قال الصادق علیه السلام
لمّا اسری بالنّبی قال له و اما ابنتک فتظلم .
و یدخل علی حریمها و منزلها بغیر اذن …
هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به معراج بردند جبرائیل به آن حضرت عرض کرد: … دخترت مورد ستم قرار می گیرد و بدون اجازه بر حریم او و منزلش وارد می شوند
?? منابع
کامل الزیارات ابن قول بابویه ص ۳۳۵ و ۳۳۶-
بحارالانوار ج ۲۸ص ۶۲
عوالم العلوم ج ۱ ص ۳۹۸
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
الا انّ فاطمه بابها بابی و بیتها بیتی فمن هتکه فقد هتک حجاب الله
بدانید همانا درب خانه فاطمه درب خانه من است پس کسی که حرمت خانه فاطمه را بشکند، به تحقیق حجاب خدا را هتک کرده است
?? منبع
بحارالانوار ج ۲۲ ص ۴۷۷
محروم شيخ عباس قمى (ره ) مى نويسد:
وقتى فاطمه زهرا س قباله فدك را از ابوبكر گرفت و از خانه او بيرون آمد، در مسير راه به عمر بن خطاب بر خورد و آن پليد از صدیقه طاهره س پرسيد: از كجا مى آيى و منازعه شما با خليفه به كجا رسيد؟
بانوى بانوان فرمود: اينك نوشته اى به من داده كه فدك حق من است و كسى حق مداخله در آن جا را ندارد.
عمر سخت برآشفت و با زور و تعدى ، آن نوشته را از دست فاطمه س گرفت و پاره كرد. وقتى فاطمه زهرا س با اين جسارت و بى شرمى را از عمر ديد، محزون و دل شكسته گرديد و زبان به نفرين آن بى دين گشوده و فرمود:
يابن خطاب مزقت كتابى مزق الله بطنك اى پسر خطاب نامه مرا پاره كردى خداوند شكم تو را پاره كند
چنان كه مى دانيد، بعدها دعاى آن مظلومه معصومه به اجابت رسيد و شكم آن ظالم و ستمگر را دريدند و روح پليدش در سقر مقر يافت . لعنت خدا بر او و بر تمام ظالمان دنيا باد.
?? منبع
۳۶۰ داستان از فضائل مصائب و کرامات خانم فاطمه زهرا س نوشته عباس عزیزی.
منابع
بحار ج ۴۸ ص ۱۴۴
لطایف الطوایف
روزی هارون الرشید لعنة الله علیه به حضرت موسی کاظم علیه السلام گفت : فدک را محدود کن تا بتو برگردانم ، که می دانم در آن ظلم بر اهلبیت علیه السلام رفته است . امام علیه السلام گفت اگر محدود کنم چنانچه حق اوست دانم که ترا دل یارا ندهد که به من بازگردانی هارون ملعون سوگند یاد کرد که باز گردانم امام علیه السلام فرمودند : حد اول عدن است رنگ هارون از این سخن بگشت گفت : دیگر بگو امام علیه السلام گفت حد ثانی سمرقند است رنگ هارون زرد شد و گفت دیگر بگو امام علیه السلام فرمودند حد ثالث افریقیه مغرب است رنگ هارون از زردی به سرخی گشت از غایت غضب و گفت : دیگر بگو امام علیه السلام فرمودند:حد رابع دریای ارمنیه رنگ هارون از سرخی به سیاهی گشت و مدت مدید سر در پیش افکند بعد از آن سر بر آورد و گفت
ای کاظم روحی فداه تو حدود ممالک ما را نام بردی تا بگوئی که مال بنی فاطمه علیه السلام است و بنی عباس لعنت الله علیهم غصب و ظلم کرده اند امام علیه السلام فرمودند ای هارون ملعون من اول بتو گفتم به این قسمت راضی نخواهی گشت.
?? منبع
انساب النواصب ص ۱۵۳ و ۱۵۲
حضرت رسول اکرم ص در حدیثی طولانی می فرماید
قبل از ولادت حضرت فاطمه(س) جبرائیل ولادت او را به من بشارت داد و گفت
نام او در آسمانها《منصوره》و در نزد زمینیان《فاطمه》است.
