چرا بعضی وقتا خدا نعمت هایی که به ما داده رو میگیره؟
✨امام على عليه السّلام فرمودند:✨
وَ ايمُ اللّه ، مَا كانَ قَوْمٌ قَطُّ فِى غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزالَ عَنْهُمْ اِلاَّبِذُنُوبٍ اِجتَرَحوها لاَنَّ اللّهَ لَيْسَ بِظَـلاّمٍ لِلْعَبيدِ؛
به خدا سوگند، هرگز نعمت گروهى كه از زندگىِ خوش بهره مندند، از بين نمى رود، جز به وسيله گناهانى كه مرتكب مى شوند؛ چرا كه خداوند هرگز به بندگان ظلم نمى كند.
نهج البلاغه، فرازي از خطبه 178
(طمع)
شبلی عارف معروف، به مسجدی رفت كه دو ركعت نماز بخواند. در آن مسجد كودكان درس می خواندند و وقت نان خوردن كودكان بود. دو كودك نزدیك شبلی نشسته بودند.
یكی پسر ثروتمندی بود و دیگری پسر فقیری.
در زنبیل پسر ثروتمند پاره ای حلوا بود و در زنبیل پسر فقیر نان خشك. پسر فقیر از او حلوا میخواست.
آن كودك می گفت: اگر خواهی كه پاره ای حلوا به تو دهم، سگ من باش و چون سگان بانگ كن.
آن بیچاره بانگ سگ كرد و پسر ثروتمند پاره ای حلوا بدو می داد. باز دیگر باره بانگ میكرد و پاره ای دیگر می گرفت. همچنین بانگ می كرد و حلوا می گرفت.
شبلی در آنان می نگریست و می گریست. كسی از او پرسید:
ای شیخ تو را چه رسیده است كه گریان شده ای؟
شبلی گفت: نگاه كنید كه طمع كاری به مردم چه رسانَد؟
اگر آن كودك بدان نان تهی قناعت می كرد و طمع از حلوای او برمی داشت، سگ همچون خویشتنی نمی شد.
کشکول_شیخ_بهائی
رسول خدا(ص)
هر کس فرزندش به سن ازدواج برسد
و توان ازدواج دادن او را داشته باشد
ولی این کار را نکند
و از فرزندش لغزشی سر بزند
گناهش به گردن او هم است
کنزل العمال ج۱۶ص۴۴۲
به این دلیل خداوند اجابت دعای مومن را به تاخیر میاندازد
قال رضا عليهالسلام: إِنَّ اللّه َ يُؤَخِّرُ إِجابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقا إلى دُعائِهِ وَيَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَنْأَ سْمَعَهُ، وَيُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ الْمُنافِقِ وَيَقُولُ: صَوْتٌ أَكْرَهُ سَماعَهُ.
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مىاندازد و مىگويد:
«صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم»
و در اجابت دعاى منافق عجله مىكند و مىگويد:
صدايى است كه از شنيدنش بدم مىآيد.
فقهالرضا عليهالسلام، ص ۳۴۵
پیامبر مهربانے(ص):
فرزند دخـــتر دلسوز و با برکت است ؛
هر کس دخـــتر دارد ، خداونـــد آن را پوششے از آتش دوزخ قرار مے دهد و او را وارد بهشـت مےکند.
کنز العمال ح۴۵۳۹۹
اميرالمومنين علی علیه السلام:
الشَّبابُ لا يَعرِفُ قَدرَهُ إلاَّ الشُّيوخُ، وَالعافِيَةُ لا يَعرِفُ قَدرَها إلاَّ أهلُ البَلاءِ، وَالصِّحَةُ لا يَعرِفُ قَدرَها إلاَّ المَرضى، وَالحَياةُ لا يَعرِفُ قَدرَها إلاَّ المَوتى؛
(ارزش) جوانى را
جز پيران نمى شناسند؛
(ارزش) آرامش را
جز گرفتاران نمى شناسند؛
(ارزش) سلامت را
جز بيماران نمى شناسند،
(ارزش) زندگى را
جز مُردگان نمى دانند.
مواعظ العددیّة ص ۲۱۸
هیزم های بزرگ را با هیزم های
کوچک و ریز روشن میکنند..گناهان
بزرگ هم با گناهان کوچک شروع میشوند؛
به همین خاطر است که قرآن کریم
روی گناهان ریز و کوچک حساسیت بیشتری
نشان داده است و میگوید:
اگر به سراغ شر و شرارت بروید هر چند
کم و ناچیز باشد،نتیجه آن را خواهید دید.
فرمود:{ وَ مَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّهِِ شَرَّا یَرَهُ}
سوره زلزال آیه ۸
نشریه خانه خوبان ش۹۷
پیامبر اکرم (ص)صبور سه نشانه دارد:
?اول آن كه سستى نمى كند
?دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود
?وسوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند
?زيرا اگر سستى كند، حق را ضايع كرده
?و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد
?و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصيت كرده است.
?علل الشرايع، ج2، ص498، ح1
عاقبت آرزوهای دراز⚡️
حجاج بن يوسف ثقفي خونخوار و وزير عبدالملك بن مروان خليفه عباسي در بازار گردشي مي كرد
شير فروشي را مشاهده كرد كه با خود صحبت مي كند . به گوشه اي ايستاد و به گفته هايش گوش داد كه مي گفت :
اين شير را مي فروشم ، در آمدش فلان مقدار خواهد شد . استفاده آن را با در آمدهاي آينده روي هم مي گذارم تا به قيمت گوسفندي برسد ، يك ميش تهيه مي كنم هم از شيرش بهره مي برم و بقيه در آمد آن سرمايه تازه اي مي شود بعد از چند سال سرمايه داري خواهم شد و گاو و گوسفند و ملك خواهم داشت .
آنگاه دختر حجاج بن يوسف را خواستگاري ميكنم پس از ازدواج با او شخص با اهميتي مي شوم . اگر روزي دختر حجاج از اطاعتم سرپيچي كند با همين لگد چنان مي زنم كه دنده هايش خورد شود؛ همين كه پايش را بلند كرد به ظرف شير خورد و همه آن به زمين ريخت
حجاج جلو آمد و به دو نفر از همراهانش دستور داد او را بخوابانند و صد تازيانه بر بدنش بزنند
شير فروش پرسيد براي چه مرا بي تقصير ميزنيد ؟ حجاج گفت مگر نگفتي اگر دختر مرا مي گرفتي چنان لگد مي زدي كه پهلويش بشكند ، اينك به كيفر آن لگد بايد صد تازيانه بخوري
?? منبع
پند تاریخ ج ۳ ص ۱۵۰
آرزوی دراز
امام علي عليه السّلام فرمودند
لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَسِيرَهُ لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَهُ
اگر آدمي پايان زندگي و سرنوشت خويش را بيند، آرزوي دراز و فريب كاري را دشمن خواهد داشت.
?نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