?امام سجاد عليه السلام :
اَوْحَى اللّهُ ـ تَبارَكَ وَ تَعالى اِلى داوُودَ عليه السلام :
يا داوُودُ اذْكُرْنى فى اَيّامِسَرّائِكَ كَى اَسْتَجيبَ فى اَيّامِ ضَرّائِكَ ؛
خداوند تبارك و تعالى به داوود عليه السلام وحى فرمود : اى داوود! در روزهاى خوشىات مراياد كن ، تا در روزهاى رنج و ناخوشىات ، تو را پاسخ گويم.
جامع الاحاديث الشيعة ، ج۱۵، ص۲۰۷،ح ۲۹
☘️پيامبر صلى الله عليه و آله :
اُتىَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله وَ هُوَ قاعِدٌ فِى ظِلِّ الْحَطيمِ بِمَكَّةَ ، فَقيلَ :
يا رَسولَ اللّهِ اُتِىَ عَلى مالِ اَبى فُلانٍ بِسَيْفِ الْبَحرِ فَذَهَبَ . فَقالَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : ما تَلَفَ مالٌ فى بَرٍّوَ لا بَحرٍ اِلاّ بِمَنْعِ الزَّكاةِ فَحَرِّزوا اَمْوالَكُم بِالزَّكاةِ ، وَ داووا مَرْضاكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ ادْفَعواعَنْكُمْ طَوارِقَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ فَاِنَّ الدُّعاءَ يَنْفَعُ مِمّا نَزَلَ وَ مِمّا لَمْ يَنْزِلَ ما نَزَلَ يَكْشِفُهُ وَ مالَمْ يَنْزِلْ يَحْبِسُهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، در سايه حَطيم در مكّه نشسته بودند كه شخصى آمد و گفت : اىپيامبر خدا ! اموال فلانى در ساحل دريا ، دچار حادثه شد و از بين رفت . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند : هيچ مالى در خشكى و دريا تلف نشد ، مگر به سبب ندادنزكات . پس ، اموال خود را با دادن زكات ، حفظ نماييد و بيمارانتان را با صدقه دادن درمان ومصيبتهاى بلا را با دعا كردن از خود رفع كنيد ، كه دعا براى آنچه نازل شده و نازل نشده ،سودمند است : آنچه نازل شده ، برطرف مىكند و از آنچه نازل نشده ، جلوگيرى مىنمايد.
الدعاء للطبرانى ، ص ۳۱، ح ۳۴
یا أَحْمَدُ
عَجِبْتُ مِنْ ثَلَاثَهِ عَبِیدٍ عَبْدٍ دَخَلَ فِی الصَّلَاهِ وَ هُوَ یَعْلَمُ إِلَى مَنْ یَرْفَعُ یَدَیْهِ وَ قُدَّامَ مَنْ هُوَ وَ هُوَ یَنْعُسُ وَ عَجِبْتُ مِنْ عَبْدٍ لَهُ قُوتُ یَوْمٍ مِنَ الْحَشِیشِ أَوْ غَیْرِهِ وَ هُوَ یَهْتَمُّ لِغَدٍ وَ عَجِبْتُ مِنْ عَبْدٍ لَا یَدْرِی أَنِّی رَاضٍ عَنْهُ أَوْ سَاخِطٌ عَلَیْهِ وَ هُوَ یَضْحَک
☘️خداوند در شب معراج به پیامبر فرمود:
اى احمد! در شگفتم از سه کس:
۱٫ بندهاى که در حال نماز است و مىداند به سوى چه کسى دست را بالا برده، و مقابل چه کسى ایستاده، و چرت مىزند،
۲٫ در شگفتم از کسى که خوراک یک روز را دارد، با این وصف در فکر مخارج فرداست و برایش تلاش مىکند،
۳٫ در شگفتم از بندهام که نمىداند من از او راضیم یا خشمگین، با این حال مىخندد.
[إرشاد القلوب إلى الصواب ج۱صفحه ۲۰۰ ]
درمان فراموشی و گرفتگی عروق با روزه داری?
