ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید.
ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ!!
پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ.
ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ،
ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ….
پیرزن ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ. ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ … ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ.
ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ،
ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ…..
امیرالمؤمنین(ع) پنج سال حکومت کرد و در طول این مدت (برای خود) آجری بر آجر و خشتی روی خشت ننهاد و زمینی را به خود اختصاص نداد و درهم سفید و دینار سرخی به ارث نگذاشت.
المناقب، ج ۲، ص ۹۵
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
خداوند به یکی ازصدیقین وحی فرمود
که من در میان بندگانم کسانی را دارم که
مرا دوست دارند و من هم آنها را دوست دارم.
آنها مشتاق من هستند و من نیز مشتاق آنها
مرا همواره یاد می کند، من نیز به یاد آنها هستم.
در تمام کارها به من نظر دارند، من هم
توجهم به آنهاست. آن صدیق گفت: معبود
من نشانه آنهاکه مورد توجه توهستند چیست؟
فرمود: آنها کسانی هستند که
درانتظار غروب آفتاب هستند تا شب
فرا برسد و تاریکی همه جا گسترده شود
و آنها در دل شب با من به راز و نیاز بایستند.
صورتهاشان را از روی خضوع
روی خاک بگذارند و به مناجات بپردازند.
در دل شب به خاطر نعمتهایی که
به آنها داده ام مرا خالصانه سپاس می گویند.
تا سحر با ضجه و استغاثه در قیام و
رکوع و سجودند. به خاطر عشقی که به من
دارند، خودشان را در رنج و سختی می اندازند.
اولین چیزی که به آنها می دهم این
است که از نور خود به دلهاشان میتابانم
تا به واسطه آن نسبت به من معرفت یابند.
رسالهلقاءالله؛ص۱۳
آیا حق الناسی است که خداوند آن را ببخشد؟
پاسخ:
بخشیدن حق دیگری از جانب خدا بدون این که جلب رضایت او بشود ، از عدالت خداوند به دور است. خداوند که عدل مطلق است حقوق بندگان را که بر عهده ما است نمی بخشد وما در برزخ و قیامت با آن دست به گریبانیم؛ به خصوص در محکمه قیامت خداوند به بندگان اعلام می کند برای گرفتن حقوق خود از دیگران اقدام کنند و بدانند که خدا پشتیبان آنان است.
این مضمون اعلامی است که در قیامت از طرف خدا صادر می شود:
من خدایی هستم که جز من خدایی نیست ،حاکم عادلی که ستم نمی کنم . امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم می کنم و در پیشگاه من کسی نمی تواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی می ستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکویی های بدهکار بردارد ( و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او می گذارد و اگر کسی هم ببخشد ،بر بخشش او جزا می دهم.
در ادامه روایت آمده خدا بندگان را به حق خواهی اجازه می دهد و خلایق همدیگر را شناسایی کرده و به مطالبه حق خود اقدام می کنند. در این میان از کثرت ازدحام و مراجعات چنان تنگی وهول و هراس و … پیش می آید که همه آرزو می کنند کاش با بخشیدن یکدیگر از این مهلکه نجات یابند .
پس منادی خداوند آنان را به بخشیدن یکدیگر و نجات یافتن از این مرحله دعوت می کند . بسیاری برای نجات از مهلکه از هم راضی می شوند ولی بعضی اعلام می کنند: خداوندا طلب ما بزرگتر از آن است که از آن چشم پوشی کنیم. در این موقع به اذن خدا، کلیددار بهشت قصری بهشتی با متعلقات آن را در افق محشر نمایان می سازد و منادی ندا می دهد: این قصر به کسی داده می شود که از حق برادر دینی اش در گذرد. در اینجا بقیه طلبکاران از حقوق برادران خود با رضایت در می گذرند. (۱)
بنا بر این خداوند حق الناس را به ترتیبی که گفته شد، می آمرزد. در طول عمر خود باید سعی کنیم تا ممکن است به بندگان ظلم نکنیم و اگر ظلمی از ما بر بنده ای واقع شد قبل از آنکه فرصت بگذرد با ادای حق او، از او رضایت بطلبیم.
چنانچه رضایت طلبی به دلایل مختلف ممکن نبود یا با مشقت فراوان همراه بود، کارهای صالح انجام دهیم و ثواب آن را به طلبکاران خود اهدا کنیم، بدان امید که قیامت از ما بگذرند. در دعا ها هم از خدا بخواهیم کسانی را که بر گردن ما حقی دارند با بخشیدن از دریای بیکران فضل خود ،از ما راضی گرداند. دعای امام سجاد(ع)در روز دوشنبه حاوی چنین مضمونی است. (۲)
منابع:
۱- بحار الانوار،ج۷،ص۲۶۸.
