خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!
هر موقع در زندگیات نقصی دیدی، نقص مادی و معنوی، نقص روحی و جسمی، به عنوان اولین اقدام، نمازت را بررسی کن؛ شاید در نماز کم میگذاری. البته مؤمن در دنیا مشکل و سختی هم دارد؛ گاهی مریض میشود، گرفتار میشود، تصادف میکند. بالاخره انسان مؤمن با مشکلات درگیر میشود، اما اگر احساس کردی این مشکلات خیلی زیاد و طاقتفرسا شده است یا این مشکلات نباید اینقدر تو را اذیت کند، احتمالاً از نمازت کم گذاشتهای. نمازت را درست کن؛ انشاءالله مشکلات تو برطرف میشود.
در امور معنوی هم همینطور است. مؤمن گاهی دچار هوس گناه میشود، دچار وسوسههای شیطان میشود، مؤمن گاهی دچار خطا میشود. اما اگر دیدی خطاکاریهایت دارد تو را از گردونه خارج میکند، وضع معنویت دارد بد میشود، به حدی که دیگر با خدا ارتباط نداری، اولین کاری که باید بکنی این است که نمازت را درست کنی. به خودت بگو: «معلوم است که من دارم بد نماز میخوانم.»
حتماً دیدهاید بعضیها وقتی گرفتار میشوند، میگویند: «خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!» اگر کسی بخواهد این حرف را درست بگوید، باید بگوید: «خدایا مگر من بد نماز میخوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟!»
بخشی از کتاب “چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان
?قسمت ۴
معرفی یک استاد خصوصی برای سیر و سلوک عرفانی!
چقدر خوب است آدم، استادی داشته باشد که دردهای او را تشخیص بدهد و بگوید: باید فلان کار را انجام دهی تا مشکلت حل شود. استاد گاهی نه تنها راهنمایی میکند، بلکه به آدم کمک میکند تا مشکلش برطرف شود. شاید داستانهای زیادی شنیده باشید از کسانی که به دنبال سیر و سلوک الی الله بودهاند و اگر استاد خوبی نصیبشان شده، چگونه آن استاد در مراحل مختلف دستشان را گرفته و برای عبور از موانع کمکشان کرده است.
اما همۀ ما استادی به نام نماز داریم؛ نماز استاد رساندن انسان به خداست. نماز زنده است، شعور دارد، متحرک است، فعال است، بصیر است، آگاه است. نماز مثل یک عادت شخصی یا یک مراسم عمومی نیست. نماز یک فعالیت مردة بیروح نیست، که خاصیتی برای ما نداشته باشد. نماز هر کسی متناسب با خود او برایش کار میکند. اگر من حب مقام دارم، نماز من، حب مقام مرا برطرف میکند. اگر حبّ مال دارم، حبّ مال مرا برطرف میکند. اگر حبّ شهوت دارم، حبّ شهوت مرا برطرف میکند. اگر تکبر دارم، تکبرم را زائل میکند. اگر محبت به خدا ندارم، محبت به خدا میآورد. نماز هر کسی میداند با او چکار کند تا اصلاح شود.
شما فکر میکنید، بزرگان و عرفای ما که به جایی رسیدند با چه چیزی رسیدند؟ با همین نماز! نماز، خودش به تنهایی استاد انسان است. مثلاً هر بار بعد از خواندن نماز، وقتی که میخواهی سریع از سر سجاده بلند شوی و به سراغ کارهایت بروی، اگر به خودت بگویی: «بگذار تعقیبات نماز را هم بخوانم» و بعد کمی تأمل کنی و بنشینی تعقیبات نماز را بخوانی، همین باعث میشود یکی از بدیهای روح تو از بین برود.
سوال: پس دیگر استاد نمیخواهیم؟ پس اینکه گفتهاند: «طی این مرحله بی همرهی خضر مکن، ظلمات است بترس از خطر تنهایی» چه میشود؟ جواب: اگر برایت لازم بود، حتماً خداوند کسی را سر راهت قرار خواهد داد. برای اول راه، همین آگاهیهای عمومی که اکثر شما دارید کافی است. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: که «شما به عمل به آنچه میدانید محتاجترید تا به دانستن آنچه که نمیدانید.»
بخشی از کتاب “چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان
قسمت ۳
آیا صِرف به ستوه آمدن مردم از ظلم برای تحقق فرج کافی است؟
یک تصور عامیانه از ظهور، آن است که فکر کنیم صِرف به ستوه آمدن مردم از ظلم و یا به اوج رسیدن جور، برای تحقق فرج کافی است؛ و دیگر نیازی به آمادگی مردم برای «پذیرش عدالت» نیست.
در حالی که در میان مردمی که صرفاً از ظلم خسته شدهاند، ولی تحمل عدالت را هم ندارند، تشکیل یک حکومت عادلانه اصلاً حکومت ماندگاری نخواهد بود.
زمانی که مردم برای خلافت، به امیرالمؤمنین اصرار میکردند، حضرت امتناع می ورزیدند. علت اساسی امتناع حضرت این بود که هرچند مردم از ظلم خسته شده بودند، اما خواهان عدالت هم نبودند. آنها اساساً نه عدالت و لوازم آن را درست میفهمیدند و نه میتوانستند آن را تحمل کنند. خیلی بین این دو فرق است.
