زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو عرش خدا را قائمه
یک محمد یک علی یک فاطمه
خصلتهایی_که_خدا_دوست_دارد
امام جعفر صادق (ع) :
هرگاه خداوند بندهای رادوست بدارد،
بہ او الهام مےکند کہ بہ هشت
خصلت عمل نماید:
۱》چشم پوشیدن از(صحنہ هاے)حرام
۲》تـرس از (نافرمانی) خــداوند
۳》شـرم و حیــا
۴》عهد و پیمان
۵》صبر و شکیبایے
۶》(رعـایت) امانتدارے
۷》صدق و راستے
۸》و سخاوتمندے و بخشندگے
?احادیث_الطلاب_۲۷۴۸
امام خمینی :
با قرائت قرآن راهی به سوی محبوب باز کنید وتصور نشود که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان اس
رسول اکرم فرمودند:
قبر هر روز ۵ مرتبه انسان را صدا میزند،
۱- من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید
۲- من خانه ترس هستم با خودتان أنیس بیاورید
۳- من خانه مارها و عقرب ها هستم با خودتان پادزهر بیاورید
۴- من خانه تاریکی ها هستم با خودتان روشنایی بیاورید
۵- خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بیاورید
یکى از شیعیان به قصد زیارت قبر بى بى حضرت زینب س از ایران حرکت کرد تا به گمرک در مرز بازرگان رسید. شخصى که مسئول گمرک بود، پیر زن را خیلى اذیت کرد و به شدت او را آزار روحى داد. مرتب سؤ ال مى کرد براى چه به شام مى روى ؟ پولهایت را جاى دیگر خرج کن
زن گفت اگر به شام بروم ، شکایت تو را به آن حضرت مى کنم .
گمرکچى گفت : برو و هر چه مى خواهى بگو، من از کسى ترسى ندارم .
زن پس از اینکه خودش را به حرم و به قبر مطهر رساند، پس از زیارت با دلى شکسته و گریه کنان عرض کرد: اى بى بى تو را به جان حسین ات انتقام مرا از این مرد گمرکچى بگیر
زن هر بار به حرم مشرف مى شد، خواسته اش را تکرار مى کرد. آن شب در عالم خواب بى بى زینب س را دید که آن را صدا زد.
زن متوجه شد و پرسید: شما کیستید؟
حضرت زینب س فرمود دختر على بن ابى طالب ع هستم آیا از این مرد شکایت کردى ؟
زن عرض کرد: بله ، بى بى جان ! او به واسطه دوستى ما به شما مرا به سختى آزار داد من از شما مى خواهم انتقام مرا از او بگیرید.
بى بى فرمود به خاطر من از گناه او بگذر
زن گفت از خطاى او نمى گذرم
بى بى سه بار فرمایش خود را تکرار کرد و از زن خواست که گمرکچى را عفو کند و در هر بار زن با سماجت بسیار بر خواسته اش اصرار ورزید. روز بعد زن خواسته اش را دوباره تکرار کرد. شب بعد هم بى بى را در خواب و به زن فرمود از خطاى گمرکچى بگذر
باز هم زن حرف بى بى را قبول نکرد و بار سوم بى بى به او فرمود او را به من ببخش ، او کار خیر کرده و من مىخواهم تلافى کنم
زن پرسید اى بانوى دو جهان اى دختر مولاى من ، این مرد گمرکچى که شیعه نبود، این قدر مرا اذیت کرد، چه کارى انجام داده که نزد شما محبوب شده است ؟ حضرت فرمود: او اهل تسنن است چند ماه پیش از این مکان رد مى شد و به سمت بغداد مى رفت در بین راه چشمش به گنبد من افتاد، از همان راه دور براى من تواضع و احترام کرد. از این جهت او بر ما حقى دارد و تو باید او را عفو کنى و من ضامن مى شوم که این کار تو را در قیامت تلافى کنم
زن از خواب بیدار شد و سجده شکر را به جاى آورد و بعد به شهر خود مراجعت کرد.
در بین راه گمرکچى زن را دید و از او پرسید: آیا شکایت مرا به بى بى کردى ؟
زن گفت آرى اما بى بى به خاطر تواضع و احترامى که به ایشان کردى تو را عفو کرد. سپس ماجرا را دقیق بازگو کرد.
مرد گفت من از قوم قبیله عثمانى هستم و اکنون شیعه شدم . سپس ذکر شهادتین را به زبان جاى کرد
منبع
تحفة الذاکرین و اسرار و الشهاة ص ۷۵
هيچ زنى نيست که شوهرش را يکبار آب
دهد (يک ليوان) مگر اينکه اين رفتار براى
او از عبادت يک سال که روزهايش را روزه
بگيرد و شبهایش به شب زنده دارى
مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض
هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در
بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از
او می آمرزد. (امام صادق علیه السلام)
هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش
بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود.
(فاطمه سلام الله علیها)
بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای
مرد از همسرش است .رضای همسر رضای
خدا وغضب همسر غضب خدا می باشد.
(فاطمه سلام الله علیها)
هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه
بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه
خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویس
د و برای هر موی گناهی را پاک کند واو را
در چشم مردم زینت دهد.
(فاطمه سلام الله علیها)