پرسیدم
《لِمَ سُمِّیَتْ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ(س)؟》
ای حبیبم جبرئیل
چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه س است؟
جبرائیل پاسخ داد
《سُمِّیَتْ فِی الأَرْضِ فَاطِمَةَ(س) لِأَنَّهَا فُطِمَتْ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا》
بدین جهت در زمین فاطمه س نامیده شده که شیعیانش از آتش بریده شدهاند و دشمنان وی از محبّتش محروم خواهند بود.
《وَ هِیَ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّوَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ 》
و در آسمان بدین لحاظ منصوره است که خداوند متعال فرموده است
در آن روز (روز قیامت) مؤمنین برای نصرت خدا که هر کس را بخواهد یاری میکند، خوشحال میشوند، منظور از این نصرت همان نصرتی است که حضرت فاطمه اطهر س برای دوستان خود خواهد داشت (۱)(۲)
??منابع
1⃣سوره مبارکه روم، آیه ۵
2⃣معانی الأخبار شیخ صدوق، ص۳۹۶
عفاف و حجاب در رفتار حضرت فاطمه زهرا س نمود كاملی دارد كه با افتخار مي توان گفت كه در ميان زنان جهان حضرت فاطمه زهرا(س) بسيار پاكدامن و عفيف بودند و در طول زندگى خويش، در خانه و خانواده و روابط اجتماعي تجسم عيني حيا وعفاف به حساب مى آمدند.
در مورد مسئله ی حجاب و حیای و عفات خود حضرت فاطمه زهرا س و توصیه های ایشان که سیده و سرور زنان عالمین است، آمده است که
1⃣ حجاب گرفتن از مرد نابینا
امام موسى کاظم ع به نقل از اميرالمؤمنين على ع حكايت می فرمايند
روزى حضرت زهراء ع نزد پدرش رسول خدا ص بود، كه مردى نابينا وارد شد؛ و حضرت فاطمه ع خود را مخفى كرد.
هنگامى كه مرد نابينا خارج شد، حضرت رسول اکرم ص فرمود
اى فاطمه س با اين كه مى دانستى، او نابينا است و تو را نمى بيند، با اين حال چرا پنهان شدى؟
حضرت(س) جواب داد
《إنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِى فَإنّى أَرَاهُ، وَ هُوَ يَشُمُّ الريحَ》
اگر آن نابينا مرا نمى بيند، من او را مى بينم ديگر اینکه او بوى زن را استشمام مى کند.(۱)
2⃣ چيزى که براى بانوان بهتر است
حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود
《خَيرٌ لِلِنّساءِ أَنْ لا يَرَينَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ》
بهترين چيز براى حفظ شخصيت زن آن است که مردى را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد.(۲)
3⃣ نگرانی حضرت زهرا س در اواخر عمر شریفشان
حضرت(س) به اسماء بنت عمیس در هنگام شدت بیماریش وصیت فرمودند :
《إنّى قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما يصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ يطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَيصِفُها لِمَنْ رَأى، فَلا تَحْمِلينى عَلى سَرير ظاهِر، اُسْتُرينى، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ》
من بسيار زشت و زننده مى دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اى روى بدنش تشييع مى کنند.
و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و براى ديگران تعريف مى نمايند.
مرا بر تختی که اطرافش پوشيده نيست و مانع مشاهده ديگران نباشد قرار مده! بلکه مرا با پوشش کامل تشييع کن
خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نمايد.(۳)
4⃣بعد از غصب فدک توسط غاصبا حضرت فاطمه زهرا س وارد مسجد شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند.
ایشان در قالب سه حجاب وارد مسجد شدند و در انظار عموم قرار گرفتتند.
حجاب ظاهری ايشان با استفاده از خمار و جلباب
که در منابع آمده است
《لاثَتْ خِمارَها عَلی رَأْسِها وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها》
حضرت زهرا س خمار را به سر کردند و آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود.
خمار روسری ای كه روی گردن و سينه را کاملا می پوشاند.
جلباب نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند. شايد چيزی شبيه عبای امروز يا پيراهن بلند عربی باشد.
حجاب پيكره ی ظاهری حضرت س به وسیله جماعت زنان
《وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها》
حضرت زهرا س در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت كردند.
حجاب به واسطه پرده ای که میان زنان و مردان نصب شد.
《فَنيطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ》
سپس ميان حضرت س و مردم پرده ای نصب شد.(۴)
??منابع
1⃣ بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۹۱
إحقاق الحقّ شوشتری، ج۱۰، ص۲۵۸
2⃣ بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۵۴
3⃣ تهذيب الأحکام طوسی، ج۱، ص۴۲۹
کشف الغمّه اربلی، ج۲، ص۶۷
بحار الانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۸۹
4⃣ شرح نهج البلاغة ابن أبی الحديد، ج ۱۶ ص۲۳۴
تفسير كنز الدقائق قمی، ج۵، ص۳۸۰
الاحتجاج طبرسی، ص۴۳۵
حضرت فاطمه زهراء(س) توجه ویژهای به پرداخت صدقه به فقرا داشتند و هیچ مستمند و نیازمندی را از در خانه اش دست خالی باز نمیگشت
1⃣نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) در عروسی فاطمه زهرا س یک دست پیراهن نو به دخترش هدیه داده بود تا در شب عروسی بپوشد.
هنگامی که موکب عروس رهسپار خانه حضرت علی(ع) بود زن سائلی پیش آمد، و در برابر عروس اظهار احتیاج نمود.
حضرت فاطمه(س) که در آن وقت دو پیراهن داشت.
یکی کهنه و دیگری نو، به مصداق آیه
《لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ》
هرگز به نیکی دست نمییابید و از نیکان نمیشوید، مگر اینکه از آنچه دوست میدارید، انفاق کنید.(آل عمران ۹۲)
عمل کرد و پیراهن نو را به فقیر بخشید.
حضرت فاطمه(س) مظهر تقوا و ایثار، همراهان را به دور خود جمع کرد، و بی درنگ «لباس عروسی» را از تن در آورد و به آن زن فقیر بخشید.
فردای آن شب هنگامی که پیامبر(ص) پیراهن کهنه را در تن او دید.
حضرت(ص) پرسید
«فاطمه(س) جان! چرا پیراهن نو را نپوشیده ای؟
حضرت زهرا(س) عرض کرد
آن را به فقیر دادم
پیامبر(ص) تحت تأثیر محبتها و خلوص دخترش زهرا(س) قرار گرفت و قطره ای اشک از چشمانش سرازیر شد، فاطمه(س) را به نشانه ی محبت به سینه اش چسبانید.(۱)
2⃣ قطب الدین رواندی می نویسد
روزی سلمان فارسی به خانه فاطمه(س) آمد.
آن حضرت(س) را دید که در کنار آسیاب نشسته و به آرد کردن جو برای خانواده مشغول است.
دست بانوی دو سرا، مجروح شده و پینه بسته و خونش بر چوب آسیا لخته بسته است.
در همان حال فرزند کوچکش امام حسین(ع) در گوشه ای از خانه از گرسنگی در اضطراب و گریه است.
سلمان گفت ای دختر رسول خدا(س) دست های شما از آسیاب کردن مجروح شده است.
فضّه خادمه تان حاضر است چرا این کار را به او نمی سپارید؟
حضرت(س) فرمود
اَوْصَـانى حَبيبِى رَسـُولُ اللهِ اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْماً وَلى يَوْماً فَكانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِها وَالْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتى》
رسول خدا(ص) به من وصیت کرده است که خدمت خانه یک روز با او باشد و روز دیگر با من و امروز نوبت من است.(۲)
3⃣روزی پیامبر اکرم(س) در مسجد نشسته بودند.
عرب بادیه نشینی وارد شد و گفت :
ای رسول خدا(ص) من گرسنه ام، لباس مناسبی ندارم، پولی هم ندارم و مقروض هستم. کمکم کنید.
پیامبر(ص) به بلال فرمودند
که این مرد را به خانه فاطمه(س) ببر و به دخترم بگو که پدرت او را فرستاده است.
بلال آمد و داستان را برای حضرت زهرا تعریف کرد.
حضرت(س) گردنبند خود را که هدیه بود باز کردند و به بلال دادند و فرمودند :
که این گردنبند را به پدرم بده تا مشکل را حل کنند.
بلال بازگشت و امانتی را تحویل پیامبر(س) داد.
رسول خدا(س) فرمودند :
هر کس این گردنبند را بخرد، بهشت را برای او تضمین می کنم.
عمّار یاسر آن را خرید و مرد سائل(فقیر) را به خانه خود برد.
