حضرت موسی درخواست کرد
تا همنشین خود را در بهشت
مشاهده کند. قصابی ساده را
نشانش دادند که تنها ویژگی اش،
خدمت به مادر پیرش بود…
يكي از بزرگان ، در جواني با دو تن از دوستانش، عزم كردند كه به طلب علم روند. چاره اي جز اين نديدند كه از شهر خود، هجرت كنند و به جايي روند كه بازار علم و درس، در آن جا گرم تر است. او، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد. مادر، غمگين شد و گفت: « اي جان مادر! من ضعيفم و بي كس، و تو حامي من هستي؛ اگر بروي، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به كه مي سپاري؟ آيا روا مي داري كه مادرت تنها و عاجز بمانَد و تو دانشمند شوي؟».
از اين سخن مادر، دردي به دل او فرود آمد. تركِ سفر كرد و آن دو رفيق، به طلب علم از شهر، بيرون رفتند.
مدتي گذشت و او همچنان حسرت مي خورد و آه مي كشيد. روزي در گورستان شهر نشسته بود و زار مي گريست و مي گفت: « من اين جا بي كار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتي باز آيند، آنان عالِم اند و من هنوز جاهل.» ناگاه پيري نوراني بيامد وگفت اي پسر چرا گرياني؟ جوان، حالِ خود را باز گفت. پير گفت خواهي كه تو را هر روز درس گويم تا به زودي از ايشان درگذري و عالم تر از دوستانت شوي؟ گفت آري مي خواهم». پس هر روز، درسي مي گفت تا سه سال گذشت. بعد از آن، معلوم شد كه آن پير نوراني خضر (ع) بود و اين نعمت و توفيق، به بركت رضا و دعاي مادر يافته است
منبع
گزيده تذكرة الاولياء، دكتر محمد استعلامى ، صفحه ۳۵۹
مسلمان شدن قیصر روم از پاسخ امام هادی (علیه السلام)
قیصر، پادشاه روم برای یکی از خلفای بنی عباس در ضمن نامه ای نوشت ما در کتاب انجیل دیده ایم که هر کس از روی حقیقت سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام می کند و آن هفت حرف عبارت است از:
«ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف»
ما هر چه بررسی کردیم، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم.
آیا شما در کتاب آسمانی خود چنین سوره ای دیده اید؟
خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد و این مسئله را با آنها در میان گذاشت.
آنها از جواب آن درماندند
سرانجام این سؤال را از امام هادی علیه السلام پرسیدند.
آن حضرت در پاسخ فرمود آن سوره، سوره حمد است که این حروف هفت گانه در آن نیست.
پرسیدند فلسفه نبودن این هفت حرف در این سوره چیست؟
حضرت فرمودند «ث» اشاره به «ثبور یعنی هلاکت» دارد.
«ج» اشاره به «جحیم نام یکی از درکات دوزخ» دارد.
«خ» اشاره به «خبیث یعنی ناپاک» دارد.
«ز» اشاره به «زقّوم یعنی غذای بسیار تلخ دوزخ» دارد
«ش» اشاره به «شقاوت یعنی بدبختی» دارد.
«ظ» اشاره به «ظلمت یعنی تاریکی» دارد.
«ف» اشاره به «فرقت یعنی جدایی» دارد.
خلیفه این پاسخ را برای قیصر روم فرستاد.
پس از دریافت نامه بسیار خوشحال شد و به اسلام گروید و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.
منابع
1⃣ سیره چهارده معصوم، صفحه ۸۸۸
2⃣منتخب التواريخ، صفحه ۵۳۰
ابوهاشم جعفری میگوید
مردی در شهر سامراء به بیماری پوستی بَرَص مبتلا شد، تا آنجا که زندگی بر او تلخ و ناگوار گشت روزی یکی از دوستانش به نام ابوعلی فهری به او گفت اگر خدمت امام هادی علیه السلام بروی و از او بخواهی برایت دعا کند انشاءالله بیماریات خوب شود
این شخص بیمار روزی هنگام بازگشت امام هادی علیه السلام از خانه متوکل، در مسیر راه امام نشست و همین که چشمش به امام افتاد برخاست که نزدیکش شود و از او درخواست دعا کند، اما امام سه بار به او فرمود خداوند تو را عافیت عنایت فرماید
ابوعلی فهّری به مرد بیمار گفت:«امام برایت دعا کرده است پیش از آنکه از او بخواهی برو که حتماً بهزودی خوب می شوی
مرد بیمار به خانه اش برگشت، شب خوابید و صبح که از خواب برخاست هیچ نشانی از بیماری بر پوسش نبود.
