حکمت 107 :
علل سقوط عالمان بى عمل (اخلاقى ، علمى)
درود خدا بر او ، فرمود : چه بسا دانشمندى كه جهلش او را از پاى در آرد و دانش او همراهش باشد اما سودى به حال او نداشته باشد.
حکمت 106 :
راه آورد شوم دين گريزى(اخلاقى ، اعتقادى)
درود خدا بر او ، فرمود : مردم براى اصلاح دنيا چيزى از دين را ترك نمى گويند ، جز آن كه خدا آنان را به چيزى زيانبارتر از آن دچار خواهد ساخت .
حکمت 105 :
احترام گذاشتن به مرزها و حدود احكام الهى (عبادى)
درود خدا بر او ، فرمود : همانا خدا واجباتى را بر شما لازم شمرده ، آن ها را تباه نكنيد و حدودى براى شما معين فرموده ، اما از آن ها تجاوز نكنيد و از چيزهايى نهى فرمود ، حرمت آن را نگاه داريد و نسبت به چيزهايى سكوت فرمود نه از روى فراموشى . پس خود را دربارة آنها به رنج و زحمت دچار نسازيد.
حکمت 104 :
“1ـ وصف الزّاهدين” (اخلاقى ، تربيتى)
از توف بكالى ، نقل شده كه در يكى از شب ها ، امام على [عليه السلام] را ديدم براى عبادت از بستر بر خاسته ، نگاهى به ستارگان افكند ، و به من فرمود : خوابى يا بيدار ؟ گفتم بيدارم . فرمود :
اى نوف ! خوشا به حال آنان كه از دنياى حرام چشم پوشيدند ، و دل به آخرت بستند ! آنان مردمى هستند كه زمين را تخت ، خاك را بستر ، آب را عطر ، و قرآن را پوشش زيرين و دعا را لباس روئين خود قرار دادند ، و با روش عيساى مسيح با دنيا بر خورد كنند.
” 2ـ ارزش سحر خيزى ”
اى نوف ! همانا داوود پيامبر ( كه درود خدا بر او باد ) در چنين ساعتى از شب بر مى خاست و مى گفت : ” اين ساعتى است كه دعاى هر بنده اى به اجابت مى رسدد جز باجگيران ، جاسوسان ، شبگردان و نيروهاى انتظامى حكومت ستمگر ، و نوازندة طنبور و طبل “.
حکمت 103 :
روش برخورد با دنيا (اخلاقى)
و درود خدا بر او : (پيراهن وصله دارى بر اندام امام بود شخصى پرسيد چرا پيراهن وصله دار مى پوشى ؟)
فرمود : دل با آن فروتن ، و نفس رام مى شود و مؤمنان از آن سرمشق مى گيرند .
دنياى (حرام) و آخرت ، دو دشمن متفاوت ، و دو راه جداى از يكديگرند ، پس كسى كه دنيا پرست باشد و به آن عشق ورزد ، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنى خواهد كرد.
و آن دو همانند شرق و غرب و انسانى هستند كه بين اين دو راه مى رود ، هرگاه به يكى نزديك شود از ديگر دور مى گردد ، و آن دو همواره به يكديگر زيان رسانند.
حکمت 102 :
آينده و مسخ ارزشها (سياسى ، علمى ، تاريخی)
و درود خدا بر او ، فرمود : روزگارى بر مردم خواهد آمد كه محترم نشمارند جز سخن چين را ، و خوششان نيايد جز از بدكار هرزه ، و ناتوان نگردد جز عادل.
در آن روزگار كمك به نيازمندان خسارت ، و پيوند با خويشاوندى منّت گذارى ، و عبادت نوعى برترى طلبى بر مردم محسوب مى شود در آن روز حكومت با مشورت زنان ، و فرماندهى خردسالان و تدبير خواجگان اداره مى گردد.
حکمت 101 :
روش بر طرف كردن نيازهاى مردم(اخلاقى، اجتماعى)
درود خدا بر او ، فرمود : بر آوردن نيازهاى مردم پايدار مگر به سه چيز ، كوچك شمردن آن تا خود بزرگ نمايد ، پنهان داشتن آن تا خود آشكار شود ، و شتاب در بر آوردن آن ، تا گوارا باشد.
حکمت 100 :
روش مناجات كردن (معنوى)
و درود خدا بر او ، فرمود : ( آنگاه كه گروهى او را ستايش كردند فرمود : )
بار خدايا تو مرا از خودم بهتر مى شناسى ، و من خود را بيشتر از آنان مى شناسم ، خدايا مرا از آنچه اينان مى پندارند ، نيكوتر قرار ده ، و آنچه را نمى دانند بيامرز.
حکمت 99 :
” (علمى،تفسيري،اعتقادى)
و درود خدا بر او ، فرمود : ( شنيد كه شخصى گفت انا لله و انا اليه راجعون ) اين سخن ما كه مى گوييم ، ما همه از آنِ خداييم ، اقرارى است به بندگى و اينكه مى گوييم ” بازگشت ما به سوى اوست ” اعترافى است به نابودى خويش.
حکمت 98 :
ضرورت عمل كردن به روايات (علمى ،اجتماعى ،تربيتى)
و درود خدا بر او ، فرمود : چون روايتى را شنيديد ، آن را بفهميد عمل كنيد ، نه فقط بشنويد و نقل كنيد ، زيرا راويان علم فراوان و عمل كنندگان آن اندكند.