مردمي كه هرگز رستگار و موفق نخواهند شد
?هنگامي كه امام حسين عليه السلام به سرزمين كربلا وارد شد، نامه اي از سوي عبيدالله ملعون براي آن حضرت ارسال شد.
?همين كه نامه به دست امام عليه السلام رسيد و آن را خواند ؛ پاره نمود و روي زمين ريخت و فرمود :
⚠️ مردمي كه خوشنودي مخلوق را بر رضايت خالق مقدم بدارند ، هرگز رستگار و موفق نخواهند شد .
? بحارالانوار ، ج 44، ص 383
? مقتل خوارزمي: ج 1، ص 239
حڪمت 204 :
بى توجهى به سپاسگذارى مردم(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود : ناسپاسى مردم تو را از كار نيكو باز ندارد، زيرا هستند كسانى ، بى آن كه از تو سودى برند تو را مى ستايند، چه بسا ستايش اندك آنان براى تو ، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد (و خداوند نيكوكاران را دوست دارد).
حڪمت 203 :
ياد مرگ و پرهيز كارى (اخلاقى)
و درود خدا بر او ، فرمود : اى مردم ! از خدايى بترسيد كه اگر سخنى گوييد مى شنود ، و اگر پنهان داريد مى داند، و براى مرگى آماده باشيد كه اگر از آن فرار كنيد شما را مى يابد، و اگر بر جاى خود بمانيد شما را مى گيرد ، و اگر فراموشش كنيد شما را از ياد نبرد.
حڪمت 202 :
واقع نگرى در مسائل سياسى(سياسى)
و درود خدا بر او ، فرمود : (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم ، فرمود)
نه هرگز! بلكه شما در نيرو بخشيدن ، و يارى خواستن شركت داريد، و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها.
حڪمت 201 :
امدادهاى الهى و حفظ انسان (اعتقادى، معنوى)
و درود خدا بر او ، فرمود : با هر انسانے دو فرشته است كه او را حفظ مى كنند، و چون تقدير الهى فرا رسد، تنهايش مى گذارند كه همانا زمان عمر انسان ، سپرى نگهدارنده است.
حڪمت 200 :
نكوهش انسان هاى شرور(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود : (جنايتكارى را حضور امام آوردند كه جمعى اوباش همراه او بودند) مبارك مباد ، چهره هاى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند.
حڪمت 199 :
نكوهش اُوباش (انسان هاى شرور)(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود : ( در تعريف جمع اوباش ، فرمود) آنان چون گرد هم آيند پیروز شوند ، و چون پراكنده شوند شناخته نگردند (و گفته شد كه امام فرمود) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و چون پراكنده شوند سود دهند، (از امام پرسيدند چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم ، اما چه سودى در پراكندگى آنان است ، فرمود) صاحبان كسب و كار ، و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند ، بنّا به ساختن ساختمان ، و بافنده به كارگاه بافندگى ، و نانوا به نانوايى روى مى آورد.
حڪمت 198 :
ضرورت حكومت (اعتقادى، سياسى)
و درود خدا بر او، فرمود : (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند حكومت فقط از آنِ خداست.)
سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند.
حڪمت 197 :
روش درمان روح (روانشناسى بالينى) (اخلاقى، علمى)
و درود خدا بر او ، فرمود : اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند ، براى نشاط آن به سخنان تازة حكيمانه روى بياوريد.