وقتی سیبی را از درخت چیدی دیگر چیده شده است وراه بازگشت ندارد نه درخت ان را میپذیرد ونه باغبانی ان را پیوند میزند
اما.حساب ما و خدا مثل حساب سیب و درخت نیست,بلکه مثل آب ودریاست…
اگر ظرف آبی را از دریا جدا کنی..هروقت این آب بخواهد بازگردد آغوش دریارباز است..
هرچند آب نجس وکثیف شده باشد به محظ اینکه وارد دریا میشود پاک زلال میگردد…
خدا دریای رحمت است واغوش رحمت او برتمامی بندگان چه بندگان پاک چه الوده و گناهکار باز است
غم نیست که راه رفت و امدباز است
پس اگر بنده ای بگوید من راهی ندارم وگناهکارم و لایق مرگ و…کفرگفته و به رحمت خدا توهین کرده است..
سینه مادر خون نجس و الوده را به شیر پاک و زلال تبدیل میسازد ویا چشم ما همان خون الوده را به اشک پاک مبدل میکند…
بی جهت نیست که یکی از نام های خدا مبدل است مبدل یعنی تبدیل کننده ی بدی به خوبی ها…
وقران میگوید:
یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ
پس میبینی که همه چیز باخدا حل میشود کافی است با او بپوندیم
میدانی که شرط پاک شدن اب کثیف پیوستن با دریاست
?پیشنهاد یکی از شیاطین به یکی از اولیای الهی
✳️مرحوم حاج ملّا آقا جان می گوید :” من یک روز متوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام شده بودم و از آن بزرگوار حاجت می خواستم.
? قلبم مملو از محبت او بود.
⚡️ناگهان دیدم از گوشه اطاق،مثل آنکه فرش می سوزد ، دودی بلند شد و این دود ، در گوشه اطاق به مقدار حجم یک انسان متراکم گردید.
?کم کم بالای آن دود ، سری شبیه به سر یک انسان متشکّل شد. من متوجه شدم که او یکی از شیاطین است و با من کاری دارد.
?ناگهان با صدایی شبیه به صدای آهنی که بر آهنی بکشند و بسیار ناراحت کننده بود ، به من گفت: من یکی از بزرگان جن هستم.
?می دانم نمی توانی محبت حضرت علی اکبر علیه السلام را ازقلبت خارج کنی ولی اگر به زبان هم بگویی من او را دوست نمی دارم،من در خدمت تو قرار می گیرم.
✨من گفتم :تو که با این اندیشه ،مسلمان نیستی و جزو شیاطین هستی و نمی توانی در امور معنوی به من کمک کنی
?و در امور مادی هم اگر اختیار تمام کره زمین را به من بدهی من یک چنین جمله ای را نمی گویم!
?او با ناراحتی فریادی که دل مرا از جا کند و حالت ضعف به من دست داد کشید و ناپدید شد
???????????
?داستانهایی از اولیای خدا،دیدار اولیا با شیاطین
ریاکاری و تزویر برخی از کاگزاران ⛔️
? یکی از حربه هایی که همیشه دشمنان اسلام، خصوصا حکام از آن استفاده می کردند، تزویر و ریاکاری بود. به عنوان مثال:
??داستانک??
عمر سعد که به بزرگترین جنایات تاریخ دست می زند، وقتی اسرای اهل بیت(ع) را وارد کوفه کردند، کوچه به کوچه، حتی در کوچه های یک متری و دو متری می گردانیدند. تا اینکه به کوچه ای رسیدند. دیدند عمر سعد در جلو این کوچه ایستاده و دستهای خود را به دو طرف دیوار چسبانده است و از عبور اسرا جلوگیری می کند!
از او پرسیدند، چرا مانع عبور آنان می شوی؟ پاسخ داد: در این کوچه خانه کودک یتیمی است. که تصرف در مال یتیم بدون اجازه ولی او یا حاکم شرع جایز نیست. بنابراین نمی گذارم از این کوچه استفاده کنید
?? منبع
کتاب ریاکاریهای امویان و عباسیان،چ محمد علی چنارانی، ص ۵۵و ۵۶
⚠️کسی که دست او تا مرفق به خون فرزندان پیامبر آلوده است، اینگونه عوام فریبی می کند!
??داستانک??
