حضرت سیدالشهداء نفرمود من با یزید بیعت نمیکنم؛ فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایعُ مِثْلَ یزید بن معاویة»؛ [بحارالأنوار، ج۴۴، ص٣٢۵] فرمود هرکس آزاداندیش است، حسینی فکر میکند؛ مثل من فکر میکند، زیر بار ظلم نمیرود.
امروز هم همینطور است، بیان حسین بن علی همینطور است. امروز کسی که حسینی فکر میکند؛ نه آمریکا را، نه آن #معامله_قرن را، نه #صهیونیست را، هیچکدام را تحمل نمیکند.
اگر حضرت فرموده بود من با یزید بیعت نمیکنم شاید فکر میکردند که مخصوص خود اوست. حضرت فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایعُ مِثْلَ یزید بن معاویة»، تا ظهور حضرت این اصل حاکم است؛ یعنی کسی که حسینی فکر میکند زیر بار ظلم نمیرود.
این است که امام (رضواناللهعلیه) فرمود: انقلاب مدیون کربلاست، پیروزی این نهضت به برکت کربلا و قیام حسین بن علی بن ابیطالب است، همین است.
بعضی وقت ها انقدر خسته و عصبانی میشی که واقعا نمیدونی چکار می کنی و چی میگی؟
اما خودمونیم حرف هایی را میزنیم که یک عمر روی هم تلنبار شده و دلت میخواسته بگی
✳️مثل ما تنبل نباشید،
زود زود به مشهد بروید.
گاهی موانع بزرگی با یکبار مشهد رفتن از سر راه ما برداشته میشوند.
?هنگامی که به حرم مشرف شدید به عدد اسم ابجد امام رضا علیه السلام یعنی هزار و یک مرتبه
✨” یا رئوف و یا رحیم “✨ بگویید.
?زیارت کنید، نماز زیارت بخوانید و بعد به امام رضا علیه السلام بگویید ؛ دست خالی آمده ام، گره به کارم افتاده است، شما مشکلم را حل کنید.
?برگردید و ببینید امام رضا علیه السلام چطور مسیر را برای شما هموار میکند.
?او حجت خدا و پناه شیعه است. آسمان و زمین و آنچه بین آندو است، در اختیار امام رضا علیه السلام است..
منتظر بودم و لباس ها را یکی یکی از پشت ویترین دید می زدم و …
از مغاره گیم نت روبه رو پسر جوانی با سر وضع نامناسبی بیرون آمد و نگاهی به دورو بر انداخت و رفت داخل مغازش.
خانم کناری من بالحن تندی تو گوش من گفت:اینا نان حلال نخوردند که اینطوری می پوشند!!!خواست ادامه بده که جوان مجددا با یک کاغذ بیرون آمد و آن را پشت شیشه مغازه اش چسباند.
(مقداری پول پیدا شده اگرچه اندک است ولی از ما نیست)
به صورت خانمه نگاه نکردم چون حالش را می دانستم.
متاسفانه ما وقتی میخوایم از چیزی انتقاد کنیم و درست انجام نمیدیم و به چیز هایی ربطش میدیم که اصلا مرتبط نیستند.
گاهی هم یک اشتباه فرد را به کل گناهان عالم ربط میدهیم.
گاهی صریح نیستیم و با حاشیه رفتن بیشتر دیگران راعصبی میکنیم.
گاهی هم ….
نظر شما چیه؟؟؟
قدیم ها می گفتند دنیا دو روز است گاهی موافق و گاهی مخالف
گاهی هم تو اشعار شعرا می خونیم گهی زین به پشت و گهی …..
به گفته حضرت علی (ع) : دنیا دو روز است یک روز با توست و یک روز علیه تو… روزی که با تست مغرور نباش و روزی که علیه توست صبور باش به یاد داشته باش که هر دو پایان پذیرند
وقتی ذهن خالی از افکار نو شود مطلب به حاشیه می رود.
حال و احوال این روز های ….
ما پس از زیارت اربعین، در آغاز یک «زندگیِ نو» هستیم
«نو شدن و شروع تازه» بعد از زیارت کربلا باید یک «رسم» شود؛ مثل رسم آغاز سال نو
ما پس از زیارت اربعین و بازگشت از کربلا، در آغاز یک زندگیِ نو هستیم، چون طبق روایات، به زائر امامحسین(ع) فرمودهاند: آنچه در گذشته بود، بخشیده شد، عمل خودت را از سر بگیر، و زندگیِ تازهای آغاز کن (کاملالزیارات/132) اما در بین ما رسم نیست که مسئلۀ مغفرت کامل در زیارت امامحسین(ع) را خیلی جدّی بگیریم.
این باید در بین ما تبدیل به یک رسم بشود که بگوییم «من تازه از کربلا آمدهام و تصمیم گرفتهام دیگر غیبت نکنم، نمازم را درست کنم و… الان که همۀ گناهان گذشتهام پاک شده است، چرا دوباره پروندهام را خراب کنم؟!»
همانطور که در آغاز سال شمسی «نو شدن» یک رسم است، بعد از زیارت امامحسین(ع) هم باید این «نو شدن و شروع تازه» یک رسم بشود.
