فکر و اندیشه، و یا تامّل و تدبّر، آن گاه ارزش حقیقی و عینی خویش را نشان می دهد که منجر به عمل و تلاش و سعی و کوشش شود، وگرنه تفکری که منهای عمل باشد، ارزش واقعی نخواهد داشت. در واقع فکری مطلوب و کارساز است که به عمل و تلاش بینجامد یکی از انتظارات امام حسن علیه السلام این است که بندگان الهی در کنار علم و اندیشه، اهل تلاش و عمل باشند. آن حضرت فرمود اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وَ جِدُّوا فی الطَّلَبِ وَ تِجاهِ الْهَرَبِ وَ بادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ وَ هادِمِ الَّذّاتِ، فَاِنَّ الدُّنْیا لا یَدُومُ نَعیمُها وَلا تُؤمَنُ فجیعُها وَلا تَتَوَقّی مَساویها، غُرُورٌ حائِلٌ وَ سِنادٌ مائِلٌ ای بندگان خدا پرواپیشه باشید و برای رسیدن به خواسته ها تلاش کنید و از کارهای ناروا بگریزید و قبل از آنکه ناگواریها به شما روی آورند و نابود کننده لذات یعنی مرگ فرا رسد، به کار های نیک مبادرت ورزید، پس براستی نعمتهای دنیا دوام ندارند و کسی از خطرات و بدیهای آن در امان نیست دنیا فریبکار زودگذر و تکیه گاهی سست و بی اساس است نکته دیگری را که حضرت مجتبی علیه السلام علاوه بر اصل تلاش و عمل گوشزد می کند و انتظار دارد که به آن توجّه شود، این است که انسان هم باید برای دنیا کار و تلاش کند و هم برای آخرت. کلام نغز و دلنشین امام حسن علیه السلام در این باره چنین است: «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبَدا وَ اعْمَلْ لآخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَمُوتُ غَدا برای دنیایت چنان کار کن که گویا برای همیشه در این دنیا خواهی بود. و برای آخرتت نیز چنان سعی و تلاش کن که گویا فردا از دنیا خواهی رفت طالب علمی به عالمی گفت نیمه شبها و قبل از سحرها بیدار می شوم، درس بخوانم بهتر است و یا نماز شب؟ عالم در جواب او گفت کاری کن که هم درس بخوانی و هم نماز شب. نه درس فدای نماز شب و عبادت شود، و نه عبادت فدای درس و منبر، نه کار بخاطر عبادات مستحبی و کنار گذاشته شود و نه عبادات واجب و مقداری مستحبّ بخاطر کار یا اضافه کاری به تأخیر افتاده و یا از دست برود. ?? منابع بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۰۹ تحف العقول (همان) ص ۴۰۸ شماره ۲۰ بحار الانوار، ج ۴۴ ص ۱۳۹
رفیق و دوست عمیق ترین تأثیر را بر زندگی و رفتار انسان دارد، تا آنجا که گفته شده اَلْمَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ انسان بر آیین رفیقش است.» به این علّت در قرآن و روایات، سخت بر آیین دوست یابی تاکید و سفارش شده است. امام حسن مجتبی علیه السلام نیز از نزدیکترین افراد خانواده تا شیعیان انتظار دارد که در انتخاب دوست و رفیق دقّت بخرج دهند و مراقب باشند که در دام دوستان ناباب گرفتار نشوند.
