نفس امّاره
☀️و ما أُبَرِّىءُ نَفْسِى انَّ النَّفْسَ لَامّارةٌ بِالسُّوءِ الّا ما رَحِمَ رَبّى
✨✨سوره مبارکه يوسف آيه ۵۳
☀️ من نفس خود را تبرئه نمىكنم همانا نفس بسيار انسان را بهبدى امرمىكند مگرآنكه راپروردگارم بهمن رحمكند!
⭐️ در وجود انسان دو نيروى رحمانى و نفسانى وجود دارد و خداوند اين دو نيرو را به انسان فهمانده است. در واقع اين دو نيرو در درون انسان با يكديگر در مقابله مىباشند و هر كدام پيروز شوند وجود انسان را مالك مىشوند.
نفس انسان داراى مراتب مهم سه گانه زير است كه عبارتند از: نفس اماره، لوّامه و مطمئنه.
نفس در واقع خود انسان است و همان چيزى است كه فكر و اراده مىكند.
گاهى اين نفس تحت فرمان عقل نيست به طور مرتب دچار هوى و هوس مىشود آن را نفس اماره گويند
و نفس لوّامه همان نفس ملامتگراست در مواقعى كه از انسان خطايى سر مىزند او را مورد سرزنش و عذاب قرار مىدهد.
نفس مطمئنه حالتى است كه انسان در آن به اطمينان و آرامش مىرسد و به چيزى جز خدا نمیانديشد.
مفاد اين آيه سخن حضرت يوسف (ع) است كه نفس خود را منزّه نمیداند و مىگويد كه لطف و رحمت خدا سبب نجات من از شرّ نفس اماره گرديد.
از رسول خدا ص روايت شده است كه فرمودند
اعْداءِ عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْكَ؛ دشمنترين دشمن تو نفس تو است كه تمام وجودت را فرا گرفته است
?? ميزان الحكمة ج ۶د ص ۹۵
و در واقع بايستى همانند مبارزه با دشمنان بيرونى با هواهاى نفسانى نيز مبارزهكنيم كه هيچ چيز براى اشخاص دشمنتر از پيروى از هواى نفس نيست. حضرت على ع فرمود هر كس نفس خود را در شهواتش اطاعت كند به هلاكت خود كمك نموده است
✨✨غرر الحكم ص ۱۸۸
گاهى اين پيروى از هوى نفس به جايى مىرسد كه به تعبير قرآن، شخص هوى و هوس را خداى خود قرار مىدهد. سوره مبارکه فرقان آيه ۴۳ در اين مرحله نفس در مرتبه زائع زنگ گرفته بوده و همواره راه باطل را پيش مىگيرد و در ترديد بين دو راهی ها تنها راه ضد خدا را انتخاب مىكند. در نهايت نيز به شقاوت و سنگدلى میرسد بلكه دل او از سنگ نيز سختتر میگردد
?? سوره مبارکه بقره آيه ۷۲
نفس انسان داراى صفاتى است كه برخى از آنها ويژه حيوان و برخى مخصوص فرشتگان است. اگر صفات حيوانىِ انسان مطيع صفات ملكوتى او شود، سعادتمند خواهد بود و اگر صفات ملكوتى او فرمانبردار صفات حيوانى نفس گردد بدبخت و شقاوتمند خواهد شد
از همين رو مرحوم فيض كاشانى صفات مختلف انسان را به چهار نوع درندگى، حيوانى، شيطانى و ربانى تقسيم نموده است
هر انسانى جزئى از اين صفات چهارگانه را دارد و در انسان به صورت خوك و سگ و شيطان و حكيم متصوّر است. خوك (شهوت) سگ (غضب)، شيطان (تحريك كننده شهوت و غضب) و حكيم (عقل) است كه مأمور به دفع شيطان است
?? منبع
فيض كاشانى الحقايق ص ۴۵
بدجوری زخمی شدهبود وقتی
رفتم بالای سرش دیدم داره
نفسنفس میزنه گفتم:
زندهای؟
گفت هنوز نه
تازهفهمیدم چقدر دنیامون
باهم فرق داره او زنده بودن رو
توشهادت میدید ومن…
?شهادت?
قبض روح آسیه قبل از چشیدن طعم شکنجه فرعون
ملّا فتح اللّه كاشانى در تفسير خود چنين مى گويد:
آسيه به جهت خلوص ايمان رستگار شد و وصلت او با فرعون به او ضررى نرسانيد و نقصى در قرب و منزلت او در نزد حضرت حق پيدا نشد.
نقل است: وقتى كه ساحران سحر خود را نمايش دادند و موسى عليه السلام عصايش را انداخت و اژدها شد و سحر ساحران را باطل كرد آسيه ايمان آورد. و مدّتى ايمان خود را از فرعون پنهان مى داشت، چون فرعون بر آن مطلّع شد، به او گفت: از دين موسى عليه السلام برگرد، امّا برنگشت بنابراين فرعون امر كرد تا او را چار ميخ كرده در آفتاب بينداختند …
آن گاه فرعون دستور داد: تا سنگى آوردند تا بر سينه وى نهند، آسيه چون آن سنگ را ديد؛ نجات از فرعون و دخول در جنّت را از خداى متعال درخواست كرد:
[إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ].
و خدا براى مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است هنگامى كه گفت: پروردگارا! براى من نزد خودت خانه اى در بهشت بنا كن ومرا از فرعون وكردارش رهايى بخش ومرا از مردم ستمكار نجات ده.?
خداى بزرگ دعاى وى را مستجاب كرد و حجاب از پيش وى برداشت. پيش از آن كه سنگ بر او واقع شود خانه وى به وى نمود كه از يك درّ سپيد بود، وى خوشحال شد بعد از آن روح وى قبض كرد و آن سنگ بر جسد بيجان آمد و عذاب فرعون را نچشيد .