?امیرالمومنین على عليه السّلام فرمودند:
ثَلاثٌ يُذهِبنَ البَلغَمَ ويَزِدنَ فِي الحِفظِ: السِّواكُ ، وَالصَّومُ ، وقِراءَةُ القُرآنِ .
سه چيز ، بلغم (عفونت) را از ميان مى بَرَد و حافظه را افزون مى كند: مسواك زدن ، روزه گرفتن و قرائت قرآن .
? مكارم الأخلاق ، جلد 1 ، صفحه 119 ، حديث 287
از محضر منور عارف بزرگ مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی_اعلی الله مقامه الشریف_ سوال شد:
?این حقیر مشتاق زیارت حضرت امام عصر_عجل الله تعالی فرجه الشریف_ می باشم.از حضرت عالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید به این سعادت نایل شوم و راه های دستیابی به این مهم را بیان فرمایید.
?ایشان فرمودند:
1️⃣.زیاد صلوات بفرستید و به وجود مقدس آن حضرت علیه السلام اهدا کنید.
2️⃣.دعا برای تعجیل فرج آن حضرت نمایید.
3️⃣.زیاد به مسجد جمکران مشرف شوید و نماز مخصوص آن جا را بخوانید.
?منبع:چراغ راه سالکان ص 44
قرآن و عترت در کنار هم
شب قدر از دو جهت برای ما گرامی است و ما هم غیر از این دو عنصر محوری چیزی نداریم، و این شب میتواند جامع آن دو عنصر محوری باشد. یکی جریان «قرآن» است و دیگری جریان «عترت.» این همان ثقلین و دو وزنه وزین است که رسول اکرم(ص) از طرف ذات اقدس اله به جوامع انسانی و اسلامی، بالاخص به مجامع شیعه معرفی کرد. فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْن؛ ) (1) ( مـن دو چیز گرانبها را در بین شما وا میگذارم.» شب قدر شب توسل به قرآن است و عترت.
اینکه گفتند: قرآن به دست بگیرید، دعایی دارد، بعد بر بالای سر بگذارید، دعایی دارد. و نام این ١٤معصوم(ع) را ببرید، برای آن است که قرآن در کنار عترت است و عترت درکنار قرآن. و این دو ثقل و وزنه وزین، وسیله توسل ما به خدای سبحانند. یک توضیح کوتاهی درباره توسل به قرآن و عترت ارائه بشود تا ان شاءالله با قلب باز، توسل به قرآن و عترت را موفق بشویم وآن برکات نهایی را از ذات اقدس اله مسئلت بکنیم.
1-. مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسۀ آلالبیت لاحیاء التراث، قم، چاپ اول، 1408 هـ ق، ج11، ص372.
یامهایی از ادعیه روزهای ماه رمضان
☘️پیام بیستم: آخرتخواهی
«اللَّهُمَّ افتَحْ لِی فِیهِ أبوَابَ الْجَنَانِ وَ اَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ اَبْوَابَ النِّیرَانِ وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ؛ خدایا! در این روز درهای بهشت را به رویم بگشا و درهای جهنم را به رویم ببند و توفیق خواندن قرآن را به من عنایت کن،ای فرودآورندة آرامش در دل مؤمنین!»
بعضی افراد به دلیل برخورداری از مال و مقام و دیگر ظواهر مادی که صد البته ناچیز و فانی است، معنویت خود را فدا میکنند و کالای با ارزش ایمان را به قیمت کم میفروشند. اینان پس از مدتی، خود را در این معاملة نابرابر، زیانکار میبینند و به پشیمانی و عذاب وجدان دچار میشوند. آنان به راستی از زیانکارانند. زیانکارتر و بدبختتر از این گروه، کسانی هستند که برای دنیای دیگران، دین خود را میفروشند. اینان به کسانی یاری میرسانند که در روز حساب، یاور آنان نخواهند بود. چنین افرادی به دلیل کمک به دنیاپرستان و مسلط کردن آنان بر مردم، گناه بزرگی به گردن خواهند گرفت. پیامبر(ص) میفرماید: «إنَّ مِن شَرِّ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَبْداً اَذْهَبَ آخِرَتَهُ بِدُنْیَا غَیْرِهِ؛ ) (1)
بدترین مردم از نظر مقام نزد خداوند در روز قیامت، کسی است که آخرتش را برای دنیای دیگران بفروشد.»