در سفارشی به یکی از فرزندان خویش فرمودیا بُنَیَّ لا تُواخِ اَحَدا حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَاِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلی اِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِی الْعُسْرَةِ پسرم با هیچ کس برادری و دوستی مکن مگر آنکه اوّل بدانی کجا رفت و آمد دارد و از چه خانواده ای می باشد، هر گاه به این مسئله پی بردی و معاشرت و دوستی او را طبق معیارها پسندیدی، پس با او برادری و دوستی کن، در گذشتن از لغزشها و همدردی در سختی
حضرت در این باره فقط به سفارش اکتفا نکرده، بلکه گاه به معرّفی الگوهای عینی، و دوستانی که خود بر اساس معیارهای مطلوب انتخاب نموده می پردازد، و درباره یکی از دوستان خود چنین می فرماید او از دیدگاه من از همه مردم بزرگتر بود و اساس بزرگی او به دیده من کوچکی دنیا در دیده او بود از سلطه جهالت برون بود. دست دراز نمی کرد مگر نزد کسی که مورد اعتماد بود و سُودی در آن وجود داشت، نه شکایتی داشت و نه خشمگین و ناخشنود بود، بیشتر روزگارش را خاموش بود، پس هنگامی که سخن می گفت بر گویندگان و زبان آوران غلبه می یافت. مردی افتاده بود و مردم ناتوانش می انگاشتند؛ اما همین که زمان تلاش و جدّیت فرا می رسید، شیر بیشه را می ماند
حضرت در ادامه بیان اوصاف دوست خوبش می فرماید: «کانَ اِذا جامَعَ الْعُلَماءَ عَلی اَنْ یَسْتَمِعَ اَحْرَصَ مِنْهُ عَلی اَنْ یَقُولَ، کانَ اِذا غُلِبَ عَلی الْکَلامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَی السُّکُوتِ، کانَ لا یَقُولُ ما لا یَفْعَلُ وَ یَفْعَلُ ما لا یقُولُ، کانَ اِذا عُرِضَ لَهُ اَمْرانِ لا یَدْری اَیُّهُما اَقْرَبُ اِلی رَبِّه نَظَرَ اَقْرَبَهُما مِنْ هَواهُ فَخالَفَهُ، کانَ لا یَلُومُ اَحَدا عَلی ما قَدْ یَقَعُ الْعُذْرُ فی مِثْلِهِ چون با دانشمندان جمع می شد به شنیدن بیشتر شیفته بود تا به گفتن اگر در سخن مغلوب می شد، در خاموشی مغلوب نمی گشت. آنچه را انجام نمی داد نمی گفت، ولی کارهایی انجام می داد که آن را به زبان نمی آورد. اگر در مقابل دو کار قرار می گرفت که نمی دانست کدامیک از آن دو خدا پسندانه تر است، آن را انجام نمی داد که نفسش می پسندید، هیچ کس را به کاری که زمینه عذر در آن بود سرزنش نمی کرد
سخن را با شعری درباره کریم اهلبیت علیهم السلام به پایان می بریم
ماییم و کرامات خدا دادِ حسن میلاد کرامت است، میلاد حسن
دوریم گر از مدینه امروز ولی ما را به مدینه می برد یاد حسن
?? منابع
تحف العقول ص ۴۰۴ شماره ۸
همان، ص ۴۰۴ شماره ۳
همان، ص ۴۰۶ شماره ۱۳
از برجسته ترین فضایل امام مجتبی علیه السلام این است که او جزو اصحاب کساء و آل عبا و از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است؛ اهل بیتی که آیات فراوانی در شأن ایشان نازل شده است. آیه تطهیر از جمله آن آیات است:
عمر بن ابی سلمه (پسر همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ) می گوید: پیامبر در خانه امّ سلمه حضور داشت که این آیه نازل شد انّما یُریدُ اللّه لیُذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً خداوند اراده کرده است که از شما اهل بیت، پلیدی را بزداید و پاکیزگیتان بخشد.
