ثروت شاه
(به بهانه دهه مبارک فجر)
فریدون هویدا در خاطراتش درباره ی میزان ثروت شاه چنین نوشته است:
“رضاخان به کسب ثروت خیلی علاقهمند بود و در طول سلطنت خود املاک گستردهای را از مردم گرفت و به مالکیت خویش درآورد. ولی درباره اینکه محمدرضا چقدر ثروت داشت باید بگویم که درباره ثروت او ارقام نجومی در مطبوعات انتشار یافته است.
به طور مثال، روزنامه نیویورک تایمز در شماره مورخ ۱۰ ژانویه ۱۹۷۹ خود با استناد به گفته منابع بانکی جهان ادعا کرد که فقط اوراق بهادار متعلق به شاه بیش از یکمیلیارد دلار قیمت دارد و نیز مبلغی بین ۲ تا ۴میلیارد دلار تنها در طول این دو سال آخر از سوی خانواده سلطنتی ایران به آمریکا منتقل شده است
منبع
[کتاب سقوط شاه . فریدون هویدا. صفحه ۱۴۶]
زیاد شدن رزق و روزی به واسطه خواندن نماز شب
ابوبصیر نقل می کند: به حضرت صادق علیه السلام از حاجت خودم شکایت کردم و از آن حضرت خواستم که به من دعایی جهت رزق بیآموزد.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: در نماز شب ، وقت سجده (در روایت دیگر: در سجده آخرِ رکعتِ هشتمِ نافله شب ) این دعا را بخوان :
یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطی وَ یا خَیْرَ مُرْتَجیً اُرْزُقْنی وَ اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ وَ سَبِّبْ لی رِزْقاً مِنْ قَبْلِکَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ
حضرت این دعا را به من تعلیم فرمود، از وقتی که من آن را خواندم ، دیگر محتاج نشدم.
روایت شده است:
خانه هایی که هنگام شب در آنها نماز خوانده می شود وقرآن تلاوت می گردد، برای اهل آسمان نورافشانی می کنند
همانگونه که ستارگان درخشان برای اهل زمین نور افشانی می کنند
کنزالاعمال ج ۷،ص ۷۷۸
یك موجود پر بركت
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
مثَلُ الْمُؤْمِنِ مَثَلُ النَّخْلَةِ ما أَخَذْتَ مِنْها مِنْ شَىءٍ نَفَعَكَ «1»
انسان با ايمان همانند درخت نخل است؛ هر چيز از آن برگيرى مفيد و سودمند است.
شرح كوتاه
درخت نخل راستى از درختان بسيار پر بركت است، ميوه آن را مىخورند و از بهترين غذاهاست، هسته آن را گاهى مىسوزانند، از برگ آن حصير و كلاه و سفره و مانند آن مىبافند، چوب آن را در ساختمان عمارتهاى ساده به كار مىبرند و حتى گاهى از آنها بعنوان پل براى گذشتن از نهرها استفاده مىكنند، از طلع (شكوفه) آن يك نوع اسانس معطر و مفيد مىگيرند، خلاصه هيچ جزئى از آن بى فايده و دور ريختنى نيست!
افراد با ايمان نيز در سطح خودشان چنينند، فكرشان مفيد، گفتارشان سودمند، جلساتشان آموزنده، مكتبشان سازنده، در دوستى با وفا، در تصميمات محكم، و خلاصه همه چيز آنها ارزندهاند.
(1) نهج الفصاحه، صفحه ۵۶۶
آیت الله بهجت(ره):
هدف باید این باشد که تمام عمر ، صرف در یاد خدا و طاعت او و عبادت باشد ، تا به آخرین درجه قربی که استعداد داریم ، برسیم
قران وزندگی
شخصی از عالمی پرسید:
برای عبادت کردن کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود یک روز قبل از مرگ
شخص حیران شد و گفت :
ولی مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود،
پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و عبادت کن شاید فردایی نباشد
كُلُّ نَفْسٍ ذٰائِقَةُ اَلْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنٰا تُرْجَعُونَ ﴿۵۷﴾
هر نفسى چشندهء مرگ است، آن گاه به سوى ما بازگردانیده خواهید شد. (۵۷) عنکبوت
اللهاهم تعاهم تعقیباتقیبات م صل علی محمد و ل م
علامه حسن زاده :
اهم تعقیبات صلوات بر محمد و آل محمد است.