منبع
بحارالانوار، ج ۵۰ ص ۱۴۵ ح ۲۹
حاجت خواهی از خودِ امام علیه السلام
فردی به امام هادی علیه السلام چنین می نگارد
نظر شما چیست دربارهء کسی که دوست دارد آنگونه که به خدای خود عرض حاجت می کند به امامش نیز عرض حاجت کند ؟
جواب حضرت چنین به دستش رسید :
إن كانَ لَكَ حاجَةٌ فَحَرِّك شَفَتَيكَ فَإنَّ الجَوابَ يَأتيكَ.
اگر حاجتی داشتی ، لبانت را تکان بده ، جواب به سوی تو می آید.
عبارت امام هادی علیه السلام نشان می دهد که این عمل مورد رد و انکار ائمه علیهم السلام نیست
بلکه درخواست را می شنوند و پاسخ او را باز می گردانند.
منبع
بحارالانوار ۱۵۵/۵۰
روایتی از حضرت علی بن محمد الهادی النقی علیه السلام…
▪️ﻣﺴﻌﻮﺩﻯ ﺩﺭ (ﻣﺮﻭﺝ ﺍﻟﺬﻫﺐ) ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻛﺮﺩ ﻣﺮﺍ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﻔﺮﺝ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺟﺮﺟﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﻌﺮﻭﻓﻪ ﺑﻪ ﻏﺴﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﺣﺪﻳﺚ ﻛﺮﺩ ﻣﺮﺍ ﺍﺑﻮﺩﻋﺎﻣﻪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺷﺪﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﻋﻴﺎﺩﺕ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﻠﺘﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻓﺎﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﻨﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ ﺍﺑﻮﺩﻋﺎﻣﻪ! ﺣﻖ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭﺍﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺣﺪﻳﺜﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ﻧﻘﻞ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺷﺎﺩ ﺷﻮﻯ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺧﻴﻞ ﺷﺎﺋﻖ ﻭ ﻣﺤﺘﺎﺟﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ.
▪️ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺣﺪﻳﺚ ﻛﺮﺩ ﻣﺮﺍ ﭘﺪﺭﻡ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤّﺪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﭘﺲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻨﻮﻳﺲ، ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﺍﻟﺮﱠﱠﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮﱠﱠﺣﻴﻢِ ﺍﻟﺎﻳﻤﺎﻥُ ﻣﺎ ﻭَﻗﱠﱠﺮَﺗْﻪُ ﺍﻟْﻘُﻠﻮﺏُ ﻭَ ﺻَﺪﱠﱠﻗَﺘْﻪُ ﺍﻟﺎَﻋْﻤﺎﻝُ ﻭَ ﺍﻟﺎَﺳْﻠﺎﻡُ ﻣﺎ ﺟَﺮﻯ ﺑِﻪِ ﺍﻟﻠﱠﱠﺴﺎﻥُ ﻭَ ﺣَﻠﱠﱠﺖْ ﺑِﻪِ ﺍﻟْﻤَﻨﺎﻛَﺤَﺔُ).
ﺍﺑﻮﺩﻋﺎﻣﻪ ﮔﻔﺖ: ﮔﻔﺘﻢ ﻳﺎﺑﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ! ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﻛﺪﺍﻡ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻳﺎ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺁﻥ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﺻﺤﻴﻔﻪ ﺍﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﺍﻣﻠﺎﺀ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﺭﺙ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻧﺘﻬﻰ.
