? آثار گناه – گرفتاری و رنج ?
?? ومَا أَصَابَکم مِن مُصِیبَةٍ فَبِمَا کسَبَتْ أَیدِیکمْ وَیعْفُوا عَن کثِیرٍ نَ ??
و هر مصیبتی به شما رسد پس به خاطر دستاورد شماست؛ و بسیاری (از خطاهای شما) را می بخشد
? نکته ها و اشاره ها ?
1⃣مصیبت ها و مشکلات زندگی انسان چند گونه اند: اول، مصیبت هایی که در اثر اعمال خود انسان گریبان گیر او می شوند و پیامد گناهان و خطاهای او و نوعی مجازات در مورد سهل انگاری ها و گناهان او هستند و موجب بیداری انسان و دفع غفلت ها می شوند.
دوم، مصیبت هایی که برای آزمایش انسان ها هستند که اگر انسان در برابر آنها استقامت و صبر و شکر کند، به تکامل روحی و شکوفایی استعدادها و مقامات معنوی نایل می شود؛ مثل مصیبت هایی که به پیامبران و اولیای الهی می رسد.
2⃣در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که فرمودند:
بلا برای ستمکار تأدیب و برای مؤمن امتحان و برای پیامبران درجه و برای دوستان خدا کرامت است.
3.رابطه ی بین اعمال انسان با بروز مشکلات و مصیبت ها، رابطه ای قراردادی و اعتباری نیست، بلکه رابطه ای تکوینی و حقیقی است؛ یعنی کیفرها و مصیبت ها بازتاب طبیعی و تکوینی اعمال انسان اند.
از دست دیگران چه شکایت کند کسی سیلی به دست خویش زند بر قفای خویش
دزد از جفای شحنه چه فریاد می کند گو گردنت نمی زند الّا جفای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
(سعدی)
? آموزه ها و پیام ها ?
1⃣هر چه می کشید از دست خود می کشید
2⃣مشکلات شما پیامد کردار شماست (پس در اعمال خود تجدید نظر کنید)
3⃣گر خدا بسیاری از کارهای بد شما را عفو نمی کرد، مشکلات شما بیش تر بود.
4⃣ راه گریزی از قانون مکافات عمل نیست
?? منبع
تفسیر قرآن مهر جلد هجدهم، صفحه ۲۹۸
مرحوم ملا محمد تقی مجلسی مجلسی پدر متوفی ۱۰۷۰ ه ق در کتاب
روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه جلد چهاردهم صفحه ۴۱۹ داستان تشرفشان به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) را نقل می نمایند
ایشان می گویند
در اوایل سن بلوغ بسيار به دنبال خودسازي بودم . شبی از شبها بالای سطح خانه خود بین خواب و بیداری بودم، وجود نازنين بقيت الله (عجل الله فرجه و سهل مخرجه) را دیدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب «مسجد جامع»، با کمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار رسیدم و از مسائلی سؤال نمودم …
بعد عرض نمودم: یابن رسول الله همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که بر آن عمل نمایم
فرمودند: برو از «آقا محمد تاجا» کتاب بگیر! گویا من میشناختم او را. رفتم و کتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن او بودم و میگریستم. یک دفعه از خواب بیدار شدم. دیدم در بالای بام خانه خود هستم. کمال حزن و غصه بر من رو نمود.
در ذهنم گذشت که «محمد تاجا» همان «شیخ بهائی» است و «تاج» هم از باب ریاست شریعت است. چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ایشان رفتم و کیفیت حال را عرض نمودم. فرمودند: انشا الله به آن مطلبی که قصد دارید خواهید رسید.
اين تعبير به دلم ننشست . آنگه محلی که حضرت - علیه الصلوه و السلام - را در آنجا دیده بودم، از باب شوق، خود را بدانجا رسانیدم، در آنجا «آقا حسن تاجا» را ملاقات نمودم .
مرا که دید گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم در خانه بعضی از کتب که موقوفه مرحوم آقا قدیر هست، به تو بدهم!
مرا به خانه اش برد. گفت: هر کتابی که میخواهی بردار! دست زدم و کتابی برداشتم. نظر نمودم دیدم کتابی است که حضرت «حجة الله» روحی فداه دیشب به من مرحمت فرموده بودند. دیدم که «صحیفه سجادیه» است.
مشغول شدم به گریه و برخاستم. گفت : كتب دیگر را هم بردار! گفتم: همین کتاب کفایت میکند. پس شروع نمودم در تصحیح و مقابله و تعلیم مردم. و چنان شد که از برکت کتاب مذکور، غالب اهل اصفهان، «مستجاب الدعوه» شدند!!
?? منبع
روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه جلد چهاردهم صفحه ۴۱۹ با اندكي تصرف
????????????
ابى حمزه ثمالى گويد
????????????
