انسان با کار خود را کشف میکند
?یکى از چیزهایى که انسان باید قبل از هر چیز بیازماید خودش است. انسان قبل از آزمایش خودش نمىداند چه استعدادهایى دارد؛ با آزمایش، استعدادهاى خود را کشف مىکند.
?تا انسان دست به کارى نزده، نمىتواند بفهمد که استعداد این کار را دارد یا ندارد. انسان، با کار خود را کشف مىکند، و خود را کشف کردن بهترین کشف است. اگر انسان دست به تعلیم کارى زد و دید استعدادش را ندارد، کار دیگرى را انتخاب مىکند و بعد کار دیگر تا بالاخره کار مورد علاقه و موافق با استعدادش را پیدا مىکند.
?وقتى که آن را کشف کرد، ذوق و عشق عجیبى پیدا مىکند و اهمیت نمىدهد که درآمدش چقدر است. آن وقت است که شاهکارها به وجود مىآورد که شاهکار ساخته عشق است نه پول و درآمد. با پول مىشود کار ایجاد کرد، ولى با پول نمىشود شاهکار ایجاد کرد. واقعاً باید انسان به کارش عشق داشته باشد.
? استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص283-282
بسم الله الرحمن الرحیم
رابطه گناهان کوچک با گناهان بزرگ
امام رضا عليه السلام :
اَلصَّغائِرُ مِنَ الذُّنـُوبِ طُـرُقٌ اِلَى الْكَبائِرِ ومَنْ لَمْ يَخَفِ اللّهَ فِى الْقَليلِ، لَمْ يَخَفْهُ فِى الْكَثيرِ؛
گناهان كوچك، راهى به سوى گناهان كبيره است. هر كس كـه در گنـاهان كوچـك از خــدا نترسـد، در مورد گناهان بزرگ و بسيار هم از او نمى ترسد.
مسند الامام الرضا عليه السلام: ج 1، ص 290
????????????
فرمایشات حضرت رضا علیه السلام در آخرین جمعه ماه شعبان، برای آمادگی مؤمنین در ورود به ماه مبارک رمضان
?حضرت رضا علیه السلام در روایت شریف ذیل، برای روزهای باقیمانده از ماه شعبان، به ? عمل اشاره می فرمایند که عبارتند از
1⃣دعا در درگاه الهی
2⃣استغفار
3⃣تلاوت قرآن
4⃣توبه از گناهان
5⃣برگرداندن امانات به صاحبان آنها
6⃣پاک کردن قلب از کینه مؤمنین
7⃣ترک گناهانی که انجام می شود
8⃣تقوا و دوری از همه گناهان
9⃣توکّل به خداوند در تمام امور
0⃣1⃣تکرار ذکر درخواست آمرزش در باقیمانده ماه شعبان
?اباصلت هروی نقل می کند که در آخرین جمعه ماه شعبان، خدمت حضرت رضا علیه السلام شرف یاب شدم. حضرت فرمود:
? ای اباصلت! اکثر ماه شعبان گذشت و هم اکنون آخرین جمعه این ماه است. پس در باقیمانده این ماه، کوتاهی خود را جبران کن. لذا لازم است که به آنچه برای تو نافع است، روی آوری:
? دعا و استغفار بسیار انجام دهی؛ قرآن زیاد بخوانی؛ از گناهان خویش به سوی خداوند توبه نمایی تا آن گاه که ماه خدا به تو روی می آورد، خود را برای خداوند خالص کرده باشی؛ امانتی بر گردنت نباشد مگر آنکه آن را ادا کرده باشی؛ کینه مؤمنی در قلبت نباشد مگرآنکه آن را از قلبت بیرون کرده باشی؛ گناهی را که قبلاً مرتکب می شدی ترک نمایی؛ تقوا پیشه سازی؛ در امور پنهانی و آشکار خویش به خداوند توکل نمایی که هرکس به خداوند توکل نماید، او را کافی است؛
? و در باقی مانده این ماه این ذکر را زیاد تکرار نمایی
?«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ»، که همانا خداوند در این ماه برای حرمت ماه رمضان، بنده های بسیاری را از آتش جهنم آزاد می کند.
??منبع
بحارالأنوار، ج ۹۷ ص ۷۳ به نقل از عیون اخبارالرضا علیه السلام
????????????
دانه های اسپند
????????????
