حضرت امیر علیهالسلام بعد از توصیه فرزند خود به بیاعتنایی نسبت به حرف مردم، میفرماید:
تو چه توقعی از مردم داری؟!
مردم اینگونهاند که؛
اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد میبرند و برای اینکه تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیبجویی و خردهگیری از تو برمیآیند.
اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند.
اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه میزنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛
اگر طلب علم را رها کنی، تو را کودن و کماستعداد میخوانند.
اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، میگویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است.
اگر سکوت پیشه کنی، میگویند: لال است؛
و اگر صحبت کنی، میگویند: چه قدر پرحرف است.
اگر پول خرج کنی، میگویند: آدم ولخرجی است،
اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل مینامند.
اگر به پولشان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطهشان را با تو قطع میکنند؛
اگر نسبت به آنها بیاعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند!
آری مردم اینچنیناند.
بحارالانوار
اميرالمومنين علي (ع) فرمودند
بدترين شما کساني هستند که سخن چيني مي کنند و ميان دوستان جدايي مي افکنند و دنبال عيوب افراد پاکدامن مي روند .
کافي
پیامبر اعظم(ص) فرمودند
وارد بهشت شدم، ديدم بر در آن نوشته است: ثواب صدقه، ده برابر است و قرض هجده برابر
گفتم: اى جبرئيل! چرا صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است؟
گفت: زيرا صدقه به دست نيازمند و بى نياز مى رسد، امّا قرض جز به دست كسى كه به آن نياز دارد، نمى رسد.
كنز العمّال
اميرمؤمنان امام علی عليه السلام فرمودند:
بهترين زنان شما پنج دسته اند.
گفتند:
آن پنج دسته كدامند؟
حضرت فرمودند:
زنان ساده و بى آلايش،
زنان دل رحم و خوش خو،
زنان همدل و همراه،
زنى كه چون شوهرش به خشم آيد تا او را خشنود نسازد، خواب به چشمش نيايد،
و زنى كه در نبود شوهرش از او دفاع كند.
چنين زنى كارگزارى از كارگزاران خداوند است و كارگزار خدا هرگز خيانت نمى ورزد.
کافی
هشت گروه طلبکار
قِيْلَ لِعَلىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهما السلام كَيْفَ اصْبَحْتَ قال عليه السلام اصْبَحْتُ مَطْلُوباً بِثَمانِ خِصالٍ
1⃣◀️اللَّهُ تَعالى يَطْلُبُنِى بِالْفَرائِضِ.
2⃣◀️ والنَّبِىُّ صلى الله عليه و آله بِالسُّنَّةِ.
3⃣◀️والْعَيالُ بِالْقُوتِ.
4⃣◀️ والنَّفْسُ بِالشَّهْوَةِ.
5⃣◀️والشَّيْطانُ بِالْمَعْصِيَةِ.
6⃣◀️والْحافِظانِ بِصِدْقِ الْعَمَلِ.
7⃣◀️ومَلَكُ الْمَوْتِ بِالرُّوْحِ.
8⃣◀️والْقَبْرُ بِالْجَسَدِ.
