آنگاه که نصیحت کسی در ما اثر کرد خدا را شاکر باشیم که آتش درون ما قابل خاموش شدن است و
اگر بیجا به امری دل بسته ایم و کسی هم ما را نصیحت کرد و آنرا پذیرفتیم ، شاکر باشیم که در مسیر
علاج هستیم و اگر مطلبی را نمی دانیم و کسی ما را راهنمایی کرد ، و هم ما تحت ولایت فهممان در
آمد و برهان را به صورت مغالطه تلقی نکردیم خدا را شاکر باشیم که قابل درمان و در مسیر معرفتیم و
اگر این اینگونه نبودیم بدانیم مشمول آیه : ( و لا یزید الظالمین الا خسارا ) هستیم .
جوادی آملی ، مبادی اخلاق در قرآن ،
سعید بی ام و داشت.زمانی که داشتن پیکان یعنی داشتن بهترین ماشین،اماسعید بایک موتورداغون به مسجدمیومد تا نمازش راباجماعت بخونه!یه روز بهش گفتم:
چراباماشین به مسجدنمیای؟گفت:چطورماشین شخصی سواربشم درحالی ک خیلی هابا موتور یاپای پیاده از راه دور به مسجدمیان؟
سید سعید درس خوان زیباوپولدار بود.اهل نماز شب و زیارت عاشورابود.وقتی دیپلم را گرفت بااینکه دانشگاه بهترین رشته قبول میشد یکسره به دانشگاه جبهه رفت.
مدتهاجنگید و آخرین مسئولیتش جانشین تدارکات لشکر ثارالله بود.مردادماه سال62 ازدواج کرد.فردای روز عروسی….!!دقیقا فردای روز عروسیش به جبهه رفت..!!تادرعملیات والفجر3(آزادسازی مهران)شرکت کنه ویک هفته بعدپیکرغرق خونش راآوردند.….!!
امام خامنه ای(دامت برکاته):
حوزه علمیه باید بر سه مبنا تحرک خود را افزایش دهدند و سازماندهی و نو آوری کنند؛
مبنای اول،فقه سنتی و جواهری است،که تعبیر امام بزرگوارمان بود. …….
مبنای دوم،تزکیه ی اخلاقی است؛که اگر در افراد حوزوی نباشد ،همان مساله دزدی است که با چراغ می آید و کار را مشکلتر می کند.این قسمت مستغنی از بیان است.
مبنای سوم،آگاهی های سیاسی است.اگر شما اعلم علما باشید ولی مشکل زمانتان را نشناسید،ولی زمانتان را نشناسید،محال است بتوانید برای جامعه ی اسلامی امروز مفید واقع شوید…..
اگر اطلاع نداشته باشیم که در جبهه بندی های امروز جهان چه جایگاهی داریم ؛نمی توانیم نقش واقعی خود را ایفا کنیم.
منبع(حضرت ماه،عظیم الیاسی ؛ص311)
نگاه عامیانه به منجی،در همه ادیان وجود دارد،تصور کسی که سوار بر مرکب خواهد آمد ودنیا را تنها با اعجاز دستانش متحول می کند و لابد بی نیاز به همراهی مردم و هوشیاری آنها ،زمین و زمان را زیر و رو کرده و بی اعتنا به سنت های اللهی و همه آنچه در طبیعت حیات بشر است،سعادت را برای انسان به ارمغان می آورد….
یکی از آثار سوءنگاه عامیانه به موضوع منجی و مهدویت ،عدم اشاعه فرهنگ اصیل انتظار در جهان بشریت است.
وقتی ما سطحی نگاه کردیم،و تئوریهای حکومت آقا امام زمان (عج)را به صورت علمی بیان نکردیم و تحلیلی عالمانه ازموضوع مهدویت و منجی ارائه ندادیم؛کم کم این موضوع به یک امر خیالی و یا خرافی تبدیل شده و مانند یک سد بزرگ سبب میشود که نتوانیم فرهنگ اصیل انتظار را به ویژه در میان نخبگان اشاعه دهیم و ذهنها را به صورت دقیق متوجه این موضوع بکنیم.
وقتی نگاه عامیانه را کنار بگذاریم سوال ها یکی یکی می جوشند؛و فکر ها به کار می افتند…..
همه ما در اثر جوشش این سوال ها وسپس نزدیک شدن به پاسخ هاآن ها؛وظایف خود را در این زمان و برای زمینه سازی ظهور؛بهتر خواهیم شناخت.
منبع:انتظار عامیانه ؛عالملنه؛عارفانه/علیرضا پناهیان
اِنَّ الصَّلاة قُربانُ المُؤمِن
همانانماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست.
کنز العمال ، حدیث ۱۸۹۰۷
الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن
نماز، معراج مؤمن است.
کشف الاسرار، ج ۲، ص ۶۷۶
بخیل و مخالفت با ایمان
حضرت رضا (ع): از حرص و حسد بپرهیزید، زیرا این دو صفت امتهاى پیش از شما را نابود کرده، از بخل بپرهیزید زیرا بخل بیماریی است که در آزادمرد و مۆمن یافت نمیشد چون بخل ورزیدن، خلاف ایمان است.(بحارالانوار، ج 17 (ج 2)، ص 294)
بخیل و مخالفت با ایمان
حضرت رضا (ع): از حرص و حسد بپرهیزید، زیرا این دو صفت امتهاى پیش از شما را نابود کرده، از بخل بپرهیزید زیرا بخل بیماریی است که در آزادمرد و مۆمن یافت نمیشد چون بخل ورزیدن، خلاف ایمان است.(بحارالانوار، ج 17 (ج 2)، ص 294)
روزی حضرت عیسی(ع)ازصحرایی میگذشت.درراه به عبادتگاهی رسید که عابدی مشغول زندگی بود.حضرت بااومشغول سخن گفتن شددراین هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروامشهوربودازآنجاگذشت وقتی چشمش به حضرت عیسی و آن مردعابدافتاد،پایش سست شدوازحرکت بازماندوهمانجاایستاد و گفت《خدایامن ازکردارزشت خودشرمنده ام.اکنون اگرپیامبرت ببیند و سرزنش کند،چه کنم؟خدایا!عذرم را بپذیروآبرویم رامبر.》
مردعابدتاآن جوان رادید سربه آسمان بلند کرد وگفت:《خدایا!مرا در روز قیامت با این جوان گنهکار محشورمکن.》
دراین هنگام خدای بزرگ به پیامبرش وحی فرمودکه به این عابد بگو:《مادعایت رامستجاب کردیم و تورا با این جوان محشور نمیکنیم،چراکه او به دلیل توبه و پشیمانی،اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی،اهل دوزخ.》
“کیمیای سعادت،ج1،ص105″
“محمد غزالی”
خداوند از هر راهی که بخواهد میتواند انسان را هدایت کند همیشه اینطور نیست که او را ازطریق مسجد، مدرسه یا ازطریق دوستی خوب وهمسایه ای شایسته ، هدایت کند ، گاه با ایجاد شوق درونی برای علم وگاهی درلحظه ای با دیدن صحنه ای در طبیعت یا با الهامی زندگی او را متحول میسازد و او را به سوی خود می برد . یامقلب القلوب والابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالناالی احسن الحال .
قرآن درقرآن ص 192- آیت الله جوادی آملی