وقتی دانه های اسپند ، را روی آتش گذاشته و در دل آتش قرار می دهند بالا رفته و عطر و خاصیت آن ها آشکار می شود و میکروب ها و ویروس ها را کنار زده و فضا را هم ضد عفونی می کنند .
انسان ها هم همین طورند ، یعنی اگر پا روی نفس و نفسانیت خود که شبیه آتش است بگذارند بالا رفته و اوج گرفته و عروج می کنند و خاصیت شان هم آشکار می شود و میکروب ها و ویروس های گناه و معصیت را هم کنار می زنند . و البته این کار درد دارد ، اما دردی که نتیجه زاست . به همین خاطر امام ( ره ) می فرمود :
درد خواهم دوا نمی خواهم یعنی من همیشه به دنبال این نوع دردم و کسی که از این دست دردها را نداشته باشد به هیچ دردی نمی خورد و به قول سعدی : عدمش به ز وجود
شش چیز که عامل معصیت است ?
قال رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتَّةٌ
همانا اولین چیزهایی که بوسیله آنها نافرمانی خداوند صورت گرفته است شش چیز است
1⃣◀️ حبُّ الدُّنْيَا دوستی دنیا
2⃣◀️و حُبُّ الرِّئَاسَةِ و دوستی ریاست
3⃣◀️ و حُبُّ الطَّعَامِ و دوستی خوراک
4⃣◀️و حُبُّ النَّوْمِ و دوستی خواب
5⃣◀️و حُبُّ الرَّاحَةِ و دوستی آرامش
6⃣◀️ و حُبُّ النِّسَاءِ و دوستی زنان
?وسائل الشیعه، باب جهاد با نفس، حدیث شماره ٤٧٦
یک چیزی به شما عرض میکنم دلم میسوزد، دلم میخواهد در این مورد در حق خودتان و بنده دعا کنید، آن این است که، ان شاء الله این جمله را دست کم نگیرید این اسراری دارد، اگر کسی بتواند نورانیت یک ماه رمضانش را به آن یکی ماه رمضان وصل کند، اگر همه را وصل کرد فبها، اگر نکرد لااقل بعضی ولو جزئی از آن نورانیت را وصل کند، این آدم عاقبت به خیر میشود، یقین بدانید. این حرفی است که بخواهیم شرحش کنیم دو سه ساعت شرح دارد، اما ان شاء الله دعا کنید که خدایا به حق امام زمان علیه السلام نورانیت هایی که ما در این ماه کسب میکنیم توأم با عافیت اینها را برای ما نگه بدارد. و الا آدم بیاید تو ماه رمضان بعد ماه رمضان تمام شود همان آش و همان کاسه، این دیگر “لعلکم تتقون” نمیشود، مولوی میگوید که یک نفری دید که شتر دارد می آید تو کوچه، گفت از کجا می آیی؟ آن یکی پرسید از اشتر که هی، از کجا می آیی ای اقبال پی، آقای شتر از کجا می آی؟ گفت از حمام گرم کوی تو، گفت خود پیداست از زانوی تو ، گفت رفته بودم در همان حمام محله شما، گفت معلومه خوب کیسه کشیدی، از زانوهات پیداست، بله بزرگان این مثل را زده اند، که آقا، مردم که عملکرد من را بعد از ماه رمضان میبینند، ببینند عین آن شتری که از حمام آمده، پس چی شد؟ ها؟ غیبتت که هست سر جاش! بد اخلاقیت در خانه که هست! دل شکستنت که هست! بی هوا پشت سر مردم حرف زدنت، اینها همه هست پس این لعلکم تتقون کجا رفت؟ پس چی شد؟! خدا را قسم میدهیم به اولیائش ان شاء الله این ماه را ماه عافیت و توبه و مستجاب شدن دعواتمون قرار بدهد، که این ماه ان شاء الله یک تقوایی حاصل شود که این تقوی ما را نورانیتی بخشد که این نورانیت تا ماه رمضان آینده حفظ بشود. یک روایت هم عرض بکنم که با این روایت عرضم را تمام کنم، یکی از صحابه رسول خدا در کوچه داشت می رفت، رسید به یک صحابی دیگر با هم سلام علیک کردند. صحابه دومی به صحابه اولی گفت: حالت چطور است؟ گفت: چه حالی؟! هلاک شدم پرسید چطور یعنی هلاک شدم؟ گفت: در محضر پیغمبر اکرم(ص) که هستیم، آنچنان هستیم مثل اینکه ملکوت را می بینیم! از محضر آقا که می آییم بیرون، کم کم این حالت زائل می شود برمی گردیم به حالت ظلمانی خودمان. آن صحابی گفت: جانا سخن از زبان ما می گویی، من هم همین حالت را دارم گفت چه کار کنیم؟چه علاجی کنیم؟ گفت: چه علاجی بهتر از اینکه الان که به رسول اکرم(ص) دسترسی داریم، برویم به خدمتش، دردمان را بگوییم، طبیب نفوس تمام عالمیان است پیغمبر رفتن خدمت رسول خدا، عرض کردند یا رسول خدا ما حالمان در محضر شما خیلی خوب است مثل اینکه اصلا پرده ها می رود کنار، از محضر شما که بیرون می آییم حال عوض می شود، کمرنگ می شود تا اینکه بالاخره به صفر می رسد. محل شاهدم اینجاست، ببینید این کاشفیت دارد، قبلا هم گفتم، دلم می خواد در این اسلام عزیزی که داریم به این کاشفیت ها توجه کنیم، و الا به این ها توجه نکنیم خدا می داند از مشتی از معارف محروم می شویم و کلاه سرمان می رود. حضرت فرمودند آن حالی که نزد من پیدا می کنید، اگر آن را نگه بدارید «لصافحتکم الملائکه» ملائکه باهاتون مصافحه می کنند میدانید از اینجا چه استفاده ای میشد، استفاده میشود که آن نوری که موهبت میشود به آدم، آن حالی که موهبت میشود به آدم، آدم آن را به گونه ای حفظ کند، حالا اگر همه آن را هم حفظ نکرد قسمی از آن را حفظ کند، خواهید فرمود که آقا شاید مشکل باشد نه از زبان امیرالمومنین علیه السلام مژده میدهم به شما بگذار ختمامه مسک همین حدیث باشد، حضرت میفرماید: هر کس چیزی را بخواهد یا به همه آن میرسد یا به قسمی از آن میرسد. بالاخره اگر اراده کنیم خدا هم کمک میکند، من میگویم خدایا من یک تصمیم میگیرم اگر بتوانم نمیگویم عهد میکنم ها این عهد میکنم سنگین است نه من مرد این میدان نیستم اما تصمیم بگیریم که انشاءالله این حال و هوای ماه مبارک را اگر بتوانیم یک قدریش را نگه بداریم در یک جایی بودم یک کسی میخواست غیبت کند، عصرماه رمضان بود، گفت راستی میخواستم یک چیزی بگویم دیدم غیبت میشود گفتم این حالت را همیشه نگه دار، ماه شوال هم که بود این حرف را بزن، اگه دیدی غیبت است برگردان، توجه فرمودید. من عرضم تمام است انشاء الله امیدواریم خدا به همه ما نورانیت بدهد، ان شاء الله از اسرار معارف ماه مبارک رمضان بهره مند شویم
?? منبع
حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا
????????????
و لتکبروا الله على ما هداکم و لعلکم تشکرون
در پایان آیه ، خداى تعالى ، دو خاصیت و فایده دیگر، براى فلسفه روزه بیان مى فرماید؛
یکى این که با اطاعت این دستور، خدا را بزرگ و با عظمت بدانیم
و دوم آن که در مقابل آن همه نعمت ، شکرگزارى کنیم .
نکته
توجه به این نکته به جا است که در این آیه شریفه ، بزرگ شمردن خدا را، به طور قطعى بیان کرد، ولى شکرگزارى ، را با بیان لعلع و شاید بیان مى کند؛ ممکن است ، سبب این باشد که در اطاعت از امر خدا و گرفتن روزه ، بزرگ دانستن خدا، امرى قطعى و به هر حال نیایش و خضوع در پیشگاه او است ، ولى شکرگزارى احتیاج به خلوص نیت کامل وارد و این اثر جز با قصد تبعد محض و قربة الى الله به دست نمى آید.
و شاید کلمه لعل اشاره به این نکته باشد که شکرگزارى کامل - کما هو حقه - در برابر نعمت هاى الهى ممکن نیست و فقط تا اندازه اى و مقدار کمى شکر خدا به جا آورده مى شود.