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.
توصیه امام زمان (عج) به خواندن “صحیفه سجادیه”
محدث عظیم و سالک وارسته مرحوم مجلسی اول میفرماید:
« در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهدهام بود و به همین دلیل احتیاط میکردم و نمیخواندم.
خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم، فرمود: « نماز قضا بخوان.»
اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاصِ خود را دارد، و با نمازهای واجب فرق میکند.
یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم، که امام زمان (علیه السلام) را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم.
با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
عرض کردم:
« یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»
فرمود:
« برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر!»
در خواب گویا او را میشناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و میگریستم که از خواب بیدار شدم.
⚡️از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله ی صحیفه سجادیه است.
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم،افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم.
در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود.مرا که دید گفت:
« ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمدهام. کتاب را از من میگیرند و پس نمیدهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.»
⭐️مرا به خانهاش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:« هر کتابی را که میخواهی بردار!»
کتابی را برداشتم؛
✅ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم.«صحیفه سجادیه »بود.
به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.
گفت:« باز هم بردار!»
گفتم:« همین بس است.»
مرحوم مجلسی دوم میفرماید:
« مجلسی اول چهل سال از عمر خود را، صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانهای نیست که صحیفه در آن نباشد.
این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهرهمند شوند
منابع
امام شناسی، ج 15، ص 49و 50
بحارالانوار، ج 110، ص 51 به بعد
دربار به روایت دربار
(به بهانه دهه مبارک فجر)
شاه ، روحیه ی خود شیفتگی و عقده خود بزرگ بینی داشت ، که این امر ناشی از پایین بودن ضریب هوشی و فکری او بود که باعث تخیل افراطی و بلند پروازی در نحوه رفتار و مدیریت او شده بود .
فریدون هویدا در کتاب سقوط_شاه می نویسد « توهمات عظمت گرایانه شاه به قدری او را از حقایق دور ساخته بود که حتی سازمان_سیا ضمن گزارش محرمانه ای در سال ۱۳۵۵ ه ش شاه را به عنوان “مردی که خطرات ناشی از عقده خود بزرگ بینی او را تهدید می کند “،توصیف کرده بود.»
منبع
[سقوط شاه ؛ خاطرات فریدون هویدا. برادر امیر عباس هویدا؛ صفحه ۱۵۶]
این خود بزرگ بینی در تمام خانواده پهلوی مشهود بود . منوچهر فرمانفرماییان در کتاب “خون و نفت” صفحه ۱۵۳، داستانی را بیان می کند که خلاصه آن چنین است:
شخصی را مدتی زندانی کردند و به او جرمش را نمی گفتند
روزی از سربازی که برایش آب و نان آورده بود، درخواست کرد تا جرمش را به او بگوید
سرباز آهسته گفت: شما جرم سنگینی مرتکب شده اید و مجازات خواهید شد. وسط روز اتومبیل شما از اتومبیل ولیعهد سبقت گرفته است.شماره ی اتومبیلتان را برداشته اند
منبع
برگرفته از کتاب “ما شما را آدم کردیم” صفحه ۱۶ ؛ به نقل از کتاب نفت و خون صفحه ۱۵۳
این خود برتر بینی ها باعث شده بود که او ، برای مردم ایران کوچکترین ارزشی قایل نباشد فریده دیبا، مادرِ فرح در خاطراتش می نویسد
محمدرضا می گفت مردم ایران جزو عقب افتاده ترین ملل جهان بودند که پدرش “رضاخان” آنها را از جهل و خرافات و فقر نجات داد!
محمدرضا می گفت: مردم ایران از معدود ملل عقب_افتاده جهان بودند که حتی عادت به شستشوی دست و صورت خود نداشتند و این پدرش بود که مردم را به شستن دست و صورت و نظافت شخصی عادت داد.
محمدرضا می گفت: بیست سال حکومت رضا خان و سی و هفت سال حکومت او باعث تغییر و تحول اساسی در زندگی ایرانیان شده و یک ملت عقب مانده به درواز ه های تمدن بزرگ رسیده است.
منبع
دخترم فرح، خاطرات فریده دیبا، صفحه ۳۹۲