امام مجتبی علیه السلام اینگونه خود را معرفی می کنند
از منابع عامه (اهل تسنن)
امام مجتبی علیه السلام بعد از شهادت امیرالمومنین علیه السلام ضمن خطبه ای که برای مردم ایراد فرمودند بعد از حمد و ثنای الهی فرمودند:
❇️…أيها النّاس ! مَن عَرَفَني فقد عَرَفَني و مَن لم يَعرِفني فأنا الحسن بن علي و أنا ابن النبي صلي الله عليه (و آله) و سَلَّم ، وَ أنا ابن الوصي و أنا ابن البَشير و أنا ابن النَّذير و أنا ابن الدّاعي إلي اللّه بِإذنِهِ و أنا ابن السِّراجِ المُنير و أنا مِن أهل البَيتِ الّذي كان جبريل ينزل إلَينا و يصعد مِن عِندِنا و أنا مِن أهلِ البَيتِ الذّي أذهَبَ اللّهُ عَنهم الرِّجسَ و طَهَّرَهم تَطهيراً .
✴️ای مردمان ! آنکه مرا می شناسد که میشناسد و آنکه مرا نمی شناسد , پس(بداند) من حسن بن علی (علیه السلام) هستم و من پسر نبی خدایم (صلی الله علیه و آله) و من پسر وصی اویم , من فرزند بشارت دهنده (رسول خدا) و بیم دهنده ام (امیرالمؤمنین) و من فرزند دعوت کننده به سوی خدا به اذن الهی ام , من پسر چراغ روشنگرم , من از اهل بیتی هستم که جبرییل بر ما نازل میشود و از نزد ما بالا می رود و من از اهل خانه ای هستم که خدا هر پلیدی را از آنها دور کرده است و آنها را پاک و پاکیزه گردانده است
?? منابع
مستدرک الصحیحین ۱۷۲/۳
الهیثمی فی مجمعه ۱۴۶/۹ و با اندکی تغییرات ۱۷۲/
عصر خلافت امام علي علیه السلام بود، آن حضرت روزي در مسجد كوفه در حضور جمعيت بالاي منبر رفت، پس از حمد و ثنا فرمود اي مردم گناهان بر سه گونه اند
1⃣گناهي كه آمرزيده شده است
2⃣ گناهي كه آمرزيده نشده است
3⃣ گناهي كه بر صاحبش، هم اميد بخشش داريم و هم ترس عدم بخشش.
✅ حبه عرني عرض كرد: اي امير مؤمنان! آنها را براي ما شرح بده. امام علي (علیه السلام) فرمود
گناهي كه آمرزيده است:
آن گناهي است كه خداوند بنده اش را به خاطر آن به بلاها مبتلا و مجازات كند، پس خداوند بردبارتر و كريم تر از آن است كه بنده اش را دو بار مجازات نمايد.
اما گناهي كه آمرزيده نشود:
عبارت است از ستمهايي كه بعضي ازر انسانها بر بعضي مي كنند،
خداوند به خودش سوگند ياد كرد و فرمود: به عزت و عظمتم سوگند كه ظلم هيچ ظالمي (بدون مجازات) از من نگذرد، گرچه آن ظلم، زدن مشتي به مشتي، يا ماليدن دستي به دستي (براي هوسراني) و يا شاخ زدن شاخداري به بي شاخ باشد.
پس خداوند براي بندگان، از يكديگر قصاص مي گيرد، تا ستمي از كسي (بدون مجازات) نماند، سپس خداوند در روز قيامت آنها را براي حساب رسي زنده كند.
اما گناه سوم
گناهي است كه خداوند آن را پوشانده است و توبه را بر صاحبش ارزاني فرموده است و گنهكار به گونه اي شده كه از گناهان خود ترسان و به رحمت خدا، اميدوار است، ما براي چنين گنهكاری، همان حال را داريم كه خودش همان حال را دارد كه عبارت از ترس از عذاب و اميد به رحمت الهي باشد
?? منبع
اصول کافی، باب في ان الذنوب ثلاثة حديث ۱ ص۴۴۳ ج۲
راههای کسب باقیات الصالحات بعد از مرگ
?رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همینکه آدمی می میرد دفتر عمل وی بسته می شود،
ستونهای حسنات و همچنین ستونهای سیئات به کلی بسته می گردد،
?مگر از ناحیه سه چیز!
1⃣ یکی اینکه آدمی یک مؤسسه خیر از او باقی گذاشته باشد که بندگان خدا بعد از او از آن مؤسسه منتفع گردند.