فَانَا بَيْنَ هذِهِ الْخِصالُ مَطْلُوبٌ
از حضرت زین العابدین امام سجاد (علیه السلام) سؤال کردند: چگونه صبح کردی؟
حضرت در پاسخ فرمود
صبح کردم در حالی که هشت گروه از ما طلبکارند
1⃣◀️ خداوند، طلب عبادت می کند؛
2⃣◀️ پیامبر اکرم صلی الله علیه واله میخواهد به سنّتش عمل کنیم
3⃣◀️ خانواده، نفقه و خرجی میخواهند
4⃣◀️ نفس، خواهش هایی از ما دارد
5⃣◀️ شیطان، می خواهد از او پیروی کنیم
6⃣◀️ دو فرشته موکل رقیب و عتید می خواهند درستکار باشیم
7⃣◀️ عزرائیل در پی گرفتن جانمان است
8⃣◀️ قبر در انتظار جسد بی جان ما است
اين چيزها از من خواسته مى شود
منابع
بحار الانوار، ج ۷۳ ص ۱۵
سفینه البحار، ج ۲ ص ۳
فضل و لطف وسیع خدا
جمعی از فقیرهای مدینه به حضور پيامبر اکرم ص آمدند و گفتند ای رسول خدا ثروتمندان با ثروت خود بردگان را آزاد میکنند و به ثوابش میرسند، ما برای چنین کاری توان مالی نداریم، آنها برای انجام حج، سفر میکنند، ما به خاطر نداشتن توان مالی از آن محروم هستیم، آنها صدقه میدهند، ما چیزی نداریم که صدقه بدهیم و به ثوابش برسیم، آنها اموال خود رادر راه جهاد مصرف میکنند و به ثوابش میرسند، چنین کاری از عهده ما بر نمی آید و به آن ثوابها نمی رسیم، پس چه کنیم؟
پیامبر ص فرمود اگر کسی صد بار تکبیر الله اکبر بگوید بهتر از آزاد کردن صد برده است و اگر کسی صدبار تسبیح سبحان الله بگوید، بهتر از راندن صد شتر برای قربانی در حج است و اگر کسی صد بار حمد الحمد الله بگوید، بهتر از فرستادن صد اسب با زین و دهنه و سوار آن برای جهاد در راه خدا است و کسی که صد بار (لا اله الا الله) بگوید در آن روز از نظر عمل بهترین انسانها - جز کسی که زیادتر گفته باشد- میباشد
امام صادق ع فرمود این خبر، به ثروتمندان رسیده و همین دستور آن حضرت را انجام دادند.
فقراء به حضور پیامبر ص باز گشتند و عرض کردند این دستور شما را ثروتمندان شنیدید و انجام میدهند و هر دو ثواب را میبرند
رسول خدا ص فرمود
ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء
این فضل خداست که به هر که خواهد بدهد مائده - ۵۴
منبع
اصول کافی باب التسبیح و التهلیل و التکبیر، حدیث ۱ ص ۵۰۵ ج ۲
ضمانت بهشت
امام على اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود
براى شش گروه، بهشت را ضمانت مى كنم
1⃣ شخصى كه براى صدقه دادن از خانه خارج مى شود و در اين هنگام مرگش فرا مى رسد.
2⃣ كسى كه براى عيادت بيمار از خانه بيرون مى آيد و فوت مى كند.
3⃣ شخصى كه براى جهاد در راه خدا از خانه خارج مى شود و به شهادت مى رسد.
4⃣ كسى كه براى انجام حج خانه خدا بيرون مى آيد و ملك الموت جانش را مى ستاند.
5⃣ آن كس كه براى بجا آوردن نماز جمعه از منزل خارج مى شود و مى ميرد
6⃣ كسى كه براى تشييع جنازه مسلمانى از خانه خارج شده و فوت مى كند.
براى تمامى ايشان، بهشت را ضمانت مى كنم
منابع
من لایحضره الفقیه حديث ۳۸۴، ج ۱ ص ۱۴۰
گلچين صدوق گزيده من لا يحضره الفقيه ج ۱ ص ۱۳۰
آخرين همراه
امام على امير المؤمنين عليه السلام فرمود
زمانى كه انسان آخرين روز زندگيش در دنيا و اولين روز از آخرت (يعنى روز مرگ) را مى بيند، مال و فرزندان و عملش در برابرش مجسّم مى شود. (در اين حال) انسان به مال رو مى كند و مى گويد :
سوگند به خدا، من در طلب تو حريص، و در صرف كردنت بخيل بودم. اكنون براى من چه مى كنى؟
مال پاسخ مى دهد: كفن خود را از من برگير.