منبع : کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (http://bayanmanavi.ir/post/18)
پنجاه از سیصد و سیزده!
نقش زنان در حکومت امام زمان چگونه خواهد بود؟
نیاز اصلی ما برای یک زندگی بانشاط چیست؟
انسان باید زندگی بانشاطی داشته باشد و همیشه سرزنده باشد. عقل و قلب و حتی بدن انسان وقتی خوب کار میکند که احساس خوشبختی کند. با زندگی شیرین است که انسان پیش خداوند متعال هم عزیز میشود. «شاکرانه بندگی کردن» زیباترین نوع عبادت است. اما اینجور عبادت مخصوص آدمهای خوشبخت است که سرشار از طراوت و نعمتند و از سرِ شادی سجده میکنند و سجدههایشان طول میکشد، برای اینکه خیلی در لذائذ عالم غرق هستند و خیلی میخواهند از خدا تشکر کنند.
سوال: اما چه کنیم که زندگی ما شیرین شود و بتوانیم با حلاوت زندگی کنیم و بالطبع با حلاوت بندگی کنیم؟
ما آدمها نیاز اصلیمان به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که میخواهیم از او بگیریم. ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیماً از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ و الا باطری روحمان ضعیف میشود و کمکم میمیریم؛ یعنی دلمرده میشویم.
راه اینکه مستقیماً از خداوند متعال انرژی بگیریم «عبادت» است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت و حیات است و تنظیمکنندۀ شریانهای روحی و عصبی انسان است. عبادت حتی بر جسم ما هم تأثیر خوب دارد. با عبادت سلولهای بدن ما هم با ما مهربانتر میشوند. چون این سلولها، همه عاشق خدا و تسبیحگوی او هستند. عبادت شارژ روح برای قدرت و نشاط بهتر پیدا کردن است. انسان پس از یک عبادت خوب مانند کودکی که به قدر کافی از آغوش مادر آرامش گرفته است و حالا بهتر آمادۀ تجربه کردن حیات است، سرزندهتر زندگی خواهد کرد.
بخشی از کتاب “چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان
قسمت ۲
راه تبلیغ دین این است!
اگر نمازخوانها قشنگ نماز بخوانند، اگر نمازخوانها از نمازشان لذت کافی و بهرۀ وافی ببرند، طبیعتاً اکثر بینمازها هم به سمت نماز گرایش پیدا خواهند کرد. راه تبلیغ دین همین است. راه تبلیغ این نیست که عدهای بیایند مسلمان نیمبند و نیمپز شوند و ما هنوز این را درست نکرده و بدون اینکه به قدر کافی الگوی خوب داشته باشیم، سراغ بقیۀ اهل عالم برویم تا آنها را درست کنیم.
راه اینکه بینمازها، نمازخوان شوند این است که عدهای در نماز، تا آخرِ راه را بروند. لذا اگر ما بخواهیم برای نمازخوان کردن بینمازها تلاشی کنیم، راهش این است که ابتدا به نماز خودمان مقداری بیشتر عنایت و توجه داشته باشیم، و نماز خودمان را رشد دهیم.
بخشی از کتاب “چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان
قسمت ۱
داوریِ خداوند میان فاطمه علیها السلام و ظالمان بر او و فرزندانش
عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ يَا عَدْلُ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وُلْدِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَيَحْكُمُ لِابْنَتِي وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا
امام رضا علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام از رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود
در رستاخیز دخترم فاطمه سلام الله علیها محشور می شود در حالی كه لباسهاى خون آلودى همراه وی است، آنگاه ستونی از ستون های عرش را می گیرد و می گوید اى صاحب عدل! بين من و قاتل فرزندانم حكم كن
سپس رسول خدا ص فرمود قسم به خدای کعبه که پروردگار به نفع دخترم حکم خواهد کرد. و همانا خدا به غضب فاطمه س غضب می نماید و به رضایت او خوشنود می گردد.
منبع
بحار الأنوار ط - بيروت ج ۴۳ ص ۲۲۰
عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۲ ص ۲۶
روزى حضرت اميرالمومنين عليه السلام وارد منزل شدند و فرمودند: «یا فاطمه! در منزل چه داريم؟» .
حضرت زهرا سلام اللّه عليها پاسخ دادند: «قسم به حقيقت تو! سه روز است كه هيچ نداريم.» .
امام عليه السلام فرمودند: «چرا در این سه روز چیزی به من نگفتى؟» .
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
«من از خداى خود، شرم دارم كه از تو چيزى را درخواست نمايم در حالی که تو توانایی تهيه آن را نداشته باشى.» .
بحارالانوار ، جلد ۴۳ ، صفحه ۳۱
أمالی شیخ طوسی ، جلد ۲ ، صفحه ۲۲۸
پاداش درود فرستادن برفاطمه سلام الله علیها
پیغمبر_اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمودند:
«مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ» “(1)
ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همهی گناهان او را، بدون استثناء، میبخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق میکند.
و این صلوات چقدر زیباست:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»
بحارالانوار جلد 43 ص55