#دلنوشته
خودمان سلبریتی ها را سلبریتی کردیم
دنبال پیج این بازیگر و آن بازیگر در فضاهای مجازی و اینستاگرام
این بازیگر با چه کسی ازدواج کرد و فرزندش چیست
از همه بدتر نظرش را جع به این موضوع و فلان موضوع چیست(که الحمد لله و من التوفیق که در همه عرصه ها به درجه اجتهاد رسیده اند-سیاسی و پزشکی و…)
وبعد این ,نظرها نظر کاربران که چرا چنین گفت و چنان گفت ,ای بابا رهاکنید خوب بگوید مگر این فرد کیست این افراد کیستند که نظراتش را در هر زمینه ای بولد میکنیم و فضا را به آن اختصاص می دهیم
فلان بازیگر راجع به مسئله حجاب چی گفت
فلانی خانمش را کجابرد برای زایمان
بله ! وقتی خودمان بها دادیم نظراتشان مهم شد و حائز اهمیت …….
وقتی نظرشان مهم شد ؛خلاف آن برایمان ناراحت کننده است
مثلا فلان بازیگر را برای دفاع از فرهنگ و حجاب در فلان برنامه دعوت میکنند …حال که کلیپ کشف حجابش لو رفته سنگین است خوب معلومه که سنگینه….
کمی واقع بین باشیم الگوها را درست معرفی کنیم درست الگو بگیریم درست بها بدهیم ……..
عتاب برزخی
علامه حسنزاده آملی (حفظهاللّٰه):
? آمل در مسجدی مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم. روز دوم که پس از نماز به منزل آمدم، پس از خوردن ناهار آماده استراحت شدم ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند و من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم در حالی که نباید دعوا می کردم، در محیط خانه پدر باید با عطوفت رفتار کند، لذا پس از لحظاتی ناراحت شدم به حدی که اشکم جاری شد.
?از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتی ام کاسته شود ولی رسول الله (ص) فرموده اند: «دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگی شکست با لحیم اصلاح نمی شود.»
زمین و آسمان بر من تنگ شد واحساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمده و به قصد عزیمت به تبریز و محضر آقای الهی به تهران آمدم. پاسی از شب گذشته بود، به خیابان باب همایون رفتم وپس از تهیه بلیط عازم تبریز شدم. هنگام اذان صبح به تبریز رسیدم و به مدرسه طالبیه رفتم.
?وقتی در زدم خانمی پشت درآمد. خودم را معرفی کردم و پرسیدم: آقا تشریف دارند؟ پس از چند لحظه آقا خودشان آمدند و پس از خوشامد گویی مرا به منزل بردند. پس از احوالپرسی اظهار داشتند من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل، لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبایی) بنویسم تا آن را به شما برسانند.
?با تعجب پرسیدم: آقا چه اتفاق افتاده که می خواستید مرا درجریان بگذارید؟ فرمودند: من(در عالم کشف) خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم ولی آقای آملی، ایشان از شما راضی نبودند! با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم. عرض کردم: آقا، چطور؟ چرا راضی نبودند؟ فرمود: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این راه را دارد، درحالی که با عائله اش این طور رفتار می کند؟!
?بعد فرمود: حاج آقای آملی، داستان رفتار با عائله چیست؟ زبانم بند آمد و اشکم جاری شد و بالاخره ماجرا را به ایشان عرض کردم، فرمود: «آقا! چرا؟ این ها امانت خدا در دست ما هستند؟» به قم بازگشتم و ماجرا را خدمت علامه طباطبایی عرض کردم، ایشان هم تعجب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود: « آقای قاضی بزرگ مردی بود!»
جمع پراکنده، ص 87
«لطف بیپایان خداوند»
خدا به ما زیاد میبخشد، ولی از ما کم میخواهد.
ما را غنی میکند، ولی از ما نمیخواهد فقیر را غنی کنیم. فقط میفرماید:
فقیر را طرد نکنید «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «ضحی/10»
و بر یتیم سلطه نیفکنید فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «ضحی/9»
(تفسیر نور)
امیر المومنین علیه السلام پرچمدار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دنیا و آخرت
ابن عساکر دمشقی از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: ای رسول خدا ! چه کسی پرچم شما را در قیامت حمل میکند؟ فرمود: کسی که آن را در دنیا نیز حمل کرده است، یعنی علی بن ابی طالب (علیهما السلام).
تاریخ مدینة دمشق، تألیف ابن عساکر دمشقی، جلد ۴۲، صفحه ۷۴، چاپ دار الفکر
حکایت واقعی شیخ_اسدالله:
آن سید امام زمانت بود؛
زائر عتبات عالیات بود، نجف اشرف،
از حرم که برگشت خوابید، در عالم رویا مولا علی بن ابی طالب(علیه السلام) آمدند به دیدارش، پرسید از حضرت،
يا اميرالمؤمنين! آيا در مدت عمرم موفق به زيارت مولا و سيدم و امام زمانم شده ام يا نه؟»
حضرت جواب دادند: «بلي.»
گفت: «کجا؟» فرمودند:
«حرم من علی (عليه السلام) در وقت فلان و روز فلان، مشرف شدی،
آمدی کنار قبر و پايين پای من که نماز بخوانی، ديدی سيدی جلوتر نماز میخواند و قرائت او بسيار جلب
توجهت کرد…
تصميم گرفتی نصف پولی را که در جيب داری بعد از فراعت ايشان از نماز به او بدهی، و گوش دادی به قرائت او، بيشتر جذبت کرد، تصميم گرفتی تمام پولت را به او بدهی و ايشان بعد از سلام نماز، روی خود را برگرداند و به جانب تو و فرمودند: «تو فردا نياز به آن خرجي داری، لازم نيست به من بدهی؛آن سيد امام زمانت بود.»
امام زمان ارواحنافداه از همه ی فردای همه ی ما با خبر هستند، مولا حتی آخرین برگ کتاب زندگی مان را می دانند،بیایید تا فرصت هست دخیل ببندیم به چشمان زهرایی اش و بخواهیم از وجود مبارکش، دمِ رفتنمان کاری با ما کند که جد غریبش با حُر کرد،آقاجان اگر نشد عباست باشم،حُرِّ پشیمانت که می توانم بشوم…
برداشتی آزاد از کتاب شریف اثبات_الولایة
پیامبر اڪرم صلی اللہ علیہ و آله:
آیا شما را بہ دردهایتان و دوای آن آگاہ ڪنم؟
همانا درد شما گناهان شماستڪہ مرتڪب شدهاید و دوایتان استغفــار است.
میزان الحڪمہ، جلد۷
سه وقت شیعه امتحان می شود
✍️امام صادق علیه السلام فرمود:
شیعیان ما را در سه موقع امتحان کنید
⓵ در موقع نماز چگونه مراقب نماز است
و به آن اهمیت می دهند؛
⓶ در هنگام حفظ اسرارشان چگونه
آن را نزد دشمنان ما حفظ می کنند؛
⓷ اموال خود را در هنگام ضرورت
تقسیم می کنند.
? اصول کافی، ج۱، ص۱۱۷