راستى اين گونه ايمانها در ميان اين گونه بشرها از عجايب است، انسانى كه مقام دوم مادى و رياستى مملكتى است، زنى كه به انواع زيور و آرايش دنيا آراسته است، فردى كه همه گونه وسائل عيش و نوش مادى برايش فراهم است؛ پس از درك حقيقت و يافتن محبوب واقعى، او را بر هر چيزى ترجيح دهد و به آن چه وابسته و تعلّق قلبى دارد در راه او از آن بگذرد و انواع رنج ها و مشقت ها را تحمل كرده و حتّى جان شيرين خود را در شيرين ترين دوران زندگى يعنى جوانى نثار محبوب خود كند.
عرفان اسلامى: ج 13
لقمان حکیم
ای پسرم!
مبادا که خروس از تو زرنگ تر باشد!
که وقت سحر برخیزد و استغفار کند
در حالی که تو در خواب باشی!
مستدرک الوسایل
حضرت رسول صل الله علیه و اله فرمودند : صدقه بر چهار قسم است :
اول : یک صدقه ده برابر حساب شود و آن صدقه ایست که به فقرا و مساکین دهند که تندرست باشند
دوم : یک صدقه به هفتاد برابر حساب می شود و آن صدقه ایست که به درویش یا مریض دهند
سوم : یک صدقه به هفتصد برابر حساب می شود و آن صدقه ای است که به عالم فقیر پرهیزکار بدهند
چهارم : یک صدقه به هفتصد هزار حساب می شود و آن صدقه ای است که به فقیران عیال وار وضعیفان بی کس و کار دهند که مستحق آن باشند
کلیات جامع التمثیل
امام جعفر صادق (علیه السلام)فرمودند
دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آنها عابد بود و دیگری گنهکار
وقتی که از مسجد بیرون آمدند،
مرد گنهکار، مؤمن راستین بیرون آمد
ولی مرد عابد، فاسق و گنهکار بیرون آمد!
از این رو که عابد وقتی وارد مسجد شد، به عبادت خود می بالید و در اندیشه خود به عبادتش مغرور بود، ولی گنهکار در فکر پشیمانی از گناه و طلب آمرزش گناهانش از خدا بود.
خداوند به حضرت داود (ع) خطاب کرد:
(بشر المذنبین و انذر الصدیقین)
[گناهکاران را مژده بده و درستکاران راستگو را بترسان]
حضرت داود (ع) عرض کرد:
چگونه گناهکاران را مژده بدهم و درستکاران را بترسانم
خداوند فرمود:
به گناهکاران مژده بده که من پذیرای توبه و بخشنده گناه هستم و درستکاران را بترسان که به اعمال خود، مغرور و خودبین نشوند.
زیرا بنده ای نیست که او را به پای حسابرسی بکشم، مگر اینکه بر اثر ناخالصی های عبادتش به هلاکت بیفتد
اصول کافی
امام صادق علیه السلام فرمودند:
فرد زناکار ، شش مجازات دارد :
سه تا در دنیا و سه تا در آخرت
اما در دنیا
نور سیمای او را از بین می برد
برکت از زندگی او می رود و فقیر میشود
عمر او کوتاه می شود و زود می میرد
اما در آخرت
گرفتار خشم خداوند میشود
در نامه عملش جز بدی و گناه نیست
ودر جهنم عذاب جاوید نصیبش میشود
ثواب الاعمال عقاب الاعمال
روایت شده از امام صادق علیه السلام که رسول خدا فرمودند :
خدای تبارک و تعالی می فرمایند:
هیچ بنده گنهکاری را وارد بهشت نمےکنم ، مگر اینکه:
او را به مرض و بیماری مبتلا مےکنم تا کفاره گناهانش باشد
و اگر گناهانش با آن بیماری پاک نشد و زیادتر از آن بود ،
کسی را بر او مسلط مےکنم که بر او ظلم کند تا کفاره گناهانش باشد،
رزق و روزی اش را کم مےکنم تا کفاره گناهانش باشد
و اگر این نیز برای کفاره گناهانش کافی نبود
جان گرفتن او را سخت مےکنم
و یا در قبر بر او سخت مےگیرم، تا وقتی که بدون هیچ گناهی نزد من آید و او را وارد بهشت ڪنم ،
و اما کسی را که مےخواهم وارد جهنم کنم:
او را صحیح و سالم مےگذارم ،
و رزق و روزی اش را زیاد مى کنم
و جان دادن او را آسان می گردانم
تا وقتیکه نزد من آید ، هیچ حسنه ای نداشته باشد
و در همان وقت او را وارد جهنم کنم
مسندالرسول ج۱ برگرفته شده از بحارالانوار
روزی فردی (معاند) آمد خدمت امام صادق (علیه السلام) و به ایشان عرض کرد:
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود؟
امام (علیه السلام) در پاسخ به وی فرمودند:
خداوند به او یک بیماری عطا مینماید تا سختیهای آن بیماری کفارۀ گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید :
اگر مریض نشد چه ؟
امام (علیه السلام) مجدد فرمودند:
خداوند به او همسایهای بد میدهد تا او را اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه، کفارۀ گناهانش شود.
آن مرد گفت :
اگر همسایۀ بد نصیبش نشد چه ؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
خداوند به او دوست بدی میدهد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفارۀ گناهان دوست ما باشد.
آن مرد گفت :
اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام (علیه السلام) فرمودند :
خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزارهای آن همسر بد ، کفارۀ گناهانش شود.
آن مرد گفت :
اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت میفرماید.
باز هم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت:
و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
«به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد »
پس چه زیباست بگوییم :اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
?(عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية