خدا تو قرآنش میگه:
بنده من،
تو یه قدم به سمت من بردار،
تو یه تلاش بکن،
تو یه چراغ سبز نشون بده که میخوای هدایتِ من شامل حالت بشه،
من راه رو برات باز میکنم.
وَ الَّذِینَ جٰاهَدُوا فِینٰا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنٰا (عنکبوت/۶۹)
کسانی که در راه ما تلاش و مجاهده کنند، ما راههای خود را به آنان نشان خواهیم داد.
یعنی برای رسیدن به هدایت ویژهی الهی، تلاش لازمه،
یه حرکتِ جهادی لازمه،
قدم اوّل رو خودِ انسان باید برداره…
جٰاهَدُوا ? لَنَهْدِیَنَّهُمْ
گاهی، یک گام و یک لحظه تلاش خالصانه، هدایت و نجاتِ ابدی رو به دنبال داره.
پس برای گام اوّل… بسم الله…
راستی فکر میکنی از اینجا تا خدا چقدر راهه؟
میگن از اینجا تا خدا دو قدم بیشتر نیست:
قدم اول پا رو نفست بگذار، قدم بعدی در کوی دوست…
از نشانه هاي ایمان، دوری از لغو است.
قرآن در ابتدای سوره مومنون بعضی از صفات مومنین رو بیان میکنه، که یکی از اونها دوری از لغو است:
بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ
قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ
اَلَّذِینَ هُمْ فِی صَلاٰتِهِمْ خٰاشِعُونَ
وَ اَلَّذِینَ هُمْ عَنِ اَللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
وَ اَلَّذِینَ هُمْ لِلزَّکٰاةِ فٰاعِلُونَ
وَ اَلَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حٰافِظُونَ
تنها مؤمنان رستگار شدند.
آنها که در نمازشان خشوع دارند.
و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند.
و آنها که زکات را انجام میدهند.
و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ میکنند.
به فرموده علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان، هر عمل مُباح و حلالی که، فایدهای برای آخرت نداشته باشه، لغو حساب میشه.
بعد مثال میزنه: مثل غذا خوردن.
همین غذا خوردن که یک کار مُباح و حلال هست، اگر فقط برای لذّت بردن از غذا باشه، میشه لغو. اما اگر هدف از غذا خوردن، نیرو گرفتن برای عبادت باشه، میشه مستحب.
پس هر کاری که واجب یا مستحب نباشه، میشه لغو.
حالا مومن، در هر کار مُباحی (مثل خوردن، خوابیدن، ازدواج و …) با هدفدار کردن اون کار، و قرار دادن در مسیر رضایت خدا، همون عمل مُباح رو به مستحب تبدیل میکنه، و اینطوری از لغو دوری میکنه.
مومن تمام اعمال و رفتار خودش رو هدفدار میکنه.
? #اصطلاحات_غلط
? این قسمت: “حتماً…”
تو مکالمات روزمره زیاد این کلمات رو بکار میبریم:
? “حتماً میام”
? “حتماً انجام میدم”
? “حتماً میگم”
? “حتماً…”
☝️ در صورتی که قرآن میگه:
? وَ لاٰ تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فٰاعِلٌ ذٰلِکَ غَداً إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ وَ اُذْکُرْ رَبَّکَ إِذٰا نَسِیتَ (کهف/۲۳و۲۴)
? درباره هیچ چیز و هیچ کار، مگو که من آن را “حتماً” فردا انجام میدهم، مگر اینکه بگویی: “ان شاء الله” اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش کردی، همین که یادت آمد، پروردگارت را یاد کن.
? حتی امام صادق (ع) فرمود:
“در نوشتههای خود نیز «إِنْ شٰاءَ اللّٰهُ» را فراموش نکنید.”
(مثل نامهها، پیامکها، اساماسها و ….)
? روزی امام صادق (ع) دستور داد نامهای بنویسند، هنگامی که نامه را بدون «إن شاء اللّٰه» دید، فرمود:
“چگونه امید دارید که این کار به سامان برسد؟”
? تفسیر نور الثقلین.
? پیامبر اسلام (ص)، در حالی که مرگ یک امر حتمی است، هنگام ورود به قبرستان میفرمود:
«وَ اَنا اِن شاءَ الله بِکُم لاحِقون»
“اگر خدا بخواهد ما هم به شما ملحق خواهیم شد.”
