اه اه از اين زمانه
در كيف كه باز مي شد بوي نان وپنير از كيف بيرون مي زد.مادر سفارش مي كرد تا آخر تغذيه ات را بخوري!صداي همهمه و هياهوي بازي و سروكله زدن بچه ها توي حياط و توي كوچه و خيابان به گوش مي رسيد.با خيال راحت كيفشون را روي كولشون مي انداختند و دوان دوان پياده و يا با سرويس مدرسه خود را به مدرسه مي رساندند/گاهي سفارش ميكرديم اگه دوستت لوازم نداشت حتما بهش بده و اماحـــــــــــــــالا
بچه ها با اضطراب و استرس ميرن مدرسه و به جاي بوي نان ؛بوي الكل و مواد ضد عفوني از كيف بيرون ميزنه !سفارشمون به بچه ها اينه كه تا ميتونيد چيزي نخوريد و به كسي اصلا چيزي نده!تو حياط يه گوشه وايسا و دنبال كسي نرو
اه اه اه………………………………..
حالم بد شد