مثل اینکه بیمارستان یا مدرسه یا مسجدی تأسیس کرده باشد
2⃣ یا اینکه اثری علمی از خود به یادگار گذاشته باشد که بعدها طالبان علم و معرفت از آن اثر علمی بهره مند شوند
3⃣ سوم اینکه فرزندانی صالح و درستکار و مؤمن باقی گذاشته باشد که بعد از مردن برای وی طلب مغفرت نمایند.
?? منبع
مطهری مرتضی، حکمتها و اندرزها ص ۷۹ تا ۸۳
? اعتماد و اعتقاد به مشیت الهی
✅اگر چیزی از دنیا نصیب شما نشد بدانید که مال شما نبوده است.
✨اگر خواستگاری دختری رفتید و نصیب شما نشد پکر نشوید در مشیت و مقدرات الهی این مال شما نبوده است.
اگر درست شد خدا خواسته و اگر درست نشد خدا نخواسته است.
?لذا خداوند فرمود
《لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ…》 سوره حدید آیه۲۳
?وقتی چیزی به شما می دهند خوشحال نشوید و وقتی از شما میگیرند پکر نشوید…
?اگر با مشیت خدا آشنا شوید وبه حکمت خدا عقیده داشته باشید،غصه های دنیا کنار می رود…شد شد،نشد نشد.
در هر حال میگوییم چشم
?? منبع
حاج محمد اسماعیل دولابی ره
شما در مقابل دوربین هستید مواظب باشید
وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَیرََی اللَّهُ عَمَلَکمُْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَترَُدُّونَ إِلیَ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشهَّادَةِ فَیُنَبِّئُکمُ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
۱۰۵ توبه
معنای آیه این است: ای رسول ما! بگو هر کاری میخواهید، بکنید؛ چه خوب، چه بد؛ اما بدانید که به تحقیق خدای سبحان و نیز رسول او و مؤمنینی که شاهدان اعمالند حقیقت عمل شما را میبینند و آن وقت که به عالم غیب و شهود بازگشتید، حقیقت عمل شما را به شما نشان میدهد. به عبارت دیگر آنچه را که انسان پس از مرگ و در قیامت از حقیقت اعمال خود مشاهده میکند همان در دنیا مشهود خدا و رسول و مؤمنین شاهد اعمال است
از اهداف تربیتی این آیه وادار کردن مردم به مراقبت در کارهایشان است و نیز فراموش نکنند که برای اعمال نیک و بدشان حقایقی وجود دارد که به هیچ وجه پنهان نمیماند و برای تک تک افراد بشر مراقبهایی هست که از اعمال ایشان اطلاع یافته و حقیقت آن را میبینند.
آیت الله مجتهدی تهرانی فرمودند : تقوا یعنی اینکه اگر یک هفته مخفیانه از همه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم…
چند نکته
«سین» در «فَسَیرََی» به معنای آینده نزدیک نیست و برای تحقیق و تاکید است زیرا در مورد دیدن حقیقت فعل آن هم از سوی خدا متعال معنا ندارد که آن را موکول به آینده کنیم.
مراد از دیدن عمل دیدن حقیقت و باطن آن است زیرا دیدن ظاهر عمل برای همه مقدور است و معنا ندارد آن را منحصر در عده خاصی دانست.
این دیدن هم مربوط به همین دنیاست زیرا دیدن در آن دنیا ضمن آنکه در پایان آیه و بعد از این مرحله مطرح است برای همگان ممکن خواهد بود
بنا بر روایات رسیده از اهل بیت علیهم السلام منظور از مؤمنینی که در این دنیا شاهد حقایق اعمالند امامان معصوم علیهم السلام است
?? منابع
1⃣ المیزان ج ۹ ص ۳۷۹
2⃣ المیزان ج ۹ ،ص ۳۷۹
3⃣ مجمعالبیان ج ۵ ،ص ۱۰۴
داغی صحرای محشر و حساب و کتاب اعمال…
? روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد.
?سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید، ولی ابوذر با آن لوازمی خرید.
?روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت ?و شعلههای آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود: «هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.»
✨ سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد.
☘️وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت.
?پیامبر فرمود: « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول میانجامد، ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغتر است
?آشنایی با اسوه ها، سلمان فارسی، ص ۱۲۵ به نقل از پند تاریخ، ج ۱ ص ۱۹۰
سلام خداوند به حضرت خدیجه (سلام الله علیها) توسط جبرییل….
?إبن حجر عسقلاني در معتبرترين کتاب رجالي اهل سنت ، الاصابة، نقل مي کند که:
?روزي حضرت خديجه (سلام الله عليها) به دنبال نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود که از ترس مشرکان قريش در کوههاي اطراف مکه مخفي شده بود و غذايي براي او تهيه کرده بود
?در بعضي از منابع است که حضرت خديجه (سلام الله عليها) اين کوهها و سنگلاخ ها را پشت سر مي گذاشت و او را صدا مي زد.