منبع
منتهی الآمال ، باب دوازدهم
ماه رجب ماه خدا هست… شهر الله…
در روایت مشهور ملک (فرشته) داعی اشاره شده که هر که خواهان وصال خدا و فناء فی الله و لقاءالله هست باید از این ماه استفاده کند… که خواندن هر روز روایت ملک داعی و تأمّل درش در ماه رجب سفارش شده؛
ندای مَلَک داعی در شبهای ماه رجب
بنا بر روایت منقول از رسول خدا ص، شبهای ماه رجب امتیاز خاصّی نسبت به سایر اوقات آن دارد.
خداوند در آسمان هفتم فرشتهای را منصوب فرموده که به او «داعی» (به معنای دعوتکننده) گویند. چون ماه رجب فرا رسد، آن فرشته از آغاز شب تا صبح ندا سر میدهد:
خوشا به حال ذاکران و یادآوران خدا، خوشا به حال مطیعان. و خداوند تعالی میفرماید:
من همنشین کسی هستم که همنشین من است، من مطیع کسی هستم که مطیع من است، من بخشندهی کسی هستم که تقاضای بخشش کند.
این ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است. پس هر کس مرا در این ماه بخواند اجابتش میکنم، و هرکس از من چیزی طلب کند به او عطا کنم و هر کس از من طلب هدایت کند، او را هدایت مینمایم. و این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار دادم، پس هرکس بدان چنگ زند به من می رسد.
المراقبات ، میرزا جواد ملکی تبریزی
اعمال ماه رجب
امام باقر عليه السلام :
دنيا را چون منزلى بدان كه در آن فرود آمده اى و سپس از آن مى كوچى ؛ يا مانند مالى بدان كه در عالم خواب يافته اى و چون بيدار شوى خبرى از آن نيست . من اين را به عنوان مَثَل برايت گفتم ؛ زيرا دنيا در نظر خردمندان و خداشناسان همانند جابه جا شدن سايه هاست.
الكافي : 2/133/16 .
ذکری که خیر دنیا و آخرت را همراه دارد
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله :
«لا حول ولا قوّة إلاّ باللّه » ، گنجى از گنج هاى بهشت است. هركس آن را بگويد ، خدا بر او مى نگرد و هركس كه خدا بر او بنگرد ، خير دنيا و آخرت را به او داده است.
معجم السفر : ص 184 ح 587 ، الفردوس : ج 5 ص 10 ح 7285
لا إله إلّا اللّه یعنی؟
«لا إله إلّا اللّه» یعنی پایان دادن حکومت هوای نفس در وجود؛ یعنی پاک کردن تمام رذایل اخلاقی از صفحه نفس؛ یعنی آراسته شدن به حسنات اخلاقی، یعنی خلوص و پاکی؛ یعنی بصیرت و بینایی؛ یعنی هم چون انبیا با تمام طاغوتها تا ریشه کن کردن آنان مبارزه کردن؛ یعنی ریشه تمام گناهان را از سرزمین وجود خویش درآوردن و به جای آن نهال عمل صالح کاشتن.
«لا إله إلّا اللّه» یعنی از تمام مکتبها بریدن و به مکتب انبیا و امامان علیهم السلام پیوستن؛ یعنی فهم قرآن و عمل به تمام دستورها و قوانین الهی؛ یعنی آراسته شدن به صلاح و سداد و عفّت و تقوا.
«لا إله إلّا اللّه» یعنی همه روز خود را به پاکی سر بردن و شب خود را به پاکی و طهارت و عبادت به روز آوردن؛ یعنی در مقابل حوادثی که بر مسلمانان میرود بیتفاوت نماند، یعنی حلّ مشکلات عباد خدا برای رضای خدا.
این همه ثواب، فقط به گفتار تنهای زبان نیست و ارجحیّت آن بر آسمانهای هفتگانه و زمین در گفتن تنهای آن خلاصه نمیشود، بلکه این ارجحیّت در تجلّی حقیقت «لا إله إلّا اللّه» در هستی و عمل و اخلاق انسان است.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
هر کس در ماه رجب، هزار مرتبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته، و هزار شهر در بهشت بنا می کند.
وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۸۴