موعظه خام
موعظه خام
????????????
روزی امامسجاد علیه السلام در منی به حسن بصری برخورد که مردم را موعظه میکرد امام علیه السلام فرمود:
- ای حسن! ساکت باش تا من سؤالی از تو بکنم
آیا در سرانجام کار از این حال که بین خود و خدا داری راضی خواهی بود؟
پاسخ داد:
- خیر! راضی نخواهم بود.
- آیا در فکر تغییر این وضع خود هستی تا به وضع و حال شایسته ای که مورد رضایت تو باشد؟
حسن بصری مدتی سر به زیر انداخت، سپس گفت:
- هر بار با خود عهد میکنم که این حال را تغییر دهم ولی متأسفانه چنین نمی شود و فقط در حد حرف باقی میماند.
حضرت فرمود:
- آیا امیدواری بعد از محمد صلی الله علیه وآله پیغمبری بیاید که با تو سابقه آشنایی داشته باشد؟
- خیر
- آیا امیدواری غیر از این، جهان دیگری باشد که در آن کارهای نیک انجام دهی؟
- خیر
- آیا اگر کسی مختصر عقلی داشته باشد، به همین اندازه که تو راضی هستی، از خود راضی بود، تویی که به طور جدی سعی در تغییر حال خود نمی کنی - و امید هم نداری پیامبر دیگری بیاید و دنیای دیگری باشد که در آنجا به اعمال شایسته مشغول شوی حال، مردم را نیز موعظه میکنی؟
همین که امام علیه السلام رد شد، حسن بصری پرسید
- این شخص که بود؟ گفتند
- علی بن حسین علیه السلام گفت
- اینان (اهل بیت) منبع علم و دانش اند.
از آن پس دیگر کسی ندید حسن بصری موعظه ای بکند
?? منبع
بحارالانوار، ج ۴۶ ص ۱۱۶