انسان اگر از غذا خوردن سیر نمى شد چه مى شد؟
اگر هر چه غذا مى خوریم جذب بدن مى شد
و اگر دفع غذا و آب به اختیار خودمان نبود، چه مى شد؟
سر یک ماه انسان به قدر فیل یا گاو میش مى شد چه عرض کنم کوه ابوقبیس مى شد، اگر دفع غذا و آب به اختیار خودمان نبود چه مى شد وسط خیابان و کوچه بلکه مسجد و مجلس مثل حیوانات … اگر قوه ما سکه ضعیف بود چه مى شد. مثلا شیر لوله آب هر مدتى چه مى کند و واشرش باید عوض شود اما اعضاى بدن انسان هفتاد هشتاد سال کار مى کند.
آیا مى دانید کیفیت هضم غذاى و جذب بدن و گردش آن در بدن ، و تجزیه و تقسیم آن ، چگونه است ؟ اگر انسان به هر کدام از این امور فکر کند و به کتب طب مراجعه کند کاملا سردرگم مى شود.
????????????
گرسنگى اطفال امام حسین علیه السلام
????????????
السلام علیک یا اباعبدالله و على الارواح التى حلت بفنائک علیک منى سلام الله ابدا ما بقیت و بقى اللیل و النهار و لاجعله الله اخر العهد منى لزیارتکم السلام على الحسین و على على بن الحسین و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین
دیروز، از تشنگى اطفال امام حسین علیه السلام خواندم ، امروز از گرسنگى آنها بگویم تا دلت بشکند، و اشکت جارى شود. در خبر است که حضرت زینب در خرابه شام روزه مى گرفت ؛ مى دانید چرا؟ چون غذا به قدر کافى به آنها نمى دادند! یکى از علماء مى گوید: من در فکر بودم که کیفیت خوراک اسیران اهل بیت ، چگونه بوده است ؛ تا در کتابى دیدم که نوشته و بد؛ شبانه روزى به هر کدام ، یک قرص نان از طرف یزید مى دادند. این براى اطفال کافى نبود. آنان هم هر مشکلى داشتند به عمه مى گفتند. پدر که نداشتند، عمو که نداشتند؛ برادر اطفال کافى نبود آنان هم هر مشکلى داشتند به عمه مى گفتند. حضرت زینب هم مقدارى از سهم خود را مى گذاشت ؛ هر وقت اطفال بهانه نان بگیرند، به آن ها بدهد و از آن جا بدتر کوفه بود که زنى نان و خرما و به دست اطفال مى داد و مى گفت : دعا کنید بچه هاى من یتیم و اسیر نشوند و حضرت زینب از دست و دهان آنها مى گرفت و مى فرمود: نحن آل بیت رسول الله صلى الله علیه و آله ان الصدقة علینا محرمة ؛ اى مردم کوفه ! ما اولاد پیغمبریم ، صدقه بر ما اهل بیت حرام است .
چه گذشت بر عمه سادات ؟ نمى دانم . خدایا این همان کوفه است ، همان مقر حکومت پدر زینب - امیرالمؤ منین علیه السلام - است که هر وقت زن ها مى خواستند خدمت زینب برسند باید اجازه مى گرفتند و به یک دیگر افتخار مى کردند که من امروز خدمت حضرت زینب رسیدم و حالا او را به عنوان اسیرى به همین کوفه خراب آورده اند
????????????
شرافت و قداست ماه رمضان
????????????
قال الله تبارک و تعالى
شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر و لتکلموا العدة و لتکبروا الله على ما هداکم و لعلکم تشکرون
نکاتى در این آیه شریف وجود دارد که جالب و در خور دقت و اهمیت است به بعضى از آن ها در تفاسیر، از جمله تفسیر نمونه اشاره شده است
چرا آن ایام ، معدود است و چرا ظرف زمان روزه ، ماه مبارک رمضان قرار داده شده است ؟
پاسخ : چون ، قرآن ، سرچشمه هدایت بشر از گمراهى و ضلالت است و آیات روشن آن باعث سعادت بشر و جداکننده حق و باطل است ، در این ماه نازل شده است
در روایت اسلامى نقل شده که همه کتابهاى آسمانى که براى هدایت بشر نازل شده در ماه رمضان آمده است . هم تورات حضرت موسى ، هم انجیل حضرت عیسى ، هم زبور حضرت داوود و هم صحف حضرت ابراهیم - على نبینا و آله و علیهم السلام .
