یاری قرآن در عرصه ی سخت قیامت
وَ ارْحَمْ بِالْقُرْآنِ فِي مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَيْكَ ذُلَّ مَقَامِنَا ، وَ ثَبِّتْ بِهِ عِنْدَ اضْطِرَابِ جِسْرِ جَهَنَّمَ يَوْمَ الَْمجَازِ عَلَيْهَا زَلَلَ أَقْدَامِنَا وَ نَوِّرْ بِهِ قَبْلَ الْبَعْثِ سُدَفَ قُبُورِنَا وَ نَجِّنَا بِهِ مِنْ کُلِّ کَرْبٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ شَدَائِدِ أَهْوَال ِ يَوْمِ الطَّامَّةِ
خدایا
به (بركت) قرآن
در جاى ايستادن كه به پيشگاهت عرضه مییشويم
بر خوارى ما رحم كن
و هنگام لرزيدن پل دوزخ
در آن روز كه بر آن عبور میكنيم
لغزش گامهاى ما را به وسيله آن پابرجا گردان
و پيش از برانگيخته شدن
تاريكى قبرهاي مان را با آن روشن ساز
و ما را در روز رستاخيز
از هر اندوهى
و از ترسهاى سخت روز قيامت
به وسيله قرآن نجات ده
منبع
صحیفه سجادیه دعای ۴۲ بند ۱۵
حسين بن علوان ميگويد
داستاني را از همام بن حارث شنيدم كه ميگفت از وهب بن مُنبّه شنيده است. آن را براي امام صادق عليه السلام نقل كردم
حضرت عليه السلام فرمود درست است
و داستان چنين بود
شبي كه موسي عليه السلام در كوه طور مورد خطاب واقع شد، به هر درختي در كوه و هر سنگ و گياه كه نگاه ميكرد، ميديد كه ناطق به نام محمّدصلي الله عليه وآله وسلم و دوازده جانشين او هستند
موسي عليه السلام عرض كرد بارالها تمام مخلوقات ناطق به نام محمّدصلي الله عليه وآله وسلم و جانشينان دوازده گانه او هستند. منزلت آنها نزد تو چه قدر است؟
خداوند مي فرمايد اي پسر عمران من آنان را قبل از به وجود آوردن انوار؛ خلق كرده و در خزانه قدس خود قرار دادم در حالي كه در بوستان مشيتم در نسيم روحاني جبروتم در گردش بودند، و ملكوت مرا از همه سو مشاهده مينمودند، تا اين كه مشيتم به وجود خاكي آنها تعلّق گيرد و قضا و قدرم جاري شود.
اي پسر عمران آنها را نخستين آفرينش خود قرار دادم حتّي بهشت خود را به واسطه وجود آنها زينت دادم
اي پسر عمران متمسّك به آنها باش كه اينان خزانه دار علم من و جايگاه اسرار حكمت من و معدن نور من هستند
منبع
بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۹
مثل برف
برف را ببین! اگر تند و شلاقی ببارد، نمینشیند.
برف وقتی مینشیند که آرام و نرم ببارد.
حرف هم مثل برف است؛ اگر به قول قرآن کریم نرم و لَیِّن باشد بر دل مینشیند و دلنشین خواهد شد.
به همین خاطر خداوند به موسی و هارون فرمود: حال که پیش فرعون میروید با او نرم سخن بگویید.
یعنی اگر تند و خشن بگویید او بر نمیتابد، و بر دل سنگ او نخواهد نشست.
کلام و سخن حافظ چرا بر دلها مینشیند، چون نرم است، مثل مخمل و حریر.
ببین وقتی که میخواهد بگوید با هر کس ننشین چه لطیف و چه نرم میگوید:
«نازنینی چو تو پاکیزهدل و پاکنهاد
بهتر آن است که با مردم بد ننشینی»
? مثل شاخه های گیلاس - محمد رضا رنجبر
روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی که مشغول طواف خانه کعبه بود ناگهان مردی را دید که پرده آن را گرفته و می گوید خدایا به احترام این خانه (کعبه) گناه مرا ببخش.
پیامبر پرسید: گناهت چیست؟
مرد گفت: گناه من بزرگتر از آن است که برای شما بگویم.
پیامبر فرمود وای برتو! گناه تو بزرگتر است یا زمین؟مرد گفت: گناه من بزرگتر است یا رسول الله
پیامبر فرمود: وای بر تو! گناه تو بزرگتر است یا کوه ها! مرد گفت: گناه من بزرگتر است یا رسول الله.
