امام خامنه ای(حفظه الله): «معرفت دینی (از عوامل اقتدار) است. معرفت دینی چیست؟ همین مطلبی که مرحوم مدرّس فرمود که «دیانت ما عین سیاست ما است، سیاست ما عین دیانت ما است». این یکی از عناصر اقتدار کشور است. امروز یکی از توصیههای اساسیای که هیئتهای اندیشهورز آمریکایی و انگلیسی، طرّاحی میکنند، دارند ارائه میدهند و تعلیم میدهند، این است که میگویند با دینِ سیاسی باید مخالفت کرد؛ یعنی جدایی دین از زندگی؛ دینِ گوشهی مسجد، دین داخل خانه، دین فقط در دل، نه در عمل، که اقتصاد غیر دینی باشد، سیاست غیر دینی باشد، زیر بار دشمن رفتن غیر دینی باشد، امّا ظاهر هم ظاهر دینی باشد؛ این را میخواهند.
معرفت دینی یعنی اینکه دین، جدای از حکومت نیست.پیغمبر اکرم اوّلْکاری که بعد از غربت دوران مکّه انجام داد، ایجاد حکومت بود و دین را با ریختن در قالب حکومت توانست ترویج بکند. معنای اینکه دینی از حکومت جدا باشد، این است که دین بنشیند دائم نصیحت بکند، دائم حرف بزند و قدرتمندان هم هر کار که دلشان میخواهد برخلاف دین و بر ضدّ دین بکنند.»
تاریخ: ۹۵/۱۰/۱۹
رهبرانقلاب: جوانان و روشنفکران و عموم ملت ما با اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (عج) این اعتقاد راسخ را در دل خود پرورش میدهند که نظم ظالمانه جهانی، قابل زوال است.٨١/٧/٣٠
بزرگی را گفتند راز همیشه شاد بودنت چیست؟
گفت:
دل بر آنچه نمی ماند نمی بندم؛
فردا یک راز است نگرانش نیستم؛
دیروز یک خاطره بود حسرتش را نمیخورم؛
و امروز یک هدیه است قدرش را میدانم؛
از فشار زندگی نمیترسم چون میدانم که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکند…
میدانم خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست…
ما اولین بار است که بندگی میکنیم ولی او قرنهاست که خدایی میکند…
پس به او اعتماد دارم…
برای داشتن اینچنین خدایی همیشه شادم…
زنده بودن حرکتی است افقی از گهواره تا گور، اما زندگی کردن حرکتی است عمودی از فرش تا عرش. زندگی
یک تداوم بی نهایت اکنون هاست. ماموریت ما در زندگی “بی مشکل زیستن” نیست “با انگیزه زیستن” است.
سلطان دلها باش اما دل نشکن. پله بساز اما از کسی بالا نرو. دورت را شلوغ کن اما در شلوغیها خودت را
گم نکن. طلا باش اما خاکی✨
قلب هایمان به ده دلیل مرده است
اول : خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
▪️دوم : گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.
▫️سوم : قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
▪️چهارم : نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
▫️پنجم : گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
▪️ششم : گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
▫️هفتم : گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
▪️هشتم : دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
▫️نهم : به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم
▪️دهم : مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم
35سال پیش هم شلوار پاره مُد بود
ولی.. ارزش ها عوض شده رفیق!
ورود امام زمان ممنوع!!! “
شوخی نيست که، شب عروسیه، همون شبی که هزار شب نمیشه، همون شبی که همه به هم محرم هستن … همون شبی که وقتی عروس بله میگه، به تمام مردان داخل تالار که نه، به تمام مردان شهر محرم میشه! ” اینو از فیلم هایی که تو فضای سبز داخل شهر می گیرن فهمیدم!! “ همون شبی که فراموش میشه، “عالم محضرخداست…" آهان یادم اومد، “این تالار محضر خدا نیست." تامیتونید معصیت کنید!! همون شبی که داماد هم آرایش می کنه… همه وهمه اومدن حتی خان دایی… اما ای کاش امام زمانمون هم میومد، آخه حق پدری داره گردن ما…!! مگه میشه نباشه؟! #عروس براش کارت دعوت نفرستاده، اما آقا اومده … به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودن: “ورود #امام زمان ممنوع!!" دورترها وایستاد و گفت: ” دخترم #عروسیت مبارک ولی ای کاش کاری میکردی تامن هم میتوانستم بیایم… مگر میشه شب عروسی دختر، پدر نیاد؟! من اومدم اما…" گوشه ای نشست وبرای خوشبختی دخترکش #دعا کرد…
چه ظالمانه یادمان میرود که هستی! ما که روزیمان را از سفره تو می بریم و می خوریم، باشیطان می پریم ومی گردیم… مي دانيم گناه هم که می کنیم، باز دلت نمی آيد نیمه شب موقع نماز دعايمان نکنی.
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است، نه ساپورت های رنگارنگ، نه انواع شلوارهای پاره، و مدل های موی غربی و نه روابط نا مشروع و دزدی این روزها فقط در آوردن اشک مهدی فاطمه (عج) مد شده است.
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
سجده گناهان را می ریزد
روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد، « شکراً لله و الهی العفو » بگوید، مخصوصا در نماز شب، ده دقیقه، یک ربعی در سجده باشد، حس می کند وقتی که به سجده می رود، سبک می شود .
آن حالت سبکی بر اثر ریخته شدن گناهان است
همانطور که باد در فصل پاییز برگ درختان را می ریزد، سجده هم گناهان را می ریزد.
سرمایه سعادت انسان، “علم” است؛ که اگر به [بهتر] از آن چیزی یافت میشد، خداوند به پیغمبرش میفرمود، بگو او را به من بده: قل رب زدنی علما: بگو پروردگارا علم مرا زیاد کن.
رسیدن به کمال با اعمال غیر شاقه
آقای بهجت بسیار خوشبرخورد و خندهرو بودند، اگر کسی با ایشان ارتباط داشت متوجه میشد، شوخطبع هستند و با برخورد خوبی مواجه میشدند. در همان روزهای قبل مرجعیت، شب جمعهای در محله گذرخان ایشان را دیدم و گویا از مجلس ختمی میآمدند. اطرافشان خلوت بود، خوشحال شدم و نزد ایشان رفتم و گفتم: میگویند اگر انسان میخواهد به کمال برسد باید استاد داشته باشد.
ایشان همانند اینکه میخواهد مطلبی را به کودکی یاد بدهد، به گونهای ساده فرمودند: “شما همان چیزی را که بلد هستی عمل کن، خدا مطلب بعدی را به شما یاد میدهد. مثل کسی که میخواهد از پله بالا برود، باید پلهپله بالا بروی. استاد، خود خداست و خدا شما را راهنمایی میکند".
منبع: meftah24.ir