آنگاه رو به فرزندانش كرده و مى گويد:
به خدا سوگند، من دوستدار شما و مدافع شما بودم. حال شما براى من چه مى كنيد؟
پاسخ مى دهند: ما تو را به گور مى سپاريم و در خاك پنهان مى سازيم.
در اين هنگام، رو به عمل خود مى كند و مى گويد: به خدا قسم، تو بر من بسيار سنگين بودى و رغبتى براى انجام دادن تو نداشتم، تو با من چه مى كنى؟
عمل پاسخ مى دهد: من در گور و در روز محشر با تو همراه و همنشين خواهم بود، تا هر دو با هم بر خداوند، عرضه شويم.
منابع
من لایحضره الفقیه حديث ۳۷۰، ج ۱ ص ۱۳۷
گلچين صدوق گزيده من لا يحضره الفقيه ج ۱ ص ۱۲۹
تدبیرهای مختلف خداوند برای بندگان
نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله به نقل از جَبْرَئِيلَ علیه السلام فرمودند که خدای تبارك و تعالى می فرماید
برخى از بندگان مؤمن من هستند كه مى خواهند عبادتى را انجام دهند ولى منصرفشان مى كنم، تا عجب و خود بينى به ايشان راه نيابد و فاسدشان نکند
و عدّه ای از بندگان مؤمن من، سلامتى ايمان شان صرفاً با فقر است، به طورى كه اگر غنى و دارا شوند ايمانشان فاسد مى شود
يا بعضى ديگر هستند كه سلامتى ايمان آنها فقط با ابتلاء به بيمارى تأمين می گردد، لذا اگر جسمشان سالم شود، فاسد الايمان مى شوند
و به عكس جمعى از اهل ايمان مى باشند كه تنها در صورت سالم بودن مریض نبودن ايمانشان سالم مى ماند، از اين رو اگر آنها را مبتلا به بيمارى كنم ايمانشان فاسد مى گردد،
بنا بر اين با علم به قلوب و دلهاى بندگان، بين ايشان تدبير مى كنم چون من عالم و خبير هستم
خبیر یعنی کسی که اسرار و باطن افراد را با جزئیات کامل و بدون کاستی میداند
علل الشرائع ج ۱ ص ۱۲
خانه مؤمنين در بهشت
هشام بن حكم نقل ميكند كه مردى از كوهستان خدمت امام صادق عليه السلام آمده و ده هزار درهم به ايشان داد و گفت تقاضاى من اينست كه خانه اى خريدارى فرمائيد تا از حج كه برگشتم با عيال و اطفال خود در آنجا مسكن كنم و بعزم مكه معظمه خارج شد.
چون مراجعت نمود حضرت او را در منزل خود جاى داد و طومارى به او لطف كرد.
فرمود خانه اى برايت در بهشت خريدم كه حد اول آن متصل است به خانه محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و حد دوم به منزل على مرتضى عليه السلام و حد سوم به خانه حسن مجتبى و حد چهارم به خانه حسين بن على عليه السلام.
مرد كوهستانى كه اين سخن را شنيد گفت قبول كردم و راضى شدم حضرت مبلغ را ميان تنگدستان از فرزندان امام حسن و امام حسين عليهماالسلام تقسيم كردند و كوهستانى بمحل خود بازگشت.
چون مدتى گذشت آن مرد مريض شد و بستگان خود را احضار نموده گفت من ميدانم آنچه حضرت صادق عليه السلام فرموده راست است و حقيقت دارد خواهش ميكنم اين طومار را با من دفن كنيد. پس از زمان كوتاهى از دنيا رفت، بنا به وصيتش طومار را با او دفن كردند،
روز ديگر كه آمدند ديدند همان طومار بر روى قبر اوست و به خط سبز روى آن نوشته شده خداوند بآنچه ولى او حضرت صادق عليه السلام وعده داده بود وفا كرد
? بحار الانوار ج ۱۱ احوال حضرت صادق علیه السلام