بوی گناه می آید!!!
طبق کلام معصومین حقیقتاً گناه بد بوست و بوی بد گناه آبروی انسان را میبرد، ما با آبرو زندهایم اگر ـ خدای ناکرده ـ آبروی ما برود، ما نمی توانیم زندگی کنیم.بوی متعفن و بد گناهان، مومنانی را فراری می دهد که دارای حس بویایی قوی شهودی هستند.
البته حتی مومنان عادی یک نوع اشمئزاز و بیزاری را در خود نسبت به گناهکار می یابند هر چند که علت آن را نمی فهمند.
کسی که زیاد استغفار کند خداوند از هر اندوهی برایش گشایشی فراهم کند و از هر تنگنایی راه خروجی و از جایی که گمان ندارد روزیاش دهد
امیرمومنان علی (علیه السلام) از پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می فرماید که آن حضرت فرمود:
«تعطروا بالاستغفار لا تفضحنکم روائح الذنوب»؛(1) با استغفار، خود را معطر و خوشبو کنید تا بوی متعفن گناهان شما را رسوا نسازد.
اگر بخواهیم خودمان را از بوی گناه در امان نگه داریم باید پس از هر کاری که گمان می کنیم در آن خطا و گناهی مرتکب شدهایم، استغفار کنیم؛ زیرا استغفار موجب می شود که انسان در دنیا گرفتار عذاب الهی نشود.
خداوند به صراحت در قرآن کریم می فرماید: دو عامل بازدارنده استغفار و وجود پیامبر (صلی الله و علیه وآله و سلم)، در اختیار امت است که بدان می توانند از عذاب الهی در امان بمانند.(2)
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله و سلم) از مجلسی برنمی خواست مگر این که بیست و پنج بار استغفار میکرد.(3) اراه درمان
استغفار موجب می شود تا وضعیت انسان بهبود یابد و آثار وضعی گناه و خطا به شکل عذاب دنیوی و بوی ناخوش جلوهگر نشود.
براساس آیات و روایات استغفار کارکردهای سهگانهای چون دفع عذاب، رفع عذاب و جلب منفعت دارد.
پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله و سلم) می فرماید: کسی که گرفتار سختی، بیچارگی و فشار در زندگی می باشد، سی هزار مرتبه بگوید: استغفرالله ربی و اتوب الیه، پس قبل از اینکه از جایش حرکت کند، گشایش و رحمت خداوند شامل حالش میشود.(4)
امام علی (علیه السلام) نیز فرمودند: استغفار، روزی را زیاد میکند.(5)
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله و سلم) نیز می فرماید: کسی که زیاد استغفار کند خداوند از هر اندوهی برایش گشایشی فراهم کند و از هر تنگنایی راه خروجی و از جایی که گمان ندارد روزیاش دهد.(6)
پی نوشت ها: 1- وسائل الشیعه، ج 16، ص 70؛ نیز بحارالانوار، ج 6، ص 22؛ أمالی، شیخ طوسی، ج 1، ص 382 2- انفال، آیه 33 3- کافی، کلینی، ج 2، ص 504؛ و نیز عده الداعی، 250 4- مستدرک الوسائل، نوری، ج 12، ص 143 5- غررالحکم، ج 2، ص 252 6- تحفالعقول، ص 250