۲-مفاتیح الجنان
آیا حق الناسی است که خداوند آن را ببخشد؟
پاسخ:
بخشیدن حق دیگری از جانب خدا بدون این که جلب رضایت او بشود ، از عدالت خداوند به دور است. خداوند که عدل مطلق است حقوق بندگان را که بر عهده ما است نمی بخشد وما در برزخ و قیامت با آن دست به گریبانیم؛ به خصوص در محکمه قیامت خداوند به بندگان اعلام می کند برای گرفتن حقوق خود از دیگران اقدام کنند و بدانند که خدا پشتیبان آنان است.
این مضمون اعلامی است که در قیامت از طرف خدا صادر می شود:
من خدایی هستم که جز من خدایی نیست ،حاکم عادلی که ستم نمی کنم . امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم می کنم و در پیشگاه من کسی نمی تواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی می ستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکویی های بدهکار بردارد ( و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او می گذارد و اگر کسی هم ببخشد ،بر بخشش او جزا می دهم.
در ادامه روایت آمده خدا بندگان را به حق خواهی اجازه می دهد و خلایق همدیگر را شناسایی کرده و به مطالبه حق خود اقدام می کنند. در این میان از کثرت ازدحام و مراجعات چنان تنگی وهول و هراس و … پیش می آید که همه آرزو می کنند کاش با بخشیدن یکدیگر از این مهلکه نجات یابند .
پس منادی خداوند آنان را به بخشیدن یکدیگر و نجات یافتن از این مرحله دعوت می کند . بسیاری برای نجات از مهلکه از هم راضی می شوند ولی بعضی اعلام می کنند: خداوندا طلب ما بزرگتر از آن است که از آن چشم پوشی کنیم. در این موقع به اذن خدا، کلیددار بهشت قصری بهشتی با متعلقات آن را در افق محشر نمایان می سازد و منادی ندا می دهد: این قصر به کسی داده می شود که از حق برادر دینی اش در گذرد. در اینجا بقیه طلبکاران از حقوق برادران خود با رضایت در می گذرند. (۱)
بنا بر این خداوند حق الناس را به ترتیبی که گفته شد، می آمرزد. در طول عمر خود باید سعی کنیم تا ممکن است به بندگان ظلم نکنیم و اگر ظلمی از ما بر بنده ای واقع شد قبل از آنکه فرصت بگذرد با ادای حق او، از او رضایت بطلبیم.
چنانچه رضایت طلبی به دلایل مختلف ممکن نبود یا با مشقت فراوان همراه بود، کارهای صالح انجام دهیم و ثواب آن را به طلبکاران خود اهدا کنیم، بدان امید که قیامت از ما بگذرند. در دعا ها هم از خدا بخواهیم کسانی را که بر گردن ما حقی دارند با بخشیدن از دریای بیکران فضل خود ،از ما راضی گرداند. دعای امام سجاد(ع)در روز دوشنبه حاوی چنین مضمونی است. (۲)
منابع:
۱- بحار الانوار،ج۷،ص۲۶۸.
۲-مفاتیح الجنان
امام علی(ع)میفرمایند:
چون مهدی ظهور کند؛
بر روی زمین کافری نمیماند جز اینکه ایمان می آورد، و انسان ناشایستی نمی ماند
جز اینکه به صلاح و تقوی میگراید
روزگار رهایی،ج۱،ص۴۶۹
شیطان به موسی ع گفت:
سه وقت به انسان مسلط میشوم:
1⃣ وقتی ازخودش راضی باشد.
2⃣ اعمال خوبش را زیاد بداند.
3⃣ گناهانش راکم وکوچک بداند.
کافی؛ج۲؛ص۳۱۴
شخصی به پیامبر ص گفت:مرا راهنمایی کن!
پیامبر ص فرمودند: زبان خود را کنتر کن.
بار دیگر آن شخص گفت: مرا راهنمایی کن!
پیامبر ص فرمودند زبانت را کنترل کن
بار سوم تقاضای راهنمایی کرد. پیامبر ص
باز هم به او فرمودند: زبانت را کنترل کن.
عرض کرد: آیا این مسئله آن چنان مهم است
که در هر سه بار مرا به آن توصیه فرمودی؟
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
وای بر تو! آیا جز آثار زبان، انسان را با صورت
درون شعله های دوزخ می افکند؟!
کشکول؛بهتاش؛ص۱۰۴
امام علی (علیهالسلام) فرمودند :
نيازمندى كه به تو روى آورده؛ فرستاده خداست…
كسى كه از يارى او دريغ كند؛از خدا دريغ كرده است…
و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است…
نهج البلاغه حکمت ۳۰۴
همانا خداى سبحان روزىِ فقراء را؛در اموال ثروتمندان قرار داده است…
پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ،
و خداوند از آنان درباره،گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد…
نهج البلاغه حکمت ۳۲۸
از امام علی علیه السلام پرسیدند مومن واقعی کیست فرمودند:
مؤمن کسی است که:
کسبش حلال است
اخلاقش مهربان و رئوف است
قلبش سالم از کینه و کدورت است
زیادی مالش را انفاق کند
زیادی سخنش را نگه میدارد
مردم از شرّش در امان باشند و به خیرش امیدوارند
با انصاف با ديگران برخورد میكند.
:نصایح 281