سیری در آیه آخر سوره كهف
سیری در آیه آخر سوره كهف
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (كهف/110)
بگو: همانا من بشرى همچون شمایم (جز اینكه) به من وحى مىشود كه خداى شما خداى یگانه است. پس هر كه به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید و ایمان دارد، كارى شایسته انجام دهد. و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریك نسازد.
بخش دیگرى از این سوره به داستان موسى و خضر (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره مىكند كه چگونه موسى (ع) در برابر كارهایى كه ظاهر آن زننده بود اما باطنش بر مصلحت نتوانست صبر و حوصله بخرج دهد، ولى پس از توضیحات خضر به عمق مسائل كاملا آگاه شد و از بیتابى خود پشیمان گشت
در این آیه هم توحید، «إِلهٌ واحِدٌ» هم نبوّت، «یُوحى إِلَیَّ» و هم معاد، «لِقاءَ رَبِّهِ» هم امید به رحمت الهى، «یَرْجُوا» هم تلاش در رسیدن به آن، «فَلْیَعْمَلْ» و هم اخلاص در عمل «لا یُشْرِكْ» آمده است. از این جهت پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: اگر تنها آیهى آخر سورهى كهف بر امّت من نازل مىشد، براى آنان كافى بود. (تفسیر درّ المنثور)
در روایات بسیارى در ذیل این آیه، از اهمیّت اخلاص و خطر ریا و شرك خفىّ، سخن به میان آمده است.
امام رضا علیه السلام مأمون را در حال وضو گرفتن دید كه غلامش روى دست او آب مىریزد، امام با تلاوت جملهى «وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» به او فهماند كه در وضو و كارهاى عبادى، كمك گرفتن شرك، و موجب بطلان عمل است. (تفسیر مجمع البیان)
در حدیث آمده است: هر كس هنگام خوابیدن این آیه را بخواند، هر ساعتى كه بخواهد از خواب بیدار مىشود. (تفسیر نور الثقلین)
برداشتهایی از آیه كریمه:
1ـ نباید خود را بیش از آنچه هستیم معرّفى كنیم، پیامبران خود را بشر مىدانستند. «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
2ـ شرط نبوّت، انسان بودن است تا پیامبر در عمل نیز الگوى دیگر انسانها باشد. «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
3ـ رهبران الهى باید جلو غُلوّ و مبالغهها را بگیرند. «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
4ـ براى كار خدایى كردن، حتّى امید به پاداش الهى كافى است گرچه یقین نباشد. «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا … فَلْیَعْمَلْ»
5ـ امید در انسان باید به صورت یك حالت دائمى و پیوسته باشد، نه لحظهاى. «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا»
6ـ امید بدون عمل، كارساز نیست. «یَرْجُوا، فَلْیَعْمَلْ»
7ـ مرگ براى همه حتمى است، امّا ارزشمندتر آن است كه انسان آرزوى ملاقات با خدا را داشته باشد. «یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ»
8ـ شرك، به هر نحوى باشد ممنوع است. «لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»
9ـ ارزش كارها در سه جهت است: اصل كار، انجام دهندهى كار و نیّت و هدف آن. در این آیه هر سه جهت آمده است. «عَمَلًا صالِحاً، فَمَنْ كانَ یَرْجُوا، وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ»
10ـ این آیه، هم توحید در الوهیّت را بیان مىكند، «إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ» هم توحید در ربوبیّت و عبادت را. «لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»
نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیان