قال الامام زینالعابدین علیهالسلام:
بارالها ! از تو پوزش مى خواهم … . پس بر محمّد و آل محمّد ، صلوات فرست و پشيمانى ام را از لغزش هايى كه دچار آن شدم و عزمم را بر واگذاشتن گناهانى كه با آنها روياروى مى شوم ، توبه اى قرار ده كه محبّتت را برايم در پى بياورد، اى دوستدار توبهكاران…
صحيفه سجّاديه ، از دعای۳۸
امام جعفر صادق (علیه السلام) :
وقتي اراده كار خيري نمودي تأخيرش مينداز زيرا خداي متعال گاهي بر بنده مشرف مي شود كه او مشغول طاعتي است ، پس مي فرمايد : به عزت و جلالم سوگند كه تو را پس از اين هرگز عذاب نكنم و چون اراده گناهي كردي انجام مده ، زيرا گاهي خدا بر بنده مشرف مي شود كه او معصيتي انجام دهد ، پس مي فرمايد : به عزت و جلالم كه تو را بعد از اين ديگر نخواهم آمرزيد .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 213
چه نکته ظریفی گفتند:
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ… ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ… ﮐﺎﺭ…
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ بگذرند …
آیت الله بهجت:
حضرت معصومه علیهاالسلام از قبیل امامزادههای مطلق نیست ـ که هنگام زیارت او، زیارتنامه مطلق امامزادهها خوانده شود، بلکه زیارت مخصوص به خود دارد ـ زیرا در روایت است: «مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنةُ؛ هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میگردد»۱. خیلی کلمه بزرگی است!
نقل شده که روزی حضرت امام موسی کاظم علیهالسلام در مدینه، در خانه تشریف نداشتند، شخصی آمد که سؤالی از آن حضرت بنماید، حضرت معصومه علیهاالسلام که در سن کودکی بودند و در خانه تشریف داشتند، میفرمایند: آن حضرت تشریف ندارند، چه کار دارید؟ آن شخص عرض کرد: مسئلهای دارم. میفرماید: بنویس. مینویسد، ایشان پاسخ آن را میدهد، بعد که حضرت امام کاظم علیهالسلام به خانه برمیگردد، مادرش جریان را به آن حضرت عرض میکند، حضرت میفرماید: «بِأَبِی هِی وَ أُمی، حَکمَتْ بِما حَکمَ اللهُ!؛ پدر و مادرم به فدایش، به آنچه خداوند حکم فرموده، حکم نموده است».
اینها افراد عادی نبودهاند، خدا میداند این خاندان چه شخصیتهایی بودهاند، این همه کرامات برای ایشان ذکر کردهاند، پس چه میگویند کسانی که این مطالب را درباره خود حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم هم خرافات میدانند! یا آن کس که ـ نعوذبالله ـ میگوید: «عَصای خَیرٌ مِنْ مُحَمدٍ!؛ عصای من بهتر از محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم است». و یا آن پاسبانی که کنار ضریح حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم ایستاده و میگوید: به جای ضریح، دست مرا ببوس!
در محضر بهجت، ج۲، ص۱۳۷
امام علی (ع) در روایتی دیگر که «عبایه اسدی» آن را نقل کرده است، میفرماید:
من در آینده در مصر منبری روشنیبخش بنیان خواهم نمود …، و یهود و نصاری را از سرزمین های عرب بیرون خواهم راند، و عرب را با این عصای خود [به طرف حق] سوق خواهم داد.
عبایه میگوید: من عرض کردم: یا امیر المؤمنین! گویی شما خبر میدهید که بعد از مردن بار دیگر زنده میشوید و این کارها را انجام میدهید!
فرمود:
هیهات ای عبایه! مقصود من از این سخنان آن گونه که تو خیال کردی نیست؛ مردی از دودمان من اینها را انجام خواهد داد.[1]
پینوشت:
1. بحارالانوار، ج53، ص59؛ معانی الاخبار، ص407؛ به نقل از همان، ص .
چند روز بعد از عملیات بود، یه نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار دستش بود
هر جا میرفت همراه خودش میبرد
از یکی پرسیدم: این بچه چشه؟
گفت: آر پی جی زن بوده، توی عملیات اون قدر آر پی جی زده که دیگه نمیشنوه؛ باید براش بنویسی تا بفهمه.
گوشهاش رو داد تا چشم و گوشمون باز بشه!
چشم و گوشمون باز نشد که هیچ ….بماند