آسایش دل
امام صادق عليه السلام :
آسايش دل را جستجو كردم و آن را در كمى مال و ثروت يافتم.
? مستدرك الوسائل : 12/174/13810
امام علی(ع) فرمودند:
از سه چيز نباید حيا كرد:
پذيرايى از ميهمان
بلند شدن در برابر پدر و معلّم
و گرفتن حق، گر چه اندك باشد.
عيون الحكم و المواعظ ص۲۱۲
امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که می خواهد بدون اطرافیان دارای عزت باشد و بدون ثروت بی نیاز ، می بایست از ذلت معصیت الهی به عزت اطاعت او منتقل شود.
صول کافی ج ۲
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
جمله «لاحول ولا قوّة الّا باللّه »نود و نه درد را شفا مى دهد كه ساده ترين آنها اندوه است .
قرب الإسناد : ص 244 ، ح 76
گـنـاهـانـے کـہ دعـا را رد مےکنند:
امام سجاد(ع):گناهانى كه دعا را رد مى كنند، عبارت انداز:
بدى نيّتـــــ ،شامل نیت های غیرالهی و شوم…
بد ذاتـــــى ،یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد،حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد…
نفـــــاق ،یعنی با مردم دوروئی داشته باشد…
یقین نداشتن به اجــابت دعـــا،باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد،گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود…
به تأخير انداختن نمازهاى واجبـــ ،تقرّب نجستن به خدا با نيكى و صدقه…
بدزبانـــى و ناســـزا گفتن،فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم به آن توجّه دارند…
معانى الأخبار، ص۲۷۱
موعظه شیطان
پس از آنکه حضرت نوح ع قوم گنهکار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت؛ تو بر گردن من حقی داری که میخواهم آن را ادا کنم!
نوح گفت؛ چه حقی؟! خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
ابلیس گفت؛ همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود؛ حالا میخواهی چه جبرانی کنی؟! ابلیس گفت؛ در سه جا مراقب حيله من باش!
1هنگامی که خشمگین شدی!
2هنگامی که بین دو نفر قضاوت میکنی!
3هنگامی که با زن نامحرم خلوت میکنی و هیچکس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد✨
بحارالانوار ط جدید ج11 ص318
طبق قانون پنج:
ازهرپنج حس تون درست استفاده کنید!
ازصدایتان برای فریاد مهربانی
ازگوشتان برای غمخواری
ازدستتان برای نیکوکاری
ازذهنتان برای راستیو
ازقلبتان برای عشق استفاده کنی
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من یک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نیز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل این اوضاع دیگر نیست عارف گفت شاید اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه میکنم گاه بیش از ده نفر متفاوت میایند بعدازساعتى میروند.عارف گفت کیسه اى بردار براى هرنفریک سنگ درکیسه اندازچند ماه دیگر با کیسه نزد من آیى تا میزان گناه ایشان بسنجم . .مرد با خوشحالى رفت و چنین کرد.بعد از چندماه نزد عارف آمد وگفت من نمى توانم کیسه را حمل کنم از بس سنگین است شما براى شمارش بیایىد عارف فرمود یک کیسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه میخواى با بار سنگین گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟ حال برو به تعداد سنگها حلالیت بطلب و استغفارکن ..چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعدازمرگ وصیت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند .اى مرد انچه دیدى واقعیت داشت اما حقیقت نداشت .همانند توکه درواقعیت مومنی اما درحقیقت شیطان …
بیایید دیگران را قضاوت نکنیم
حضرت محمّد(ص)فرمود؛
بر من بسیار صلوات بفرستید
که صلوات بر من نوری در قبر
نوری در پل صراط
ونوری در بهشت خواهد بود.
بحار الانوار،ج۷۹،ص۶۴