به در خانه على بن الحسين (عليهما السلام) آمدم و هنگامى كه در حال خارج شدن از منزل بود به آن حضرت رسيدم، فرمود
بسم الله آمنتُ بالله و توكلتُ علىَ الله
سپس فرمود به راستى بنده چون از منزلش خارج شود شيطان سرِ راهش آيد
و هر گاه بسم الله گويد آن دو فرشته (كه همراه اويند) گويند: كفايت شدى،
و هر گاه گويد آمنت بالله آن دو فرشته مي گويند: هدايت شدى،
و هر گاه گويد: تَوَكَّلْتُ عَلَى الله گويند محفوظ شدى
و شيطانها از او دورى كنند و شياطين به يكديگر گويند: چه راهى است براى ما به كسى كه هدايت شده و كفايت شده و در حفظ الهى است
?? منبع
اصول كافى ترجمه كمرهاى جلد ۶ صفحه ۲۱۹ باب دعا هنگام بيرون رفتن از منزل
? توسّل و نظر خاص اولياى الهى نسبت به حضرت ابالفضل عليه السلام?
✅ نسبت به حضرت اباالفضل سلام الله عليه مرحوم آقاى حدّاد و همينطور مرحوم آقا (علامه طهرانی) يك نظرديگرى داشتند.
? حاجات عرفاء و اولياءالهى - حاجت همه ، بخصوص اين كه معروف و متعارف است كه اگر كسى حاجتى دارد - پيش حضرت اباالفضل زودترانجام مى شود و به مَنَصّه ظهور مى رسد.
? همين مسأله نسبت به فتح باب براى اولياى الهى صدق مى كند. گرچه حضرت اباالفضل سلام الله عليه آنچه را كه انجام مى دهد در تحت ولايت سيد الشهداء است و اين كه حضرت اباالفضل فانى در سيّد الشّهداء است ، او را اباالفضل كرده است. اين است مسئله، منتهى در اینجا خواست و مشيّت الهى بر اين تعلّق گرفته كه از دريچه اين نفس (قمربنی هاشم) زودتر افراد بتوانند به مقصود برسند و به مطلوب برسند.
? نفحات انس،ص ۷۶ - ۷۵
? آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی
????????????
مرحوم علاّ مه مجلسى به نقل از شيخ الطايفه مرحوم طوسى حكايت كند
????????????
روزى حضرت سجّاد، امام زين العابدين عليه السّلام به عنوان انجام مراسم حجّ خانه خدا، عازم مكّه مكرّمه گرديد.
در مسير راه از شهر مدينه به مكّه ، به بيابانى رسيد كه دزدهاى بسيارى جهت غارت و چپاول اموال حاجيان و اذيّت و آزار ايشان ، سر راه ايستاده و كمين كرده بودند.
همين كه امام عليه السّلام نزديك دزدان رسيد، يكى از آن دزدها جلو آمد و راه را بر آن حضرت بست و منع از حركت آن بزرگوار به سوى مكّه معظّمه گرديد.
امام زين العابدين عليه السّلام با متانت و خون سردى به آن دزد خطاب نمود و اظهار داشت : چه مى خواهى ؟ و به دنبال چه چيزى هستى ؟
دزد پاسخ داد: مى خواهم تو را به قتل رسانده و آن گاه وسائل واموال تو را غارت كنم .
حضرت فرمود: من حاضر هستم كه با رضايت خود اموال و آنچه را كه همراه دارم ، با تو تقسيم كنم و با رضايت خويش نصف آن ها را تحويل تو دهم .
دزد راهزن گفت : من نمى پذيرم و بايد برنامه و تصميم خود را، كه گفتم اجراء كنم .
حضرت سجّاد عليه السّلام فرمود: من حاضرم از آنچه كه به همراه دارم ، به مقدار هزينه سفر خويش بردارم و بقيّه آن را هر چه باشد در اختيار تو قرار دهم .
وليكن دزد همچنان بر حرف خود اصرار مى ورزيد و با لجاجت پيشنهاد امام زين العابدين عليه السّلام را نپذيرفت .
پس چون حضرت چنين حالت و برخوردى را از آن دزد مشاهده نمود، از او سؤ ال نمود: پروردگار و ارباب تو كجاست ؟ دزد پاسخ داد: در حال خواب به سر مى برد.
در اين موقع حضرت كلماتى را بر زبان مبارك خود جارى نمود و زمزمه اى كرد كه ناگهان دو شير درّنده پديدار گشتند؛ و به دزد حمله كردند و يكى سر دزد و ديگرى پايش را به دندان گرفت و هر يك او را به سمتى مى كشيد.
سپس امام سجّاد عليه السّلام اظهار داشت : تو گمان كردى كه پروردگارت غافل است و در حال خواب به سر مى برد؟! و بعد از آن ، امام عليه السّلام به سلامت و امنيّت به راه خود ادامه داد و به سوى مكّه معظّمه حركت نمود
?? منابع
امالى شيخ طوسى ص ۶۰۵
بحارالا نوار ج ۴۶ ص ۴۱ ح ۳۶
چهل داستان وچهل حدیث از امام سجاد علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی
????????????
راز چشمه آب در حرم حضرت اباالفضل علیه السلام
????????????
✨همان آبي كه بر فرزندان پيامبر در ظهر عاشورا ۱۴ قرن پيش بستند، امروز در حرم قمر بني هاشم، به طرز معجره آسايي نابينا را بينا ميكند..
