خدایا مرا از آن ها بگیر
#شعر
مسجد کوفه نگر عزم سفر کرد علی
با دل خون ز تو هم قطع نظر کرد علی(ع)
مسجد کوفه مگر مسجدالاقصایی تو
که زمحراب تو تا عرش سفر کرد علی(ع)
رفت آن شب که به مهمانیام کلثوم
دخترش را ز غم خویش خبر کرد علی(ع)
خبر از کشتن خود داد به تکبیر و قنوت
هر زمان جامه به افلاک نظر کرد علی(ع)
کس چو او روزه یک ساعته هرگز نگرفت
چونکه افطار به هنگام سحر کرد علی(ع)
گرچه جانش سپر تیغ بلا گردیدی
پیش شمشیر ستم فرق سپر کرد علی(ع)
گرچه در هر نفسی بود علی در معراج
غوطه در خون زد و معراج دگر کرد علی(ع)
ریخت بر دامن محراب ز فرق و سر و رو
آن چه اندوخته از خون جگر کرد علی(ع)
نزدیک طلوع فجر امام حسن(ع) به ملاقات پدر رفت، حضرت علی(ع) فرمود: «لحظهای به خواب رفتم، و رسول خدا(ص) را در خواب دیدم.» عرض کردم: «بعد از شما از دست امّت خون دلها خوردم، حضرت رسول(ص) فرمود: علیه آنها نفرین کن، پس اینگونه نفرین کردم: خدایا مرا از آنها بگیر و یک فرد نالایق بر آنها مسلّط ساز.» ) (1)
1-. نهج البلاغه، صبحي صالح، ص99.