انسان جایز الخطاست!
این حرف نیز غلط است ،زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست . بهتر است بگوییم انسان ممکن الخطاست، یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان توبه کنندگان هستند.
ولش کردی به امان خدا!
این حرف کفر آمیز است ،زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست بهتر است بجای این کلام گفته شود:
“ولش کردی به حال خودش ” پس بدبخت شد رفت
عیسی به دین خود، موسی به دین خود!
این جمله معنای صحیحی ندارد، زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه ی آنها مردم را به توحید و یکتا پرستی دعوت میکردند و
عقیده ی یکسانی داشتند.
جوان ناکام!
این اصطلاح عامیانه برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند بکار میرود ،درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام ،بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست و استفاده ی خوب کردن از عمر و فرصتی که خدا به او داده است.
خدا بد نده!
این کلام اهانت به پروردگار است،زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه ی خدا و هیچ بدی بشما نمیرسد مگر از ناحیه ی خود شما(و بخاطر اعمال خودتان است)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند :
شستن صورت ها و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد.
شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم.
شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم.
مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم.
مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم.
من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۰۲
پیامبر اعظم (ص) میفرمایند:
ميت در قبر مانند كسی است كه در دريا غرق شده باشد، هرچه را ديد چنگ به آن
ميزند، كه شايد نجات يابد.
و منتظر دعای كسی است كه به او دعا كند.
از فرزند و پدر و برادر خويش. و از دعای زندگان
نورهايی مانند كوهها داخل قبور اموات ميشود.
و اين مثل هديه است كه زندگان از برای يكديگر
ميفرستند.
پس چون كسی از برای ميتی استغفاری يا
دعايی كرد، فرشتهای آن را بر طبقی ميگذارد
و از برای ميت ميبرد و ميگويد:
اين هديهای است كه فلان برادرت يا فلان
خويشت برای تو فرستاده است و آن ميت به
اين سبب شاد و خوشحال ميشود.
:منبع.احياءالعلوم
آیتالله جوادی آملی:
از امام صادق علیهالسلام در همين زمينه مطلب بسيار مناسبی نقل شده است:
يكی از شاگردان امام صادق علیهالسلام از ايشان پرسيد: در مورد اعمال ما،
فرشتگان آنچه میبینند مینویسند
امّا در مورد خاطرات و نیتهائی كه فقط از دل گذراندهايم و هنوز به لباس عمل در نياوردهايم، چگونه عمل میكنند؟
وَ اِنْ تُبدُوا ما فی أنفسكم أو تُخفُوهُ يُحاسبكُمْ بهِ الله [1]
در قيامت باید برای اسرار درونیای كه تا به حال پيش كسی باز نگفتهايد، حساب پس بدهيد.
فرشتگان چگونه از اين اسرار درونی آگاه میشوند؟
حضرت در پاسخ فرمود:
آيا بوی باغ و بستان،با بوی كثافت و گنداب یکی است!؟
اگر از كنار باغی پر گل و معطر بگذريد، بوی خوبی احساس میكنید و چنانچه بوی بد به مشام انسان برسد، میفهمد كه اينجا كثافت و زباله است،
پس از بو میتوان فهميد كه از كنار باغ میگذریم يا از كنار چاه
فرشتگان از بوی خوشِ قلب مؤمن اسرار، نیّتها و ارادهی خير،طيب و طاهر او را میشناسند
و نيز از بوی بد بعضیها،از پليدی درون آنها آگاهی مییابند[2]
انسان نمیتواند در چاه زندگی كند و از بوی آن اظهار تنفر نكند.
اگر كسی به ملكوت رسيده باشد،
بوی بد و خوب ديگران را با شامه جان درك میكند و مؤمن را از منافق باز میشناسد
منابع:
[1] سوره بقره، آيه ۲۸۴
[2] الكافی، جلد۲، صفحه