عمرو بنعاص که جنایات بسیاری را مرتکب شد و جناب مالک اشتر را به شهادت رساند به هنگام فتح مصر در جایی که امروز فساط نام گرفته است خیمه زده بود. روزی که اردو می خواست از جای خود برخیزد و به جای دیگر رود، به فرمانده ی سپاه گفتند، کبوتری بر فراز چادر تو آشیانه کرده و تخم نهاده است. اگر چادر برچینیم این تخم ها می شکند و این کبوتر نر و ماده آزرده می شوند.
پسر عاص گفت چادر برپا بماند! یک تن از سپاهیان همین جا توقف کند تا این کبوتر بچه های خود را پرواز دهد. سپس چادر را برچیند.
?? منبع
قیام امام حسین ( علیه السلام ) سید جعفر شهیدی، ص ۱۷۵ به نقل از معجم البلدان، ج ۵۱ ص ۲۶۰
?????
همیشه شیعه از این نوع حکام ضربه خورده است. اما پیشوایان واقعی دین اینگونه نبودند. به عنوان مثال:
?? داستانک ??
در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم، فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دنیا رفت (۱۸ رجب) خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است
رسول خدا -صلی الله علیه و آله- براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود: اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمىگیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید
?? منبع
زندگانى حضرت محمد(ص) رسولى محلاتى
پیشوایان واقعی با تزویر و ریاکاری، به دنبال مرید نبودند. مراقب باشیم کسی با این کارها، ما را فریب ندهد
? یعسوب الدین یعنی چه؟ ?
«یعسوب الدین» یکی از القاب زیبای مولی امیرالمؤمنین علیه السلام است.
آیا میدانید «یعسوب» به چه معناست؟
? عرب به فرماندهی زنبورهای عسل «یعسوب» میگوید.
? هنگامی که زنبورهای کارگر گلها را برای درست کردن عسل میمکند و به کندو باز میگردند، ابتدا مورد بازرسی قرار میگیرند.
?بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو میایستد. آنگاه زنبورها را بو میکند، هر زنبوری که بر روی گل بدبود نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان واقع میشود، و اگر موفق به فرار نشود لاشه او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد.
?آری امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در روز قیامت بر در بهشت میایستد، و هر کسی را که بوی ولایت آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به بهشت محروم مینماید.
اميرالمومنين علی علیه السلام:
● الشَّبابُ لا يَعرِفُ قَدرَهُ إلاَّ الشُّيوخُ، وَالعافِيَةُ لا يَعرِفُ قَدرَها إلاَّ أهلُ البَلاءِ، وَالصِّحَةُ لا يَعرِفُ قَدرَها إلاَّ المَرضى، وَالحَياةُ لا يَعرِفُ قَدرَها إلاَّ المَوتى؛
1⃣ (ارزش) جوانى را
جز پيران نمى شناسند
2⃣(ارزش) آرامش را
جز گرفتاران نمى شناسند؛
3⃣(ارزش) سلامت را
جز بيماران نمى شناسند،
4⃣(ارزش) زندگى را
جز مُردگان نمى دانند
?? منبع
مواعظ العددیّة ص ۲۱۸
????????????
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى( الامام الكاظم) عليه السلام قَالَ
????????????
سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّه صلي الله عليه و آله مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ قَالَ لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَه
از امام كاظم (عليه السلام) كه مردى از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) پرسيد، حقّ پدر بر فرزند چيست؟ فرمود
او را به نام صدا نزند جلو او راه نرود
پيش از وى ننشيند وسيله دشنام به او را فراهم نكند
?? منبع
الكافي جلد ۲ صفحه ۱۵۹. باب البر بالوالدين
داستانك?? ??
آیت الله مرعشی نجفی، احترام خاصی برای والدین قائل بودند؛ خودشان میفرمودند: “وقتی مادرم مرا میفرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم، بعضی وقتها میدیدم پدر به خاطر خستگی، در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمیآمد ایشان را بیدار کنم، همانطور که پایش دراز بود، صورت خودم را به کف پای پدرم میمالیدم تا ایشان بیدار میشد.
در این حال که بیدار میشد، برایم دعا میکرد و عاقبتبخیری میخواست، من خیلی از توفیقاتم را از دعای پدر و مادر دارم
?? منبع
برگرفته از خاطرات فرزند مرحوم
چرا باید به مومنان حسن ظن داشته باشیم؟
?امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید:
?از لغزش مردم نيك و با شخصيت چشم پوشي كنيد، چرا كه هيچ يك از آنها لغزش نمي كند مگر اين كه دست خدا در دستِ او است و او را بلند مي نمايد.
