همه چراغ های آپارتمان شهر من روشن است!!
وقتی درشب از پشت پنجره بیرون ساختمان را نگاه میکنی تمام پنجره های آپارتمان ها روشن هستند.هاهایی روی پنجره میکنی و به رسم قدیم نقاشی روی بخار روی شیشه می کشی.
یک خانه و یک دود کش و ….
مسلمان نیست کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه!
آنقدر سفارش به همسایه می کردند که گویی ارث میبرند!
وقتی از خانه بیرون می آیم در حد یک سلام!
گاهی نمیدانم همسایه کناریمان کیست؟؟
میگفت بعد از اینکه اثاثشان را بردند و رفتند متوجه شدم فرزندانش یتیم بودند و خیلی شب ها…..
میگفت حالا اشکم در می آید وقتی یادم می افتد بوی غذایم ساختمان را برمی داشت!!
حالا میفهمم چرا قدیمتر ها غذای بو داری که میپختند بشقابی راهم به همسایه های اطراف می دادند.
بویژه تو این اوضاع و احوال که….
همه چراغ های آپارتمان های شهر من روشن است .اما هر خانه و چراغی قصه خود را دارد.