✨بيمار سرطاني را شفا ميدهد و از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده ميشود نه كم و نه زياد ميشود…
✅آیت الله سيد عباس کاشاني حائري اینگونه نقل کرده است :
?« روزي در بيت آيت الله حکيم بودم که کليددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل عليه السلام تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس حضرت ابوالفضل عليه السلام را آب گرفته و بيم آن مي رود که ويران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نيز آسيب کلي وارد شود شما کاري بکنيد.
?آنگاه گروهي از علماي نجف از جمله اينجانب به همراه ايشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل عليه السلام رفتيم.
?آن مرجع بزرگ براي بازديد به طرف سرداب مقدس رفت و ما نيز از پي او آمديم .
? اما همين که چند پله پايين رفتند ديدم نشست و با صداي بسيار بلند که تا آن روز نديده بودم شروع به گريه کرد. همه شگفت زده و هراسان شديم که چه شده است؟
? منظره اين بود :
ديدم قبر شريف ابوالفضل عليه السلام در ميان آب بسان جايي که از هر سو به وسيله ديوار بتوني بسيار محکم حفاظت شود در وسط آب قرار دارد اما آب آن را نمي گيرد درست همانند قبر سالارش حسين عليه السلام که متوکل بر آن آب بست اما آب به سوي قبر پيشروي نکرد و آنجا را حاير حسيني ناميدند.
?این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل (علیه السلام) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمیکند…
نچه به عمل انسانها ارزش می دهد اخلاص است
در تعابیر قرآن و حدیث، این اخلاص با تعبیرهایی مانند «لله» و «فی سبیل الله» بیان شده است؛ یعنی برای خدا و در راه خدا
در میدانهای جنگ، در طول تاریخ خونهای بسیاری ریخته شده است، اما آن قطره ی خونی ارزش دارد و نزد خداوند قیمتی و محبوب است که در راه خدا و در مسیر یک جهاد الهی و مقدس باشد.
در شبهای تار، بسیاری چشمها می گریند، یا از درد و فقر و بیماری، یا از دوری و مهجوری و تنهایی. اما قطره اشکی که در دل شب از چشم یک شب زنده دار مخلص ریخته می شود و نشانه دلدادگی بنده به محبوب ازلی یعنی خدای قادر متعال است، ارزشمند و محبوب خداست.
در قرآن کریم، از بندگانی ستایش شده است که وقتی آیات الهی بر آنان تلاوت می شود، به سجده می افتند و گریه می کنند و گریه بر خشوع آنان در پیشگاه خداوند می افزاید
?? منبع
مریم ۵۸
اسراء ۱۰۹
????????????
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند
????????????
ما مِن قَطرَةٍ اَحَبَّ إلَی اللهِ عَزَّوجَلَّ مِن قَطرتَینِ: قَطرةِ دَم فی سَبیل اللهِ، وَ قَطرَةِ دَمعٍ فی سوادِ اللَّیلِ لا یُریدُ بِها عَبدٌ إلاّ اللهَ عزَّو جَلَّ
هیچ قطره ای نزد خدای متعال، محبوبتر از دو قطره نیست: یکی قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود، دیگری قطره اشکی که در تاریکی شب فقط به خاطر خدا ریخته می شود.
?? منبع
الخصال، ج ۱ ص ۵۰
????????????
امام صادق (ع) درباره مقام حضرت ابوالفضل (ع) فرمودند
????????????
كان عمّنا العبّاس نافذ البصيرة، صلب الايمان، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهيدا
عموى گرانقدرم، عباس، انسانى هوشمند و ژرفنگر و آراسته به ايمانى آگاهانه و استوار و عميق بود؛ به همراه حسين (ع) دليرانه مبارزه كرد و در آزمون سخت زندگى- با به جان خريدن رنجها و گرفتاريهاى بسيار در راه خدا- سرفراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادى سترگ و شجاعانه، جان را در راه خدا هديه كرد.
?? منبع
شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار ج ۳ ص184
????????????
امام حسین علیه السلام معرفت خداوند بدون معرفت امام معصوم حاصل نمی شود
????????????
✅ امام حسین علیه السلام فرمودند
? أيُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِيَعْرِفُوهُ؛ فَإذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، وَ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَه مَا سِواهُ.
? فقَالَ رَجُلٌ: يَا بْنَ رَسُولِ اللَهِ! مَا مَعْرِفَه اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقَالَ: مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ، إمَامَهُ الَّذِى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ.
? «اى مردم! بدرستيكه خداوند خلق خود را نيافريده است، مگر از براى آنكه به او معرفت و شناسائى پيدا كنند.
پس زمانيكه او را بشناسند، در مقام بندگى و عبوديّت او بر مىآيند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غير او از جميع ما سِوى مُستغنى مىگردند.
? در اينحال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عزّ و جلّ چيست؟
حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، امام خود را كه واجب است از او اطاعت و پيروى نمايند
?? منبع
لمعات الحسين ص ۱۱ - ۱۲