پیامبر فرمود گناه تو بزرگتر است یا آسمان ها!مرد گفت: گناه من بزرگتر است یا رسول الله
پیامبر فرمود گناه تو بزرگتر است یا خداوند؟
مرد گفت خداوند بزرگتر و والاتر و برتر است
آنگاه پیامبر فرمود؛ وای بر تو بگو ببینم گناهت چیست؟
مرد گفت: یا رسول الله! من مردی ثروتمند هستم اما هرگاه کسی از من چیزی می خواهد از شدت خست و بخل انگار با شعله ای از آتش به نزدم می آید. درخواست او چون آتش برای من است.
رسول خدا پس از شنیدن این سخن فرمود از من دور شو و مرا به آتش خودت مسوزان. سوگند به آنکه مرا با هدایت و کرامت برانگیخت، اگر تو در میان کعبه و مقام ابراهیم که مکان مقدسی است بایستی و سالها در آن به نماز مشغول شوی و آنقدر گریه کنی که از اشک چشمانت همچون رودها جاری شود و درختان از آن سیراب شوند، اما در حال مردن، خسیس و بخیل از دنیا بروی، خداوند قطعاً تو را در آتش خواهد انداخت
وای بر تو! آیا نمی دانی که خداوند می فرماید:وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ
هر کس بخل کند تنها با خود بخل می کند.
محمد آیه ۳۸
منبع
جامع السعادات نراقی ج ۲ ص ۱۱۰
امام رضا عليه السّلام فرمودند
البَخيلُ بَعيدٌ مِن الله، بَعيدٌ من الجَنَّةِ، بَعيدٌ مِن النّاس، قريبٌ مِن النّار.
انسان بخيل از خدا، بهشت و مردم دور و به آتش دوزخ نزديك است
منبع
بحار الانوار، ج ۶۸ ص ۳۵۶
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند
لا يَنبغي لِلمُؤمن أنْ يكونَ بَخيلاً و لا جباناً براي مؤمن شايسته نيست كه بخيل و ترسو باشد
محجة البيضاء، ج ۶ ص ۷۴
امام صادق(عليه السّلام)فرمودند
حَسْبُ البَخيلِ مِنْ بُخلِهِ سوء الظنِّ بِرَبِّهِ، مَن أيْقَنَ بالخَلَفِ جادَ بالعطيِّه.
براي گنهکار بودن بخيل همين بس كه به پروردگارش بدگمان است، كسي كه به جايگزيني انفاق و بخشش از طرف خداوند يقين داشته باشد، نيكو بخشش ميكند
?? منبع
بحار الانوار، ج ۷۰ ص ۳۰۷
نماز چيست و اهميت آن تا چه اندازه است؟
از پيامبر اكرم درباره نماز سؤال شد و حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمود
نماز از شرائع و مقررات دين و از موجبات رضايت پروردگار متعال و برنامه همه انبيا و پيامبران است.
نمازگزار، محبوب فرشتگان است و هدايت و ايمان و نور معرفت از بركاتى است كه از ناحيه نماز عايد نماز گزار مىشود و نماز مايه بركت در رزق و آرامش بدن است؛ شيطان را به خشم درمىآورد و مورد كراهت او است ونماز سلاحى است بر عليه كافر و موجب استجابت دعا و قبولى اعمال است.
نماز توشه مؤمن است كه از دنيا براى آخرت تهيه مىكند و شفيعى بين او و ملك الموت و انيس او در قبر و فرش زير او در آرامگاهش و پاسخ به منكر ونكير است
نمازِ بنده، تاجى است بر سر او در روز حشر و نورى است در صورت او و لباسى است بر تن او و حجاب و مانعى است بين او و بين آتش و حجت و دليلى است بين او و بين پروردگار جل جلاله و نجاتى است براى بدن او از آتش جهنم و جوازى است براى عبور او از صراط و كليدى است براى بهشت و مهريه حورالعين وبهاى بهشت است به وسيله نماز بنده به بالاترين درجات مىرسد، چون نماز تهليل و تسبيح و تكبير و تمجيد و تقديس و گفته و دعا است
? خصال صدوق ص ۲۹۸ ح ۸
چگونه سر ز خجالت بر آورم برِ دوست
از مرحوم آیت الله اراکی نقل شده است که می فرمودند آیة الله شیخ عبدالله گلپایگانی از بهترین شاگردان مرجع بزرگ نجف آخوند خراسانی بود. یکی از خوبان پس از مرگِ او خوابش را دید. از او پرسید: آن طرف چه گذشت؟
شیخ عبدالله گفت: پس از مرگ از من پرسیدند چه آورده ای؟ گفتم درس و بحث و تحقیقات و کارهای علمی. ملائکه در آن خدشه و اشکال کردند. من نتوانستم جواب دهم. باز پرسیدند دیگر چه آورده ای؟ گفتم نماز و روزه و عبادات. باز اشکال کردند و ایراد گرفتند و من نتوانستم از عهدهٔ ایرادشان برآیم.
باز پرسیدند دیگر چه آورده ای؟ گفتم: زیارت ها و اشک ها و توسلاتی که داشتم. باز خدشه کردند و اشکال گرفتند که مثلا فلانی که کمتر از تو بود بیشتر از تو اشک و توسل و زیارت داشت از شما توقع بیشتری بود.» باز گفتند: دیگر چه داری؟ گفتم: دیگر چیزی ندارم
چگونه سر ز خجالت برِ آورم بر دوست
که خدمتی به سزا بر نیامد از دستم
ملائکه گفتند تو نزد ما گوهر گرانبهایی داری! گفتم: من که چیزی سراغ ندارم. گفتند: آن وقتی که در نجف بودی عده ای از گلپایگان زیارت آمدند و میهمان تو شدند. چون پولی برای پذیرایی نداشتی خواستی از بعضی تجار قرض کنی لذا شبانه از خانه بیرون رفتی.
در راه پایت به چیزی خورد و از رفتن عاجز شدی و نشستی و گفتی این چه وضعی است؟ چرا من باید با این موقعیت علمی این قدر وضع مالیم خراب باشد که برای یک پذیراییِ ساده این قدر مکافات بکشم؟
همان وقت به ذهنت آمد که این چه حرفی بود که من زدم و گله کردم این جمع٬ مهمان امیرالمؤمنین(ع) هستند. این زحمت ها برای آنان ارزش این سختی ها را دارد.
آن وقت گفتی الحمدلله ربِّ العالمین همان فکری که کردی و حمدی که گفتی آن درّ گرانبها و گوهر با ارزشی است که پیش ما داری و برزخت را راه می اندازد و توشه بزرگ آخرت توست.
مسعود عالی مسأله مهدویت ص ۴۳ و ۴۴
جهان صحنه آزمايش الهى
و لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَی ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ
وقطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی وجانی و کمبود محصولات، آزمایش می کنیم و صابران(در این حوادث وبلاها را) بشارت بده.
?نکته ها ?
خداوند متعال، همۀ انسان ها را آزمایش می کند، امّا آزمایش و امتحان همه یکسان نیست. تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتّی پیامبران نیز مورد امتحان قرار می گیرند. باید بدانیم که آزمایش های خداوند برای رفع ابهام نیست، بلکه برای شکوفایی استعدادها و پرورش انسان ها است.
?وسایل آزمایش الهی نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرۀاقتصادی، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدان های نبرد، از جمله امتحانات است. برای پیروزی در آزمایشِ خوف از دشمن، نیاز به توکل و یاد خداوند است و برای مبارزه با کمبودها، نیاز به صبر و پایداری است
هرکس با چیزی آزمایش شود.
? فردی در آزمایشی روسفید باشد، ولی در امتحان دیگری رسوایی به بارآورد.
? ممکن است آزمایش فردی، وسیلۀآزمایش دیگران نیز باشد.
?گاهی کم شدن مال و محصولات یا پیدا شدن خوف و ترس و سایر مشکلات، به خاطر آزمایش الهی است، ولی در بعضی اوقات، این امور کیفر اعمال خود انسان هاست.
?پیامها ?
1⃣ آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمی الهی است.
2⃣ناگواری ها، سبب مقاومت ورشد است. بسیاری از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، زهد، تقوا، حلم و ایثار، در سایۀبرخورد با تنگدستی ها است.
3⃣ مورد بشارت، در آیه بیان نشده است به خاطر همین شامل انواع بشارت های الهی می باشد.
منابع
تفسیر نور، ج ۱ ص ۲۲۸
تفسير نمونه، ج1، ص ۵۲۴