كودكي كه قدم قدم به مرگ نزديك مي شود
#دل نوشته
امروز سر صحبتمون با يكي از خانوم ها كه كودك سرطاني داره باز شد.از اون موقع حال و هوام خرابه.احتكار دارو بازي با جون كودكان است.از نبود دارو و گرون بودن قيمت هاي دارو مي گفتند.ايشون مي گفت هر دارو را بايد به موقع تزريق كنند وگرنه مجدد سلول هاي سرطاني تكثير ميشه!ايشون مي گفتند خيلي از كودكان بيمارستان هستند كه هنوز داروي خود را به جهت نبودش وبه جهت گرونيش نميتونند تهيه كنند.واين يعني كودكي كه قدم به قدم به مرگ نززديك ميشه.واقعا محتكرين دارو احساس ندارند.منفعت طلبي به چه قيمت؟؟راستي دلم از يه چيز ديگه هم خيلي گرفت ،ايشون مي گفت درد بي دارويي و گروني يك طرف،برخورد سرد و دور از احساس برخي پزشكان هم يك طرف .پزشكي كه جواب مادر هاي نگران و مادر هايي كه دنبال دكتر مي دوند تا فقط مطمئن شوند كودكشان زنده مي ماند را با سردي و تندي و بي احترامي مي دهند.دكتري كه دائما عكس هاي پروفايلش از سفر هاي متعدد تفريحي خارج از كشورش حكايت داره و در مقابل مادري كه به جهت نبود دارو و فقر شاهد آب شدن و مرگ تدريجي كودكش هست.!!تفاوت تا چه حد