بیتوجهی به گناه، آخرت را تباه میکند و مراقبت از کردارها و رفتارها و محاسبه و دقت در آن، شرط بازدارندگی از گناه است. بزرگترین زیانِ گناه، نافرمانی خدایی است که هیچ خطایی در محضر او زیبنده نیست. حسابرسی کردار در بازدارندگی و پیشگیری از گناه مؤثر است. رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: «حَاسِبُوا اَنْفُسَکُم قَبْلَ اَنْ تُحَاسَبُوا وَزِنُوهَا قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا وَتَجَهَّزُّوا لِلْعَرْصِ الْاَکْبَرِ؛ ) (2)
( پیش از آنکه به حساب شما برسند، خود، به حساب خویش برسید و پیش از آنکه مورد سنجش قرار گیرید، خویشتن را بسنجید و خود را برای بزرگترین امتحان آماده سازید.»
1-. نهج الفصاحة، ش 915.
2-. بحار الانوار،ج 70، ص73.
پــــاداش روزه ?
از محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله سوال شد پاداش كسي كه روزه بگيرد چيست؟حضرت فرمودند:
«هر مؤمني كه ماه رمضان را روزه بگيرد و آن را تقديم به خدا كند ، خداوند هفت خصلت را در او قرار مي دهد:
1⃣ مال حرام را از جسمش مي زدايد.
2⃣به رحمت الهي تقرب مي يابد.
3⃣ كفاره اشتباه پدرش آدم عليه السلام را داده است.
4⃣ خداوند، شدت و سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد.
5⃣ از گرسنگي و تشنگي در روز قيامت، در امان مي ماند.
6⃣ وارد بهشت مي شود و از وارد شدن به آتش جهنم مصون مي ماند.
7⃣ خداوند او را از ميوه هاي بهشتي بهره مند مي سازد
??منبع
تفسیر شریف البرهان، مرحوم علامه بحرانی
????????????
سینی چای
????????????
دختر بزرگ آیتالله میرزا احمد سیبویه رضوان الله تعالی علیه آن را نقل میکند: «پدر در انجام همه امور خانه همراه بودند. حتی جارو هم میکردند. وقتی سبزی میخریدند خودشان میآمدند در کنار ما کمک میکردند تا سبزیها را پاککنیم. به قدری قلب پاکی داشتند که به جرئت میتوانم بگویم آزارشان حتی به مورچه هم نمیرسید.
او در اینباره خاطره بسیار جذابی دارد: «یک روز عصر از خواب بیدار شده بودیم که دیدیم پدر با سینی چای از آشپزخانه بیرون آمدند. سینی را تعارف کردند ولی بلافاصله عذرخواهی کردند و با همان سینی به آشپرخانه برگشتند. دوباره آمدند ولی باز به همان شکل برگشتند. خواستیم اجازه دهند ما چای را تعارف کنیم اما قبول نکردند.
بار آخر که برگشتند، علت این رفت و برگشت از آشپرخانه را سؤال کردیم. پاسخ پدر این بود: «زمانی که در آشپزخانه سینی چای را برداشتم دو مورچه داخل آن بود؛ سینی را مقابل لانهشان گذاشتم و آرام فوت کردم تا از سینی بیرون بروند. الان دیدم یکی از آنها داخل سینی مانده است. دو بار دیگر هم مورچه را همانجایی که آن یکی خارج شد بردم و فوت کردم ولی بعد دیدم بیرون نرفته است و برای همین دوباره برگشتم
دختر بزرگ آیتالله ادامه میدهد اگر کف زمین هم مورچهای را میدیدند کاغذی بر میداشتند مقابلش قرار میدادند تا داخل آن برود. بعد آن را به باغچه میبردند و رهایش میکردند. گاهی در خانه حشرات موذی و پشه نمیگذاشتند استراحت کنیم ولی پدر اجازه استفاده از حشرهکش را هم نمیدادند؛ خودشان در را باز میکردند و با پارچهای تلاش میکردند حشره را به بیرون هدایت کنند و اگر هم موفق نمیشدند باز هم اجازه کشتن آن را نداشتیم.