♦️دو نکته در این حکمت بیان شده است:
1⃣یک اینکه وظیفه ی ماست که درمورد افراد نیکوکار و باتقوا حسن ظن داشته و لغزشهایشان را نادیده بگیریم.
2⃣دیگر اینکه هرچقدر بتوانیم به تقوا و نیکوکاری نزدیکتر شویم، تادست خداوند همراه ما شده و در لغزش ها دستگیری و آبروداری کند
????????????
?? منبع
نهج البلاغه/حکمت ۲۰
فلسفه تسبیحات حضرت زهرا (س) ?
? شیخ صدوق میگوید: از حضرت امیر مؤمنان روایت شده که آن حضرت به مردی از «بنی سعد» فرمود: آیا میخواهی از خودم و فاطمه برایت سخن بگویم؟!
حضرت فاطمه در خانه ی من بود. او با مشک آب، آنقدر آب آورد که بند مشک در بدن او اثر کرد، آن قدر با آسیاب دستی کار کرد که دست هایش تاول زدند، آنقدر خانه را جارو زدند که لباسهایش تیره رنگ گردید و آنقدر زیر دیگ ،آتش روشن کرد که لباسهایش سیاه رنگ شد.
? من به او گفتم: کاش نزد پدرت رسول خدا صلےاللهعلیهوآله میرفتی و از او خادمی درخواست میکردی؟ تا آن خادم عهده دار اینکارها میشد. فاطمه سلاماللهعلیها نزد پیامبر رفت. وقتی بر پیامبر صلےاللهعلیهوآله وارد شد، دید عده ای با پیامبر گفتگو میکنند. از شرم و حیا چیزی به پدرش نگفت و برگشت.
? پیامبر صلےاللهعلیهوآله از آمدن فاطمه سلاماللهعلیها فهمید که با ایشان کاری دارد. فردا صبح زود پیامبر صلےاللهعلیهوآله به خانه ما آمد. آن حضرت سلام کرد. جواب دادیم و گفتیم: علیکم السلام یا رسول الله! بفرمائید.
آن حضرت آمد نشست و فرمود: دخترم فاطمه! دیروز چه کار داشتی که نزد من آمدی؟
فاطمه شرم کرد که جواب بگوید. من جواب دادم و گفتم: آنقدر آب آورده که بند مشک در بدن او اثر کرده، آن قدر آسیاب دستی چرخانده که دستهایش تاول زده، آنقدر خانه را جارو زده که لباسهایش تیره گردیده و آنقدر آتش زیر دیگ روشن کرده که لباسهایش سیاه گردیده است، من به او گفتم که کاش نزد پدرت میرفتی و خادمی درخواست میکردی.
? پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: آیا نمیخواهید چیزی به شما یاد بدهم که از خادم بهتر است؟! هنگامی که میخواهید بخوابید، ۳۴ بار «الله اکبر»، ۳۳ بار «الحمدللّه» و ۳۳ بار «سبحان الله» بگوئید. فاطمه گفت: از خدا و پیامبر خدا راضی شدم.
?? منبع
من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۱۱ ح ۳۲
✳️خلاصه دين اسلام چیست؟
?ابي جارود مي گويد: به امام باقر (علیه السلام) عرض كردم: اي فرزند رسول خدا!
?ديني كه شما و خاندان شما، خدا را بر اساس آن دين مي پرستيد، به من بفرمائيد كه چگونه است، تا من نيز بر اساس آن، خدا را عبادت نمايم.
?امام علیه السلام: مطلب را كوتاه گفتي با اينكه سؤال مهم و بزرگي نمودي
،
?سوگند به خدا همان دين را كه خودم و پدرانم با آن دينداري مي كنيم به تو مي گويم، آن دين، عبارت است از:
?1⃣ گواهي به يكتائي و بي همتائي خدا.
?2⃣ گواهي به رسالت محمد (ص) و اقرار به آنچه از طرف خدا آورده است.
?3⃣ گواهي به رهبري و امامت ولي (مورد قبول) ما و دشمني با دشمنان ما.
?4⃣اطاعت كردن از فرمان ما.
?5⃣انتظار قائم ما
?6⃣ كوشش و پاك زيستي در انجام واجبات و ترك محرمات.
???????????
?اصول کافی،باب ان الايمان يشرك الاسلام حديث ۱ ص ۲۵ - ج ۲