به او لباس و غذا داد و دو برابر میزان قرض به او پول داد.
سپس عمار غلام خود را صدا زد و گفت :
این گردنبند را به خانه فاطمه زهرا(س) می بری و می گویی که هدیه است.
تو را نیز به فاطمه(س) بخشیدم.
غلام گردنبند را به حضرت(س) داد و گفت
عمار مرا نیز به شما بخشیده است.
حضرت(س) نیز غلام را در راه رضای خدا آزاد کردند.
غلام گفت
متعجبم! چه گردنبند با برکتی!
گرسنه ای را سیر کرد، بی لباسی را پوشاند، قرض مقروضی را ادا کرد، غلامی را آزاد کرد و دوباره نزد صاحبش بازگشت.(۳)
4⃣نقل است روزی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند.
امام علی(ع) به همراه حضرت فاطمه(س) برای بهبودی فرزندان نذر کردند، که در صورت بهبودی، سه روز روزه بگیرند.
حسنین(ع) بهبودی کامل یافتند و همگی روزه گرفتند.
هنگام افطار مسکینی به در خانه آمد :
آنان افطار خود را در آن شب به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند، و با شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند.
شب دوم یتیم و شب سوم نیز اسیری آمد، و همان عمل را با آن دو کردند.
صبح روز چهارم که شد، علی(ع) به همراه حسنین(ع) نزد رسول خدا(ص) آمدند.
رسول اکرم(ص) وقتی حالات حسنین(ع) را دیدند، متاثر شدند.
در همین حال جبرئیل نازل شد، و عرضه داشت
ای رسول خدا(ص)
این سوره را بگیر، خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت میگوید، آنگاه آیات آغازین سورهی «هل أتی» را قرائت کرد.
..یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیرا..》(انسان۸)
برای جلب رضایت خدا ،طعام خود را به مسکین و یتیم و اسیر می دهند.
تا رسید به آیه ی《إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْیكُم مَّشْكُوراً》(انسان۲۲)
این پاداش شماست و از کوششتان سپاسگزاری شده است.(۴)
?? منابع
1⃣الوقایع والحوادث ملبوبی، ج۴، ص۱۸
2⃣خرایج و جرایح راوندی، ص۵۳۰
3⃣ قصه مدينه نظری منفرد، ص۳۴۲
4⃣ الغدیر علامه امینی، ج۵، ص۱۹۴
درجوانی اسبی داشتم، وقتی سوار بر آن ازکنار دیواری عبور میکردیم وسایهی
خودش را روی دیوار میدید خیال میکرداسب دیگری است خرناس میکشید
وسعی میکرد ازآن جلوبزند
هر چه تند میرفـت، میدیدهنوز ازسایهاش جلو نیفتاده، باز به سرعتش اضافه میکرد تا حدی که اگر
این جریان ادامه مییافت، مرا به کشتن میداد.
اما دیوار تمام میشد، سایهاش از بین میرفت و آرام میگرفت.
در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی،بدنت(که مرکب توست)میخواهد ازآنها جلو بزند و اگر از چشم و هم چشمی
با دیگران بازش نداری تو را به نابودی میکِشد
?| حـاج اسماعیل دولابـی
درجوانی اسبی داشتم، وقتی سوار بر آن ازکنار دیواری عبور میکردیم وسایهی
خودش را روی دیوار میدید خیال میکرداسب دیگری است خرناس میکشید
وسعی میکرد ازآن جلوبزند
هر چه تند میرفـت، میدیدهنوز ازسایهاش جلو نیفتاده، باز به سرعتش اضافه میکرد تا حدی که اگر
این جریان ادامه مییافت، مرا به کشتن میداد.
اما دیوار تمام میشد، سایهاش از بین میرفت و آرام میگرفت.
در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی،بدنت(که مرکب توست)میخواهد ازآنها جلو بزند و اگر از چشم و هم چشمی
با دیگران بازش نداری تو را به نابودی میکِشد
?| حـاج اسماعیل دولابـی
امامصادق(ع)فرمود:
هرکس بگوید:سبحاناللهوبحمده سبحانالله العظیم وبحمده
خداوند ۳هزارحسنه برای او بنویسدو۳هزار درجه او را بالا ببرد.
?| ثواباعمالص۶۰