? تفسیر کشف الاسرار.
✅ این نکته هم حواسمون باشه، که منظور از گفتن «إِنْ شٰاءَ اللّٰهُ» فقط لقلقه زبان نیست، بلکه خدا میخواد همه لحظات زندگی رو به یادش باشیم، و بدونیم که همه کارها فقط به خواست او? انجام میشه.
✨???✨
امام حسن مجتبی (ع) فرمودند:
? عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه، کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ،
? فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ؛
? تعجّب میکنم از کسی که به غذاى جسم خود فکر میکند، و مراقب است که چه چیزی میخورد، امّا به غذاى روحِ خود توجّه نمیکند.
? خوراک ناراحت کننده و مضرّ را از شکم دور میکند، امّا قلب خود را با مطالب هلاک کننده پُر میکند.
? سفینة البحار، ماده طعم.
#شرح_حدیث
✅ ماها معمولاً تو غذا خوردن خیلی سختگیری میکنیم:
? با چشمِ باز، و توی نور لقمه بر میداریم.
? حتماً باید ببینیم چی میخوریم.
? از غذاهای مشکوک پرهیز میکنیم،
? از هر مغازه و رستورانی غذا نمیگیریم،
? و هزاران نکته ریز و درشتِ بهداشتی رو تو غذا خوردن رعایت میکنیم،
این خیلی هم خوبه.
✅ امّا برای غذایِ روحمون چقدر سختگیری میکنیم؟؟؟!!!??
? هر حرف و کلامی رو میشنویم،
? هر کتاب و روزنامه و سایت و شبکهای رو میبینیم،
? هر فیلم و سریالی رو نگاه میکنیم،
? تو هر جلسه گناهی شرکت میکنیم،
? هر مطلب مسموم و آلودهای رو توی گوشیهامون داریم،
? و هزارن غذای مسموم دیگه رو داریم روزانه به خورد روح و قلبمون میدیم.
☝️ حواسمون هست داریم چه بلایی به سر روحمون میاریم؟
و این، همون حرفِ قرآن کریمه:
? فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ (۲۴)
? انسان باید به غذای خودش بنگرد که چه چیزی میخورد!
واقعاً به قول امام حسن، جای بسی تعجب و شگفتی است…
? یه #تلنگر به خودمون بزنیم،
وقتشه بیدار بشیم.
قرآن، بازتابِ کارهای خوب و بد آدمی رو برای خودش میدونه. در سوره اسراء میفرماید:
إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهٰا (اسراء/۷)
اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کردهاید، و اگر بدی کنید، باز هم به خودتان بد کردهاید.
چه در برابر خدا، چه در برابر مردم.
نیکی و بدی ما، به کسی سود یا زیانی نمیرسونه، بلکه نتیجهاش به خودمون برمیگرده.
اگر با خدا و دینِ خدا خدعه کنیم، با خودمون خدعه کردیم. سر خدا رو کلاه نمیذاریم، سر خودمون رو کلاه میذاریم.
با مردم هم همینطور:
اگر به کسی ظلم کردیم، یه جایی تو زندگی نتیجهاش رو میبینیم، و اگر هم خوبی کردیم، حتماً نتیجهاش رو تو زندگی میبینیم…
حق مردم رو بخوریم، حقمون رو میخورن…
سر مردم رو کلاه بگذاریم، سرمون کلاه میگذارن…
هرچه کنی به خود کنی
گر همه نیک و بد کنی
خسته_کردن_خستگی
تازه از جبهه برگشته بود ولی #خستگی براش معنی نداشت، رفت سراغ لباسها و شروع کرد به شستن. فردا صبح هم ظرفها رو شست.
مادرم ناراحت شده بود خواهش کرد که این کارها رو نکنه، ولی #یونس میگفت: «خاله جون این کارها وظیفه منه، من که هیچ وقت خونه نیستم، لااقل این چند روزی که هستم باید به خانومم #کمک کنم».
شهید_یونس_زنگی_آبادی
همسفر شقایق، صفحه ۳۱
ابن سيرين مى گويد: در بازار به شغل بزازى اشتغال داشتم، زنى زيبا براى خريد به مغازه ام آمد، در حالى كه نمى دانستم به خاطر جوانى و زيباييم عاشق من است، مقدارى پارچه از من خريد و در ميان بغچه پيچيد، ناگهان گفت: اى مرد بزاز! فراموش كرده ام پول همراه خود بياورم، اين بغچه را به كمك من تا منزل من بياور و آنجا پولش را دريافت كن!