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام اینگونه نقل مى کند:
عن ابى عبدالله علیه السلام قال نزلت التوراة فى ست مضین من شهر رمضان و نزل الانجیل فى اثنتى عشرة مضت من شهر رمضان و نزل الزبور فى ثمانى عشرة مضت من شهر رمضان و نزل الفرقان فى لیلة القدر (43) .
تورات در ششم ماه رمضان و انجیل در دوازدهم و زبور در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل شده است (بنابراین روایتى از تفسیر عیاشى ) صاحب ابراهیم در شب اول ماه و قرآن در بیست و چهارم ماه نازل شده است
علت این که ماه رمضان ، براى روزه گرفتن تعیین شده ، شرافت و فضیلت و برترى این ماه بر سایر ماههاى سال است ( در روزهاى گذشته اشارتى به این موضوع شده است )
مرحوم مجلسى در بحارالانوار، باب فضیلت ماه رمضان و وجوب روزه ، روایات جالب و حیرت انگیزى نقل فرموده است که فقط با در نظر گرفتن لطف و کرم خداوند متعال نسبت به بندگان ، مى شود آن را پذیرفت و از باب تبرک چند نمونه از آن را نقل مى کنیم :
عن جابر بن یزید جعفى عن ابى جعفر علیه السلام قال قال رسول الله صلى الله علیه و آله لجابر بن عبد الله یا جابر هذا شهر رمضان من صام نهاره و قام وردا من لیله و عف بطنه و فرجه و کف لسانه خرج من ذنوبه کخروجه من الشهر فقال جابر یا رسول الله ما احسن هذا الحدیث فقال رسول الله صلى الله علیه و آله یا جابر و ما اشد هذه الشروط
امام باقر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله به جابر بن عبدالله انصارى فرمود: اى جابر! این ماه رمضان ، است هر کس روز آن را روزه بدارد و پاسى از شب آن را عبادت کند و شکم و فرج خود را حفظ کند و زبانش را نگاه دارد از گناهانش خارج مى شود، همان گونه که از ماه بیرون مى رود پس جابر عرض کرد: یا رسول الله ! چه حدیث خوبى ! حضرت فرمود بله جابر! اما چه شرایط سختى دارد
بدترینِ مردم، و بدتر از او
????????????
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله لِعَلِيٍّ علیه السلام قَالَ يَا عَلِيُّ شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ شَرٌّ مِنْهُ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَا غَيْرِهِ.
امام صادق به نقل از پدران گرامی شان علیهم السلام فرمود: در سفارشی از رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است:
اى على، بدترين مردم كسى است كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد. و بدتر از او كسى است كه آخرت خود را به دنياى ديگران بفروشد.
?? منبع
من لا يحضره الفقيه، ج ۴ ص ۳۵۲
وسائل الشيعة، ج ۱۶ ص ۵۶
دنیا گرایی و زر اندوزی، سبب قهر الهی ?
?? یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیأْکلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ??
ای کسانی که ایمان آورده اید! بسیاری از دانشمندان و راهبان،(با سوء استفاده از موقعیت خود، ) اموال مردم را به ناحق می خورند و آنان را از راه خدا باز می دارند
?نکته ها ?
?علمای یهود به خاطر منافع مادّی خود، حقّ را کتمان کردند وبه حقانیت دین اسلام اعتراف نکردند، یا رشوه گرفتند و گناه بخشودند، یا تفتیش عقاید کرده و به دیگران تهمت زدند. سوء استفاده از موقعیت ها، حرام است و بزرگ ترین خطر برای علمای دین، فساد مالی است.
?که ثروت اندوزی در جامعۀ فقیر حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زکاتش پرداخت شده باشد.
?پیام ها ?
1⃣بهره گیری علما از مال مردم و بهره نرساندن به آنان که موجب بی رغبتی مردم به دین می شود.
2⃣ در اسلام، محدودیتی برای سرمایه نیست، امّا راه تحصیل آن شروطی دارد و زراندوزی و بد مصرف کردن ثروت حرام است.
3⃣مال اندوزی و حرص، احتکار و پنهان کردن است. چون مشکلات بسیاری را برای جامعه فراهم می کند.
4⃣ دنیاپرستی علما و زراندوزی ثروتمندان، سبب قهر الهی است.
5⃣جمع آوری طلا و نقره و پول، و انفاق نکردن و احتکار آن، گناه کبیره است.
?? منابع
تفسير صافى
تفسیر نور، ج ۳ ص ۴۱۲
تفسير نمونه، ج ۷ ص ۳۸۹