?تا اينکه مردي را در دامنه کوه ديد و آن مرد از حضرت خديجه (سلام الله عليها) سوال کرد که نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) کجاست؟
?حضرت خديجه (سلام الله عليها) ترسيد که مبادا او جزء کساني باشد که بدنبال ترور نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) باشد.
?وقتي نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در لابه لاي کوه هاي اطراف مکه ملاقات کرد
،? قضيه را براي نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عرضه داشت و نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
?او حضرت جبرئيل بود و آمده بود که تو را به سوي من راهنمائي کند،و به من دستور داد که بر تو سلام برسانم و بشارت داد که خداوند خانه اي از طلا و ياقوت در بهشت براي تو در نظر گرفته .
?? منابع
الإصابة في تمييز الصحابة ج ۸ ص ۱۰۲ المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علي بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلاني (المتوفى ۸۵۲ ه
تحقيق عادل أحمد عبد الموجود وعلى محمد معوض، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى - ۱۴۱۵ هـ، عدد الأجزاء ۸
????????????
در روایت رمضان یکی از اسامی خداوند دانسته شده است، رمضان در مورد خداوند به چه معنا است؟
رمضان مشتق از «رَمَض» به معنای شدّت حرارت، و حرارت سنگ، بر اثر شدّت حرارت خورشید آمده است «رمضان» از «رمیض»، به معناى ابر و باران در پایان چلّهی تابستان و ابتداى فصل پاییز است که گرماى تابستان را دور میکند. به این دلیل این ماه را «رمضان» گفتهاند که بدنهاى آدمیان را از گناهان میشوید
اما در مورد اینکه رمضان به کدام معنا، اسمی از اسمهای خداوند است؟ به نظر میرسد رمضان در مورد خداوند به معنای مطهِّر و پاک کنندهی گناهان است این معنا لازم معنای لغوی است؛ یعنی لازمهی شدت حرارت خورشید یا باران پایان تابستان، پاک کردن و تطهیر است. بنابر این، معنای رمضان به عنوان اسم خداوند این است که خداوند مطهِّر و پاک کننده انسانها از آلودگیها است.
?? منابع
1⃣ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۷ ص ۱۶۰ دار صادر، بیروت، چاپ سوم ۱۴۱۴ ق
2⃣ لسان العرب، ج ۷ ص ۱۶۱ اقتباس از پاسخ ۱۵۴۴۳ معنا و حقیقت رمضان برای اطلاع بیشتر رجوع به همان پاسخ شود.
3⃣در تاج العروس چنین آمده است: رَمَضَانُ- إِن صَحَّ- مِنْ أَسماءِ اللّٰه تَعَالَى فغَیْرُ مُشْتَقٍّ مِمّا ذُکِرَ أَو رَاجِعٌ إِلَى مَعْنَى الغَافِرِ، أَی یَمْحُو الذُّنُوبَ و یَمْحَقُهَا واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی تاج العروس من جواهر القاموس محقق و مصحح شیری علی، ماده رمض دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع بیروت، چاپ اول ۱۴۱۴ ق
?مفهوم عبادت?
?عبادت یعنی بندگی خدا کردن،و گوش به فرمان او بودن،حال امر خدا هر چه که باشد.
?بنا براین عبادت و چگونگی آن را خدا تعیین میکند،نماز و روزه و…زمانی عبادت هست که برای اطاعت از امر خدا باشد و گرنه به خودی خود اعتباری ندارد،
?چنانچه گرفتن سی روز روزه ماه رمضان واجب است،اما روز سی و یکم حرام!؟
?پس ارزش آنجاست که عبادت به امر خدا و به همان روشی که او امر کرده انجام بگیرد و گرنه نه تنها انسان را به خدا نزدیک نمی کند بلکه دور می سازد. و هیچ عابدی نمی تواند بگوید،حال که من این سی روز ماه رمضان را روزه گرفتم بدنم عادت کرده دوست دارم باز هم بگیرم،اینجاست که خداوند مرز بین عبادت صادقانه و کاذبانه را تعیین می فرماید و امر می کند روزه روز سی و یکم حرام است؟! تا صف عابدان صادق از کاذب جدا شود و معلوم شود چیزی که به میل شخصی انجام بگیرد نه به دستور خدا اصلا عبادت نبوده!؟ چون روزه و سایر عبادات زمانی ارزش دارند که به امر خدا صورت بگیرد نه به میل و علاقه افراد!؟
?بنا بر این اگر کسی خدا را از راه اهل بیت که خداوند متعال تعیین کرده است عبادت نکند ولو به حسب ظاهر صائم و قائم و اهل عبادت های بسیار زیادی هم باشد،به بیان قرآن کریم چون به دستور خدا نبوده فاقد ارزش و اعتبار است.
