23 تیر 1398
کوله بار سفر ذهن را میبندم واز کوچه پس کوچه های خاطراتم عبور میکنم و به جاده قلبم میرسم. ضربان جاده بالارفته است .مثل اینکه به خوب جایی نزدیک شده ام.جاده فرعی چشمانم اشکبار است .اما دلم سبک است .برق خاطره اش فضای ذهنم را روشن میکند .به یاد تو افتاده ام.… بیشتر »
2 نظر