در این هنگام حضرت، دخترش فاطمه و پسرانش حسن و حسین را فراخواند و عبائی را بر سرآنها افکند و در حالی که علی پشت سر او ایستاده بود، فرمود: اللّهمّ هؤُلاء اهلُ بیتی فَاَذْهَبْ عَنهُمُ الرّجسَ و طَهِّرْهُم تَطهیراً؛ پروردگارا اینان اهل بیت من هستند، پس پلیدی را از آنان دور فرما و آنان را پاکیزه گردان
امّ سلمه از آن حضرت پرسید: آیا من نیز جزو آنان هستم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پاسخ داد تو در جایگاه خودت هستی، جایگاه تو بسیار نیکو است
حضور امام مجتبی علیه السلام در جریان «مباهله» نیز نشانه اعتبار و اهمیّتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم برای امام مجتبی علیه السلام قائل شده است. و نیز حضور آن حضرت در «بیعت رضوان» و بیعت نمودن پیامبر با او، جایگاه رفیع آن امام همام را نشان می دهد.
?? منابع
احزاب / ۳۳
امام حسن و امام حسین(ع) ص ۳۴ و ۳۵
حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۱۲۰
امام علی علیه السلام
خداوند چهار چیز را در چهار چیز مخفی نموده
1⃣رضای خود را در طاعت ها
پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد
2⃣ غضبش را در گناهان
پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد
3⃣استجاب خود را در دعاها
پس هیچ دعایی را اندک مپندارید شاید همان مستجاب باشد
4⃣ولی و دوست خود را در میان بندگانش:
پس به هیچ بنده ای بی اعتنایی نکنید شاید او ولی خدا باشد و شما نشناسید
?? منبع
تحف العقول صفحۀ ۱۸۲
بیچاره کسی که…
?من جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ( ۱۶۰ - انعام)
این آیه به یكى از نعمت های بزرگ خداوند كه بر بندگان خود نهاده اشاره مى كند و آن این است كه:
? خداوند عمل نیك را ده برابر پاداش مى دهد و عمل زشت و گناهان را جز به مثل، کیفر نمی دهد و اینکه در پایان می فرماید به کسی ظلم نمی شود معنایش این است که از پاداش عملی نمى كاهد و كیفر گناهی را بیشتر از آنچه باید نمىدهد
?در ارتباط با این آیه شریفه سخنی گهربار؛ اما تکان دهنده از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت مرتب می فرمودند
? «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»
? وای بر کسی که جمع کیفرهای« تک تک» او از «ده تا ده تا» ثوابی که به او می دهند بیشتر شود.
?? منابع
1⃣ المیزان ج ۷ ص ۳۹۰
2⃣ شیخ صدوق، معانی الأخبار، یك جلد، انتشارات جامعه مدرسین قم ۱۳۶۱ هجرى شمس، ص ۲۴۸
توبه ??
? آن چيزي كه ركن و اساس توبه را تشكيل ميدهد، ندامت و پشيماني از كار بد و تصميم به ترك گناه است، چيزي كه هست، ندامت و پشيماني از گناه و تصميم به ترك گناه دو نوع است: يك نوع پشيمانيها و تصميمهاي كاذب است كه هر آدم خطا كاري هنگامي كه با كيفر و چوب قانون مواجه ميگردد پشيمان ميشود و آرزو ميكند كه اي كاش آن عمل زشت را نكرده بود تا حالا اين كيفر را نميچشيد. هر كسي كه كيفر را جلو چشم خود ببيند در آن حال كه كيفر را ميبيند نميتواند تصميم به گناه بگيرد. خود همان شخص گناهكار در حين ارتكاب گناه اگر چشمش به كيفر مي افتاد و آن را حاضر و آماده ميديد، از همان اول مرتكب گناه نميشد. ديدن كيفر در جلو چشم و آنگاه ترك گناه چيزي شبيه به اجبار و اضطرار و به منزله امري خارج از حد اختيار است.
? ترك گناه آنوقت توبه و تصميم و اختيار محسوب ميگردد كه آدمي خود گناه را نقل و حاضر ببيند و كيفر گناه را نسيه و غايب بداند و آنگاه به ملاحظه كيفر آينده و يا به خاطر اجر و ثواب آينده و يا به ملاحظه احساس زشتي و پليدي كه در خود گناه ميكند از ارتكاب آن گناه منصرف گردد . توبه حقيقي يعني انصراف جدي و بازگشت واقعي از گناه به سوي صلاح و ارشاد، و بديهي است كه اگر انصراف، جدي و واقعي باشد و معلول مشاهده كيفر نقد و حاضر نباشد البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را ميپذيرد.