من به ناچار تا كنار خانه ى او رفتم، مرا به دهليز خانه خواست، چون قدم در آنجا گذاشتم در را بست و پوشش از جمال خود برگرفت و اظهار كرد: مدتى است شيفته ى جمال توام و راه رسيدن به وصالت را در اين طريق ديدم، اكنون در اين خانه تويى و من، بايد كام مرا برآورى، ورنه كارت را به رسوايى مى كشم.
به او گفتم: از خدا بترس، دامن به زنا آلوده مكن، زنا از گناهان كبيره و موجب ورود به آتش جهنم است. نصيحتم فايده نكرد، موعظه ام اثر نبخشيد، از او خواستم از رفتن من به دستشويى مانع نشود، به خيال اينكه قضاى حاجت دارم مرا آزاد گذاشت. به دستشويى رفتم، براى حفظ ايمان و آخرت و كرامت انسانى ام سراپاى خود را به نجاست آلوده كردم، چون با آن وضع از آن محل بيرون آمدم، درب منزل را گشود و مرا بيرون كرد، خود را به آب رساندم، بدن و لباسم را شستم.
در عوض اينكه به خاطر دينم خود را ساعتى به بوى بد آلودم، خداوند بويم را همچون بوى عطر قرار داد و دانش تعبير خواب را به من مرحمت فرمود
برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان
آيا کسي که نماز نميخونه يا نمازش به تاخير ميفته ممکن است در تسلط شیطان باشه؟
✍️پاسخ: پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد:
شيطان هميشه از فرزند آدم وحشت دارد و فاصله مي گيرد تا زماني که نمازهاي پنج گانه اش را در وقتش به جا مي آورد، پس هرگاه آنها را ضايع کرد بر وي جرأت پيدا مي کند و او را به گناهان بزرگ وارد مي سازد.(2)
البته همانطوريکه خداوند نيز در قرآن کريم فرموده است اين تسلط و اغواگري حاصل کوتاهي عبد و همراهي او با شيطان است وگرنه خداوند براي شيطان قدرت تسلط بر بندگانش را قرار نداده است.
در قرآن آمده است:
ابليس گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من هم در زمين بدي ها را برايشان مي آرايم و همه را فريب خواهم داد. مگر بندگان مخلَصت را … خداوند فرمود: همانا براى تو بر بندگان من تسلطّى نيست، مگر آن گمراهانى كه تو را پيروى كنند.(2)
?1. الکافي، ج3، ص269.
?2. حجر، 39-42.
قل است جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگیام وجود دارد و سه کلید ازشما میخواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد وقفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟!
شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت «شاه کلید» است.
منبع:نشان از بی نشانها
«اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
دزدترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ دزدترین مردم آن کسی است که از نمازش می دزدد.
وقتی می خواهد به سجده برود، «سینِ» «سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» را قبل از رفتن به سجده، «حانَ رَبِّیَ الْأَعْلی» را در سجده، «وَ بِحَمْدِهِ» را هنگام بلند شدن از سجده می گوید. این نماز باطل است؛ زیرا به صورت عمدی طمأنینه در آن رعایت نشده است.
ولی اگر عمدی نباشد، و اشتباهاً ذکر را زودتر گفته باشد، نمازش باطل نیست، می تواند ذکر را دوباره تکرار کند؛ زیرا طمأنینه رکن است.
کسی که از نمازش می دزدد و نمازش بدون طمأنینه است، نه رکوع صحیح دارد، نه سجده صحیح، نه بعد از نماز دعا دارد، نه تعقیب دارد،
در واقع نمازش را مُچاله کرده و به گوشه ای پرتاب کرده است، مَثَل او مَثَل کسی است که لباس کهنه اش را در آورده و آن را مُچاله کرده و به گوشه ای پرت کرده است.
بعضی ها هستند که تا نمازشان تمام می شود و سلام می دهند، سریع بلند می شوند و می روند، دستشان را بلند نمی کنند که از خداوند حاجتی بگیرند.
شما همگیتان بعد از نماز یک دعا محل دارید که مستجاب می شود پس دستهایتان را بلند کنید و حاجت بگیرید.