بین این همه مُد جدیدا اینم مُد شده که هرجا میریم همه سرشون تو گوشیه ازشون ک میپرسی چیکار میکنی 99.9 درصد میگن داریم رمااااان میخونیم واااای نمیدونی چقد قشنگه داستانو که دیگه نپرسی بهتره چون اگه بپرسی به این میرسی که فلانی عاشق پسر هم کلاسیش شده از شانس بدش پسره عاشق یه دختر دیگس که باز اون دختره هم عاشق یکی دیگس و این قصه سر دراز دارد…. ?
خلاصه انقد عشق در عشق میشه که اخرش همه افسردگی میگیرن راهیه اونجایی میشن که نباید بشن
حالا این که اونا راهیه کجا میشن مهم نیست اخه اونا که وجود خارجی ندارن فقط ساخته ی ذهن یکیه که خیلی معنی کتابو نویسندگی رو نفهمیده مهم اون فلک زده ایه که داره این رمانو میخونه اونه که اخرش افسردگی میگیره و تا اخر عمرش غصه ی یه عده عاشق رو میخوره که هیچکدوم بهم نرسیدن…
اینو گفتم به این برسم که از این رمان خوندنا هیچی در نمیاد و فقط به خودمون و ذهن و اندیشه و روان و وقتمون آسیب میزنیم
شيخ الرئيس در آن عهدنامه خود می فرمايد: يكى از عهدهايى كه من با خدا بستم، اين است كه قصهها و رمانها و افسانههاى آلوده و هرزه را نخوانم. اينها انسان را مشوش می كند، و انسان را از حريم استقامت و علم و معارف باز می دارد. بو على می گويد: من با خدا عهد كردم اين حرفهاى آلوده و اين افسانهها و دروغها را نخوانم؛ اينهايى كه شوراننده انسان به راههاى غلط و نارواست. اينها انسان را از مسير انسانى به در می برد.
#طنز_جبهه
“من سيد نيستم، ولم كنيد”
عيد غدير كه مي شد خيلي ها عـ?ـزا مي گرفتند. لابد مي پرسيد چرا؟
به همين سادگي كه چند تا از بچه ها با هم قرار مي گذاشتند كه به يكي بگويند سيد…
البته كار كه به همين جا ختم نمي شد. ايستاده بوديم بيرون چادر كه يكدفعه مي ديديم چند نفر دارند دنبال يكي از برادرها مي دونـ?ـد، هي مي گويند: «وايسا سيدعلي كاريت نداريم.»
و او مرتب قسم مي خورد كه: «من سيدعلي نيستم، ولـ?ـم كنيد.
تا بالاخره مي گرفتندش و مي پريدند به سر و كله اش و به بهانه بوسيدن، آش و لاشش مي كردند و بعد هم هر چي داشت، از انگشتر و تسبيح و پول و مهر نماز، تا چفيه و حتي گاهي لباس، همه را مي گرفتند و از تنش به بهانه متبرك بودن بيرون مي آوردند.
جالب اينكه به قدري جدي مي گفتند: «سيد» كه خود شخص هم بعد كه ولش مي كردند، شك مي كرد و مي گفت: «راستي راستي نكند ما سيد هستيـ?ـم و خودمان خبر نداريــ?ـم!»
گاهي هم كسي پا پيش مي گذاشت و ضمانتش را مي كرد كه: «قول مي ده وقتي آمد تو چادر، عيدي بچه ها يادش نرود؛ ولو شده با يك سكه 20 ريالي» و او مي آمد، سكه را مي داد و غر مي زد كه: «عجب گيري افتاديم ها! بابا ما به كي بگيم كه سيد نيستیم»
صبح که از خیابان گذر میکنم تا به مقصد برسم.مجاهدین در راه خدا را میبینی !!!
اما به جای نارنجک وتفنگ در دست پلاستیک نان وپنیر دارند و گاهی هم ظرف ناهار.
منتظر هستند منتظر اتوبوس که او ن ها را نه به میدان رزم که به میدان کار ببردو تلاش کنند برای رزق و روزی حلال ان شا الله
«اَلکادُّ لِعِیالِهِ کَالْمُجاهدِ فی سَبیلِ الله؛[3] کسی که برای اداره زندگی خانواده اش تلاش می کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند»
بحارالانوار، ج103، ص12.