?? منبع
حکمتهاو اندرزها شهید مطهری (ره)
??توصیه رمضانیه از اسوه اخلاق، حضرت آیت الله مشکینی??
⬅️ بخش دوم
? حضرت آیت الله مشکینی رحمه الله فرمودند
چون ماه رمضان است، چند توصیه به شما دارم:
3️⃣ سوم از دعا غفلت نکنید. اگر سواد دارید، دعای معصوم بخوانید.
دعای معصوم یعنی دعایی که از زبان معصوم صادر شده که هیچ خطا و اشتباه و خلاف فصاحت و خلاف بلاغت هم در آن نیست.
اگر هم سواد ندارید، هرچه می خواهید، خودتان از خدا بخواهید خدا از خواستن خوشش می آید.
4️⃣ چهارم تا می توانید در این ماه کمک مالی کنید.
چه قدر خوب است که ثروتمندانِ هر شهری،
ستادی تشکیل بدهند و از نیازمندهای سطح پایین اطلاع پیدا کنند
و به آنها کمک نمایند، خاصّه به ازدواج جوانان و جهاز دختران دم بخت
که ان شاء الله برای عاقبتشان خوب است
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند
????????????
أشَدُّ النَّاسِ عَذَاباً فِى الْقِیامَةِ عَالِمٌ لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ وَلَمْ یَنْفَعْهُ عِلْمُهُ
کسى که چیزى را مى داند و به آن عمل نمى کند و از دانش خود بهره نمى گیرد، مجازاتش در قیامت از همه شدیدتر است
?? منبع
بحارالانوار، جلد ۲ صفحه ۳۸
✍?شرح حدیث
از نظر منطق اسلام، دانش همواره ابزارى است براى عمل، براى بهبودى زندگى فرد و اجتماع، و بدون آن ارزشى ندارد.
آنها که ندانسته مرتکب خلافى مى شوند مسؤولیت سبکترى دارند، ولى مسؤولیت شدید متوجه آنهاست که مى دانند و مرتکب خلاف مى شوند، آنها که در آگاه ساختن قشرهاى وسیع اجتماع کوتاهى مى کنند، و هرکس سهم کوچک یا بزرگى از علم داشته باشد به همان اندازه بار این مسؤولیت بدوش مى کشد
کسانی که خداوند در همین دنیا با آنها تسویه حساب میکند
مَن کاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهََا نُوَفِّ إِلَیهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ * أُوْلَئکَ الَّذِینَ لَیْسَ لهَُمْ فیِ الاَْخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَ بَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ(۱۵ - ۱۶ هود علیهالسلام)
آیه شریفه در صدد بیان این مطلب است که عمل آدمی، تنها آن نتیجهای را پی خواهد داشت که او قصد کرده است؛ که اگر منظورش نتیجه دنیوی باشد نتیجه دنیوی هم نصیبش میشود؛ مثلاً وضع مالیاش بهتر میشود، مشهور میشود، به نام و نانی میرسد و مانند آن. البته این در صورتی است که سایر عوامل لازم هم کمک بکنند.
نکته مهم این است که چنین عملی، فواید اخروی برای صاحبش نخواهد داشت؛ زیرا او که قصد آن نتایج را نداشته تا نصیبش شود و صرف اینکه عملی صلاحیت دارد که در طریق آخرت واقع شود، برای رستگاری و رسیدن به نعمتهای اخروی کافی نیست
از این آیه پاسخ این سوال مشهور و مانند آن هم روشن میشود که میپرسند: آیا ادیسون در اثر این خدمت بزرگی کرده است به بهشت میرود؟ جواب این سوال از همین آیه شریفه روشن میشود که اگر این خدمت را برای رضای خدا انجام داده باشد؛ بله از جزای اخروی بهرهمند خواهد شد اما اگر برای شهرت و نام آوری این کار را کرده باشد با شهرتی که خداوند برای او در دنیا فراهم کرد در حقیقت او را به مقصودش رساند و او دیگر بابت این عملش، بهرهای از بهشت نخواهد داشت.
