مستکبران در قرآن
مصداق مستکبران در قرآن
نمونههایى از مستکبران که در قرآن کریم شرح داده شدهاند:
- خاندان فرعون و سران قوم و سپاهیانش؛ (اعراف/سوره۷، آیه۱۳۳؛ قصص/سوره۲۸، آیه)
- قارون؛ (عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۹)
- هامان؛ (عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۹)
- بنیاسرائیل؛ (بقره/سوره۲، آیه۸۷)
- اشراف مدین؛ (قوم شعیب)؛ ( اعراف/سوره۷، آیه۸۸)
- قوم عاد؛ (فصّلت/سوره۴۱، آیه۱۵)
- قوم ثمود؛ (اعراف/سوره۷، آیه۷۶-۷۵)
- مشرکان و اشراف قریش و عرب؛ (فرقان/سوره۲۵، آیه۳۱؛ لقمان/سوره۳۱، آیه۷؛ فاطر/سوره۳۵، آیه۴۳؛ سبأ/سوره۳۴، آیه۳۳-۳۱؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۶۱۳)
- کفّار؛ (مؤمنون/سوره۲۳، آیه۶۷؛ مجمعالبیان، ج۷،ص۱۷۸ـ۱۷۹)
- منافقان؛ (منافقون/سوره۶۳، آیه۵؛ نوح/سوره۷۱، آیه۷؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۵؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۷؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۹)(+)
زمينهها و عوامل پيدايش استكبار:
استكبار، گاه از فرد يا گروه يا جامعهاى نسبت به ديگر افراد، گروهها و جوامع ضعيف سرمىزند كه همان طلب سيطره و بزرگى كردن بر ديگران است.
آیه 4 سوره قصص: «اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِىالاَرضِ و جَعَلَ اَهلَها شِيَعـًا يَستَضعِفُ طَـائِفَةً مِنهُم…»
همانا فرعون در زمين سربرافراشت و مردم آن را چند فرقه اى كرد. گروهى از آنها را به زبونى مى كشيد، پسرانشان را سر مى بريد و زنانشان را زنده مى گذاشت. به راستى كه وى از فسادكاران بود.
در این آیه تفرقه اندازي، بارزترين اهرم سلطه مستكبرين بر مردم است.
آیه 39 سوره قصص: «وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ»
و او و سپاهيانش در زمين به ناحق سركشى كردند و پنداشتند كه ايشان به سوى ما بازگردانده نمى شوند.
غفلت از گذرا بودن دنيا و گمان به جاودانگي، زمينه ساز خوى استكبارى و عدم اعتقاد و توجّه به معاد و حساب، زمينه شكل گيرى استكبار است.