هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى آيد و آرزو پشت سرش مى رود و هرگاه مستحق دوستى شيطان و بدبختى باشد، آرزو پيش چشم او ، و مرگ پشت سرش قرار مى گيرد.
كافی(ط-الاسلامیه) ج 3، ص 258، ح 27
چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه بزرگ، همسايه خوب و سوارى نيكو است و چهار چيز بدبختى: همسايه بد، همسر بد، خانه كوچك و سوارى بد است.
مكارم الأخلاق ص 126
حدیث (9) پيامبر صلى الله عليه و آله
منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، و خوشبخت سفارش به تقوا را مى پذيرد هر چَند مخاطب موعظه، كس ديگرى باشد.
مجموعه ی ورام ج2 ،ص146 - الكافى(ط-الاسلامیه) ج8 ، ص151، ح 132
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182
كسى كه بهره اى از دانش ندارد معنا ندارد كه ديگران او را سعادتمند بدانند.
تحف العقول ص364
حدیث (5) حضرت زهرا سلام الله علیها:
زيارت امام حسين عليه السلام را رها نكن و دوستان خود را هم به آن سفارش كن، كه در اين صورت، خداوند عمرت را طولانى و روزى ات را زياد مى كند و زندگى ات را همراه با سعادت مى كند و جز سعادتمند نمى ميرى و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت مى كند.
بحار الانوار (ط-بیروت)ج98 ،ص47
تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند، در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركت ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند. نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان.
مجموعه ورام ج2 ، ص126 - تهذيب الاحكام، ج 6، ص 181
حدیث (3) امام صادق عليه السلام :
صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى كند.
نهج الفصاحه ص549
در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان عليهالسلام رخ مى دهد : بركت از آسمان به سوى زمين فرو مى ريزد، تا آنجا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن مىافزايد، مى شكند. (مردم) ميوه زمستان را در تابستان و ميوه تابستان را در زمستان مى خورند و اين معناى سخن خداوند است كه: (و اگر مردمِ آبادى ها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند، بركتهايى از آسمان و زمين به روى آنان مى گشوديم، ليكن تكذيب كردند)
الخرائج و الجرائح ج2 ،ص849