?? منبع
المیزان ج ۱۰ ص ۱۷۵ - ۱۷۶
اهمیت یتیم نوازی??
1⃣ از بهترین نیکیها عن امیر المؤمنین علیه السلام اَنَّهُ قالَ مِنْ اَفْضَلِ الْبَرِّ بِرُّ الاَیتامِ؛ از برترین نیکیها، نیکی به یتیمان است
2⃣سرانجام ظلم به یتیمان عن امیرالمؤمنین علیه السلام اَنَّهُ قالَ: «ظُلمُ الیتامی وَ الاَیامی ینَزِّلُ النُّقَمَ وَ یسلُبُ النُّعَمَ اَهلَهَا؛ ظلم به یتیمان و مردان و زنان بی همسر، عذابها را نازل میکند و نعمتها را از دارندگان آن باز می-ستاند.»
?? اهمیت دستگیری از نیازمندان
1⃣ارمغان بهشت الهی عن العبد الصالح علیه السلام أنَّهُ قالَ أطْعِمُوا الطَّعامَ وَأفشُوا السَّلامَ وَصَلُّوا وَالنَّاسُ نِیامٌ تَدخُلوا الجَنَّةَ بِسَلامٍ امام کاظم علیه السلام فرمودند: اطعام دهید و سلام را منتشر سازید، و آن گاه که مردم به خواب رفتهاند نماز بخوانید تا با سلام و سلامت به بهشت در آیید
2⃣حقیقت ایمان: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ یا عَلِی ثَلاثٌ مِنْ حَقائِقِ الایمانِ الاِنْفاقٌ مِنَ الاقْتارِ وَإنْصافُکَ النّاسَ وَبَذْلُ العِلْمِ لِلْمُتَعَلِّمِ ای علی! سه چیز از حقایق ایمان است؛ انفاق در حد توان، رعایت انصاف با مردم و بخشش علم به آموزندة علم.»
3⃣ ویژگی مؤمن عن علی بن الحسین علیهما السلام أنَّهُ قالَ مِنْ أخْلاقِ المُؤمِنِ الاِنْفاقُ عَلَی قَدْرِ الاِقْتارِ از اخلاق مؤمن، انفاق به اندازة توان مالی است
یک درم کان دهی به درویشی
به زگنجهای مدّخر است
هر چه داری نصیب تو آن است
وان دگر قسمت کسی دگر است
??توشة آخرت??
زُهری میگوید شب هنگام، مردی را دیدم که در تاریکی، کوله بار سنگینی را به دوش گرفته بود و نفس زنان آن را حمل میکرد. دیدم امام سجاد علیه السلام است. سلام کردم وگفتم این موقع شب کجا میروید؟ و این بار چیست؟ حضرت فرمود مقداری آذوقه است و میخواهم به سفر بروم و آنجایی میبرم که محفوظ بماند تا موقع سفر با خودم ببرم. زهری گفت: این فرد غلام من است، اجازه دهید او بار را حمل کند. امام نپذیرفت. زهری جلو آمد و عرض کرد بگذارید من حمل کنم. امام فرمود تو را سوگند میدهم که مانع من نشوی، تو نیز هر جا که میخواهی برو
پس از چند روز زهری خدمت امام رسید و پرسید: آن شب در کوچههای مدینه میرفتید و فرمودید که عازم سفر هستید، اما هنوز شما را در شهر میبینم؟ امام فرمود سفری که گفتم سفر آخرت بود و توشهای که گفتم توشه آخرت. آن را به نیازمندان دادم تا محفوظ بماند که موقع مرگ دستم خالی نباشد