روزی حضرت عیسی(ع)از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد،
پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر?
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور مکن. در این هنگام خدای برترین به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است؛ و تو به دلیل غرور و خودبینی،اهل دوزخ…
به نقل از محمد غزالی،
کیمیای سعادت، ج 1، ص 105
فحش نده
امام صادق(ع)فرمودند:
هر که به برادر مسلمانش دشنام دهد
خداوند برکت و روزیاش را از اومیگیرد؛
و اورا به خودش واگذار میکند و زندگی
اش را برایش تباه میکند.
کافی ج۲ص۳۲۵
از امام صادق علیه السلام پرسیدند:
روز حسرت، کدام روز است که خدامی فرماید:
((بترسان ایشان را از روز حسرت))
سوره مریم آیه39
حضرت جواب دادند:
آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روزحسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند:
آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا” صلوات ” فرستاده باشد.
منبع:وسائل الشیعه/ج7/ص 198
مرحوم حاج اسماعیل دولابی :
همین ڪه گردی بر دلتان پیدا می شود
↞ یڪ سبحان الله بگویید
آن گرد ڪنار می رود .
هر وقت خطایی انجام دادید
↞استغفرالله بگویید
که چارہ است.
هر جا هم نعمتی به شما رسید
↞الحمدلله بگویید
چون شکرش را به جا آوردی گرد نمی گیرد .
با این سه ذڪر باخدا صحبت ڪنید.
صحبت ڪردن با خدا
غم و حزن را از بین می برد …
زهرای من
بعد از تودنیا قشنگ
نیس گریه میکنم ومیترسم
که بعد ازتو زیاد زنده بمانم…!!
امامعلی برسر مزارهستیاش زهرا
?بحارالانوار ج۴۳ص۲۱۳
اينکه ميگن دل به دل راه دارد تا چه اندازه حقيقت دارد؟
پاسخ:
در روایات شواهدی در تایید این جمله وجود دارد اما معنایش این نیست همه مواردی که مردم از جمله دل به دل راه داره نتیجه میگیرند درست است. همچنین افراد مختلف نیز با توجه به قوت نفس و تجرد آن مراتب بالاتری از این حقیقت را تجربه میکنند و همه انسان ها در این زمینه یکسان نیستند.
امام علی علیه السلام مى فرماید:
«کینه و بدخواهى دیگران را از سینه خود دور کن تا بدخواهى به تو از سینه دیگران ریشه کن شود»(1) این روایت میتواند دلیل بر تاثیر و تاثر مرموز دلها بر یکدیگر باشد. البته احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن این است که هرگاه انسان نیات بدى درباره دیگران داشته باشد خواه ناخواه در چهره یا سخنان و افعالش نمایان مى شود و همین امر سبب مى گردد دیگران در برابر او موضعى مشابه بگیرند.
در حدیث دیگری از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم که مردى خدمت آن حضرت عرض کرد: شخصى به من مى گوید من تو را دوست دارم چگونه بدانم که او راست مى گوید و واقعاً مرا دوست مى دارد؟امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود:«اِمْتَحِنْ قَلْبَکَ فَإنْ کُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ ؛قلب خود را بیازماى اگر تو او را دوست مى دارى او هم تو را دوست مى دارد». (قلوب با یکدیگر راه دارند)
(1) نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص 501
آثار شوم بعضى از رذائل اخلاقى
?امام حسن مجتبى عليهالسلام فرمودند:
«سه چيز مردم را به هلاكت مى رساند:
❶تكبّر
❷ حرص و آز
❸حسد
پس خودبينى و تكبر، دين انسان را از بين مى برد، همانطورى كه شيطان تكبر كرد و دينش نابود شد و منفور گرديد.
حرص و آز دشمن شخصيت هر فرد است همانطور كه آدم ابوالبشر (بواسطه حرصى كه در وى به وجود آمد) از بهشت رانده شد.
حسد (آرزوى نابودی نعمت از ديگران) راهبر بدبختيها و تيره روزيها است، بواسطه حسد قابيل هابيل را كشت.»
الروائع المختارة، سيد مصطفى موسوى،
حضرت زهرا«س» می فرمایند:
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است:
➊تلاوت قرآن
➋نگاه به صورت رسول خدا
➌انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا
بحارالانوارج۴۳،ص۸۲
راه حلی برای گناه نکردن
جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟ عالم كوزهاي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد…
به يكي از طلبههايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همهي مردم او را كتك بزند. جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟ جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم.
عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بیآبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد
اذان نا تمام بلال حبشی
روزى ، پس از رحلت پیامبر، حضرت زهرا ع اظهار علاقه نمود که یکبار دیگر صداى مؤ ذن پدرش را بشنود. چون بلال خبردار شد، در اولین فرصت نماز، بر بام مسجد رفت و شروع به اذان گفتن کرد.
الله اکبر، الله اکبر…
مردم با شنیدن صداى بلال ، به یاد دوران حیات پیامبر افتادند و آن خاطره ها در ذهن هایشان زنده شد. سینه هاى غم آلود امت ، به یاد پیامبر،سخت به درد آمده و گریه کردند.
حضرت زهرا (ع ) نیز که به یاد روزگار پدر افتاد، گریه سر داد.
اشهد ان محمدا رسول الله
با این جمله از اذان ، مدینه غرق در شیون و ناله شد، بطورى که در مدینه چنان گریه اى کم سابقه بود.
زهراى عزیز که شدیدا متاءثر و نالان شده بود، بى تاب شد و ناله اى جانسوز سر داد و بیهوش بر زمین افتاد. به بلال گفتند: بلال خاموش باش که دختر پیامبر از دنیا رفت بلال ، که بر جان زهرا ع بیمناک شده بود، اذان را نیمه کاره رها کرد و از بام مسجد به زیر آمد چون حضرت زهرا ع به هوش آمد، فرمود: اذان را تمام کن
بلال گفت اى دختر رسول خدا، مرا معذور دار، که بر جان تو ترسناکم و مى ترسم خود را هلاک کنى
منبع
سلمان و بلال جواد محدثی