در آخرالزمان مشکل اصلی، خوبان هستند؛ نه کفار
در آخرالزمان مشکل اصلی، آدمخوبها هستند؛ نه کفار و آدمهای بد. مثلاً روایتی نداریم که بگوید: از بس کفار مراکز فساد میسازند، ظهور به تأخیر میافتد! یا روایتی نداریم که بگوید: کفار از بس سلاح هستهای مخرب دارند، لذا حضرت ظهور نمیکند که مبادا آن بمبها را بر سر مسملین فرو بریزند
به قول امام باقر برخی از فقها میخواهند حکم قتل حضرت را بدهند، ولی زورشان نمیرسد! (و لو لا ان السیف بیده لأفتى الفقهاء بقتله؛ سایت آیت الله بهجت؛مطلب ۲۱۴۸ و شرح أصول الکافی/ ۱/ ۵۶۳)
همۀ مسائل برمیگردد به اینکه «خوبها باید خالص و خُلّص بشوند» مشکل این است که ما در بین خودمان ناخالصی داریم، اینها را باید درست کنیم
استاد_پناهیان
محسن همیشه میگفت :
«مقام معظم رهبری وقتی که فرمودهاند :
“جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است"،
تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کردهاند.
ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم.»
شهید_حججی
#تلنگر ⚠️
? چقدر ، به هم نزديک و مربوطند??
« قربان » ، « غدير » و « عاشورا » ‼️
✅ « #قربان » : تعريف ?? عهـد الهى
✅ « #غدير » : اعلام ??عهـد الهى
✅ «#عاشورا » : امتحان ??عهـد الهى
⚠️~ چقدر آمار قبولى پايين است ! ~⚠️
✘ نه فهميدند عهد چيست ⁉️
✘ نه فهميدند عهد با كيست ⁉️ و
✘ نه فهميدند عهد را چگونه بايد پاس داشت ⁉️
? خدایا ✨
ما را بر عهدمان با امام زمان مان استوارساز
تا مرگمان جاهلی نباشد ?
? آمین یا رب العالمین ?
پشت پرده اتاق قایم شده بود نگاهی از ترس داشت (چون میدانست مامان میتونه اونا از خیلی چیزها محروم کنه،اونا تنبیه کن،اونا دعواکنه،مامان قدرت این کار را داشت)
نگاهی از امید داشت(مامان مرا دوست دارد،حتما مرا می بخشد)
کمی به جلو می آمد اما شرمنده و خجالت زده محبت ها و اون همه سفارشات مامان بود.که مبادا خرابکاری کنی یا دست به چیزی بزنی.
اما کم کم جلو اومد با زیرکی خواستی گفت:مامان جون من تورا خیلی دوست دارم ,می دونم گفته بودی خرابکاری نکنم ،اما گول خوردم،من را میبخشی ؟
اگه من را ببخشی قول میدم دیگه تکرار نکنم.
(بعد با زبان کودکیش شرح میده که یکی از توپک های پرده را کنده وریش ریش کرده)
ما هم وقتی گناهی میکنیم
پشیمان باشیم
باید میان خوف و رجا باشیم.از آخرتمون بترسیم و امید به رحمت خدا داشته باشیم..(یحذرالاخره و یرجورحمه ربه)زمر،آیه9
با خودمون بگیم من خدا را دوست دارم وخدا هم مرا دوست دارد.
اگر بنده هایی که به من پشت می کنند بدانند که چقدر به آنان اشتیاق دارم از شوق خواهند مرد.حدیث قدسی
وخداوند خودش فرموده
:ان الله یحب التوابین
بدونیم خداوند قادر به هر کاری است
﴿…إِنَّ اللَّه عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ: … خداوند بر هر چیز تواناست﴾ (البقره/20)
یاد آوری کنیم نعمت های خدارا
«وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ»؛7 و به ياد آريد نعمتهاي خدا را بر خود.
بعد بریم جلو جلوی جلو یه سجاده بندازیم سرمون را بزاریم به سجده تا دلمون را آسمونی کنیم
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: نزدیكترین حالت بنده به خدا وقتی است كه در حال سجده باشد و گریه كند.كافی، ج2، ص 483.
بگیم خدا قول میدم تکرار نکنم و جبران کنمواینبار قول قول قول
حضرت پیغمبر - صلی الله علیه و آله - فرمود که: «در عقب هر گناهی عبادت کن تا آن را محو کند»
دیشب پسرم میپرسید:
مامان اگه جای حضرت ابراهیم بودی توهم گوش می کردی به خدا و سرم را میبردی؟
.
.
.
عجب آزمایش سختی کرده است خدا ابراهیم سلام الله را!!