باید به زائران اباعبدالله(ع) تبریک بگوییم بهخاطر اینکه زندگیِ تازهای را شروع کردهاند. حتی میشود به زائرانی که از کربلا برمیگردند، یک پیامک-شبیه پیامکهای تبلیغاتی- بزنند و بگویند: «زندگیِ تازۀ شما مبارک باشد، در این شروع نو برای زندگیتان، چه برنامههایی دارید؟»
بنده اگر جای خبرنگارانی بودم که موقع بازگشت زائران از کربلا، با آنها مصاحبه میکنند، این سؤال را هم از زائران میپرسیدم: «شما در این زندگیِ تازهای که آغاز کردهاید، چه برنامهها و نقشههایی دارید؟»
علیرضا پناهیان - ۹۷.۸.۸
در ادامه ی پستی که درباره ی اهمیت خوراک ذهن بود باید بگم که فقط ذهن نیست که باید خوراک خوب بهش داد چشم و گوش و دل و قلوه و کبد و کلیه و روده و…….. همه مهمن به عنوان مثال: من امروز صبح که از خواب بیدار شدم﴿ حالا اینو میگم نه اینکه فکر کنید کار هر روزمه ها، نه اولین بار بود و اخرین بارم شد﴾ تا چشم باز کردم رفتم یه سر ایتا دیدم خبری نیست رفتم سروش باز خبری نبود رفتم اینستا دیدم خبر زیاده به علت زیادی اخبار حوصلم نیومد دور بزنم?و در آخر رفتم تلگرام!!!! البته اول از همه اومدم کوثربلاگ نظرای جدیدو خوندم و یه سر به مطالب جدید زدم?? داشتم میگفتم همه جا سر زدم و اخرش با نا امیدی رفتم تلگرام بلکه اونجا خبری باشه و حال خوندنشم باشه دیدم یه پیام اومده نوشته اهنگ جدید از فلان خواننده ، اسم آهنگشو نگم خییییییلی اسم خوشگلی داشت اسمشو که میدیدی آرامش میگرفتی? البته آرامشش تا جایی بود که آهنگ دانلود نشده بود به محض اینکه دانلود شد یه صدای مهیبی پیچید تو خونه که آدم سکته میکرد… گفتم اولشه اشکال نداره… 10ثانیه اول صدای موزیک ناهنجار و داغون… 10ثانیه دوم صدای کریه خنده ی خواننده﴿فک کنم خودشم میدونست چه گندی زده﴾…10ثانیه سوم اسمشو گفت و یه کلمه کوتاه از اهنگ….10ثانیه چهارم و کلمه دوم و بوووووووق… مشخص بود خواننده تو خیابون دعواش شده و جرأت نکرده همونجا فحش بده و کتک بزنه تو خونه قایم شده گفته بذار فحش هامو تو اهنگ بهش بدم اهنگ کاملا فحش بود و کلماتی که حتی تو ذهن هم نباید بیاد چه برسه به اینکه به زبون بیاد اونم تو آهنگی که طرفدارای خوانندش متاسفانه همه دهه هشتادی هستند خلاصه اینکه برای گوشمون هم ارزش قائل باشیم و هرچیزی رو گوش ندیم… ﴿مداحی های ولایی رو گوش بدین خیلی خوبه?﴾ پ. ن: ۱.این اشتباه منو تکرار نکنین و هرچیزی رو باز نکنین،حتی لازم نیست همه ی پیام رسان هارو نصب کنیم ۲.هر چقد آهنگ گوش ندیم بهتره و به نفع خودمون و روح و روانمون هست ۳. پدر و مادرا خواهش میکنم حواستون به نوجوون هاتون باشه که چی گوش میکنن این آهنگا فوق العاده مستهجن هستند و خودشون باعث بلوغ زودرس میشن
شیخ عباس قمی در فوائدالرضويه نقل ميكنند كه: كاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام )، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود. اومدند امام رو زیارت كردند، از مشهد خارج شدند، یه منزلیه مشهد اُطراق كردند، دارند برمیگردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا كنیم كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون میدادند، اینها صدا میداد، بعد به هم میگفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی میگفت: بله حضرت مرحمت كردند فلانی تو هم گرفتی؟ گفت:آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟ گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو يکى ازصحن ها برگ سبز میداد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو كفن مون، قیامت دیگه نمیسوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا گرفتیم، تا این رو گفتند، دل كه بشكند عرش خدا میشود، این پیرمرد یه دفعه دلش شكست، با خودش گفت: امام رضا از تو توقع نداشتم، بین كور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، كور بودم از قلم افتادم، به من اعتنا نشده دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیآم، باید بگیرم، گفتند:آقا ما شوخی كردیم، ما هم نداریم، هرچه كردند، دیدند آروم نمیگیرد، خیال میكرد كه اونها الكی میگند كه این نره، جلوش رو نتونستند بگیرند شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده، یه برگه سبزم دستشه، نگاه كردند دیدند نوشته: «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی، گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بكشی، من برات برگه امان نامه آوردم، بگیر برو…. السلام عليك يا علی بن موسى الرّضا المرتضى عليه السلام
مطلب غیبت کلاسی ممنوع را اگه با دقت بخوانیم متوجه میشیم که در حجره طلبه محل مطالعه طلبه غیبت شده است و علامه می فرمایند به همین جهت مناسب درس خواندن نیست!!!
الان ما هم در کلاس درس می خوانیم!چطور غیبت آموزشی برایمان مهم است اما غیبت اخلاقی اصلا!
پس فرق ندارد کجا باشیم همه جا غیبت بد است اما اگه تو کلاست غیبت کردی دیگه به درد درس خواندن نمیخوره!!!!