?پس عبادت چیزی است که خدا بدان امر کرده باشد و باید به همان روشی انجام گیرد او خواسته است،وجود مقدس حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه ن می فرمایند:
?عبَدَ اللَّهَ حِبْرٌ مِنْ أَحْبَارِ بَنِي إِسْرَائِيلَ حَتَّى صَارَ مِثْلَ الْخِلَالِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيِّ زَمَانِهِ قُلْ لَهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ جَبَرُوتِي لَوْ أَنَّكَ عَبَدْتَنِي حَتَّى تَذُوبَ كَمَا تَذُوبُ الْأَلْيَةُ فِي الْقِدْرِ مَا قَبِلْتُ مِنْكَ حَتَّى تَأْتِيَنِي مِنَ الْبَابِ الَّذِي أَمَرْتُكَ.
?يكي از بزرگان بني اسرائيل آن قدر خداوند را عبادت كرد كه مثل چوب باريك شد. خداوند به پيامبر آن زمان وحي كرد كه به او بگو خداوند مي فرمايد:
? به عزت، بزرگي و عظمتم سوگند اگر آن قدر مرا عبادت كني كه مانند پيه در ديگ آب شوي، از تو قبول نخواهم كرد، مگر اين كه از دري كه دستور داده ام بسوي من بيايي.
?? منبع
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص۴۷۷ باب عقاب من اتي الله من غير باب، بسند صحیح
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
من از پنج كار اطفال خوشم مى آيد و ابتهاج مرحوم حدّاد از این حدیث
✅ سید هاشم حدّاد رضوان الله علیه میفرمودند
چقدر من از اين كلام رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم خوشحال مى شوم و هر وقت ياد آن می كنم حالت ابتهاج و مسرّت به من دست می دهد، آنجا كه فرموده است:
إنِّى أُحِبُّ مِنَ الصِّبْيَانِ خَمْسَةَ خِصَالٍ: الاوَّلُ أَنَّهُمُ الْبَاكُونَ؛ الثَّانِى عَلَى التُّرَابِ يَجْتَمِعُونَ؛ الثَّالِثُ يَخْتَصِمُونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ؛ الرَّابِعُ لَا يَدَّخِرُونَ لِغَدٍ؛ الْخَامِسُ يُعَمِّرُونَ ثُمَّ يُخَرِّبُونَ
من پنج كار اطفال را دوست دارم
1️⃣ اوّل آنكه پيوسته گريانند
2️⃣ دوّم آنكه بر سر خاك گِرد مى آيند؛
3️⃣ سوّم آنكه بدون حقد و كينه با هم دعوا مى كنند
4️⃣ چهارم آنكه براى فردا چيزى را ذخيره نمى نمايند
5️⃣ پنجم آنكه خانه مى سازند و سپس آن را بدست خودشان خراب مى كنند.
? مراد آنست كه: اطفال چون به فطرت نزديكترند، يعنى به توحيد نزديكترند؛ أنانيّت پوچ و استكبار واهى و شخصيّت مجازى در ميانشان نيست. فلهذا چون خنده غفلت انگيز، و عمارتهاى بهجتآميز، و كينه هاى بى اساس امّا ريشه دار، و ذخيره كردن اموال و انباشتن بر اساس وَهم و پندار، و اتّكاى به دنيا و دلبستگى بدان، در ميان ايشان وجود ندارد يعنى همه بالفِطرَه اهل توحيد مى باشند و فناى آنان فطرةً در ذات خدا بيشتر است، بيشتر مورد علاقه پيامبر مى باشند.
? امّا همين كه به غرور جوانى و به كهولت و دوران كهنسالى و پيرى می رسند و غرور شهوت و غضب و أوهام و اعتباريّات دامنگيرشان می گردد و حبّ مال و جاه و اعتبار در زمان پيرى مغزشان را پر می كند، همه آن غرائز پاك و فطرت سالم و دست نخورده را از دست می دهند، و به باطل در برابر حقّ عشق مى ورزند، و عمر و حيات و سرمايه علم و قدرت و امن و امان را به مُفت بلكه به منهاى فائده و در برابر ضررهاى هنگفت مى فروشند و مبادله مى كنند. و اين موجب بُعد و دورى از رحمت خداست كه ايشان را از وادى محبّت دور می كند؛ إلّا مَنْ عَصَمَهُ اللهُ، وَ قَليلٌ ما هُمْ.
?? منبع
روح مجرد ص۵۹۷ و ۵۹۸