حتی همیشه قبل از اینکه خودشان غذا بخورند غذای گربههایی که روی دیوار میآمدند را میدادند.» آیتالله میرزا احمد سیبویه بارها به فرزندان گفته بودند که انسان، به دلیل نوع رفتار با این مورچه و حشرات و حیوانات هم باز خواست میشود
داستانک??
علي عليه السلام در رهگذري زني را ديد كه مشك آبي به دوش گرفته و مي رود به منظور كمك با وي ، جلو آمد و مشك آب را از او گرفت و به مقصد رساند. ضمنا از وضع او پرسش فرمود
زن گفت علي بن ابي طالب عليه السلام سرپرست مرا به ماءموريتي فرستاد و او كشته شد. چند كودك يتيم براي من مانده و قدرت اداره زندگي آنان را ندارم ، فقر و تهيدستي وادارم نموده كه خدمتكاري مردم كنم.
علي عليه السلام برگشت و آن شب را با ناراحتي خاص گذراند. صبح زنبيل طعامي با خود برداشت و به طرف خانه زن رفت. بين راه كساني از علي عليه السلام درخواست مي كردند كه زنبيل را به ما بدهيد تا براي شما حمل كنيم، اما حضرت خواهش آنها را رد مي كرد و مي فرمود: قيامت ، اعمال مرا چه كسي بر دوش مي گيرد؟
به خانه آن زن رسيد و در را كوبيد. زن پرسيد: كيست؟
حضرت جواب داد
كسي كه تو را كمك كرد و مشك آب را به در خانه تو آورد، اينك براي كودكانت خوراكي آورده است.
زن در را گشود و گفت : رضي الله عنك و حكم بيني و بين علي بن ابي طالب.
خداوند از تو راضي باشد و بين من و علي بن ابي طالب عليه السلام حكم كند.
حضرت عليه السلام وارد شد و به زن فرمود: نان مي پزي يا كودكانت را نگاه مي داري ؟
زن گفت : من در پختن نان تواناترم ، شما كودكان مرا نگاه دار!
زن آرد را خمير نمود و علي عليه السلام گوشتي را كه همراه آورده بود، كباب مي كرد و با خرما به دهان اطفال مي گذارد. به هر كودكي در كمال مهرباني و عطوفت پدري لقمه اي مي داد، مي فرمود: يا بني اجعل علي بن ابي طالب في حل فرزندم ، علي را حلال كن
خمير حاضر شد. علي عليه السلام تنور را روشن كرد. اتفاقا زني كه علي عليه السلام را مي شناخت به آن منزل وارد شد. به محض آنكه حضرت را ديد با عجله خود را به زن صاحبخانه رساند و گفت فقالت ويحك هذا اميرالمومنين ؛
واي بر تو! اين شخص پيشواي مسلمين و زمامدار كشور علي بن ابي طالب عليه السلام است
فبادرت المراءة و هي تقول و احيائي منك يا اميرالمومنين فقال بل و احيائي منك يا اءمة الله فيما قصرت في اءمرك
زن كه از كلمات گله آميز خود سخت شرمنده و پشيمان شده بود، با شتابزدگي گفت يا اميرالمومنين از شما خجالت مي كشم، مرا ببخش
حضرت فرمود: از اين كه در كار تو و كودكانت كوتاهي شده است من خجالت دارم
?? منبع
بحارالانوار ج ۴۱ ص ۵۲
المناقب ، ج ۲ ص ۱۱۵