دوری از چهار صفت
امیرالمومنین عليه السلام مَنِ استَطاعَ أن يَمنَعَ نفسَهُ مِن أربعَةِ أشياءَ فهُو خَلِيقٌ بأن لا يَنزِلَ بهِ مَكروهٌ أبدا قيلَ و ما هُنَّ يا أميرَ المؤمنينَ ؟ قالَ
امیرالمؤمنین عليه السلام میفرماید هر كه بتواند خود را از چهار چيز نگه دارد، شايسته آن است كه هرگز ناراحتى نبيند عرض شد آنها چيستند اى امير مؤمنان؟ فرمود
1⃣ العَجَلَةُ
عجله، بدون تأنّی و دقت، تصميم گيری كند يا كاری را اجراء نمايد عجله غير از سرعت در عمل است
2⃣ و اللَّجاجَةُ
لجاجت يكی از مسائل خطرناك و بلاهای دامن گير، اصرار و پافشاری ناحق در مسأله ای است كه چون اين حرف را گفته و يا چنين موضعی اتخاذ كرده حاضر نيست عقب نشينی كند و لو خلاف آن ثابت شود.
3⃣ و العُجْبُ
مغرورشدن و خودشگفتی، كه انسان نقص ها و ضعف های خود را نديده و احياناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
4⃣ و التَّوانِی
كاهلی و سستی، كار امروز را به فردا افكندن و تأخير انداختن
منبع
تحف العقول ص ٢٢٢
دوری از چهار صفت
امیرالمومنین عليه السلام مَنِ استَطاعَ أن يَمنَعَ نفسَهُ مِن أربعَةِ أشياءَ فهُو خَلِيقٌ بأن لا يَنزِلَ بهِ مَكروهٌ أبدا قيلَ و ما هُنَّ يا أميرَ المؤمنينَ ؟ قالَ
امیرالمؤمنین عليه السلام میفرماید هر كه بتواند خود را از چهار چيز نگه دارد، شايسته آن است كه هرگز ناراحتى نبيند عرض شد آنها چيستند اى امير مؤمنان؟ فرمود
1⃣ العَجَلَةُ
عجله، بدون تأنّی و دقت، تصميم گيری كند يا كاری را اجراء نمايد عجله غير از سرعت در عمل است
2⃣ و اللَّجاجَةُ
لجاجت يكی از مسائل خطرناك و بلاهای دامن گير، اصرار و پافشاری ناحق در مسأله ای است كه چون اين حرف را گفته و يا چنين موضعی اتخاذ كرده حاضر نيست عقب نشينی كند و لو خلاف آن ثابت شود.
3⃣ و العُجْبُ
مغرورشدن و خودشگفتی، كه انسان نقص ها و ضعف های خود را نديده و احياناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
4⃣ و التَّوانِی
كاهلی و سستی، كار امروز را به فردا افكندن و تأخير انداختن
منبع
تحف العقول ص ٢٢٢
كيفر خيانت به خلق الله
بيهقى از عبدالحيمد بن محمود نقل ميكند كه نزد ابن عباس بوديم كه مردى آمد و گفت به حج ميامديم كه در محلى بنام صفاح يكى از همراهان ما از دنيا رفت، برايش قبرى كنديم كه دفنش كنيم، ديديم مار سياهى لحد را پر كرد، قبر ديگرى كنديم باز يديم مار آن قبر را پر كرده، قبر سوم كنديم باز ماز در آن نمايان شد، جنازه را بى دفن گذاشته پيش تو براى چاره جويى آمديم
ابن عباس گفت
آن مار عمل اوست، برويد او را در بقيه و يك طرف قبر بگذاريد، اگر تمام زمين را بكنيد مار در آن خواهد بود، برگشته و او را در يكى از قبرها انداختيم، چون از سفر برگشتيم پيش همسرش رفته و خبر مرگ او را داده و از كارهاى شخص مرده سوال كرديم زن گفت او آرد ميفروخت، غذاى خانواده خود را از خالص آن برميداشت، سپس به ان مقدار كه برميداشت كاه و نى خرد كرده قاطى آرد نموده ميفروخت
منبع
حياة الحيوان ماده افعى
موارد جواز لعن
لعن در مواردى جائز دانسته شده است
1⃣ لعن بر کافران خداوند متعالى در قرآن کریم مى فرماید
ان الذین کفروا و ماتوا و هم کفار اولئک علیهم لعنه الله و الملئکه و الناس اجمعین
همانا کسانى که کافر شدند و با عقیده کفر مردند، خداوند و فرشتگان و مردم بر آن ها لعنت مى فرستند فلعنه الله على الکافرین
پس لعنت خدا بر کافران باد
2⃣ لعن بر مشرکان در قرآن کریم آمده است
و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائره السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم و ساءت مصیرا
و خدا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد مى برند، کیفر مى دهد حوادث سویى که براى مؤ منان انتظار مى کشند بر خودشان نازل شود و خداوند بر آن ها خشم گرفته و آنان را از رحمت خود دور ساخته و دوزخ را برایشان آماده کرده است و چه بدسرانجامى است
3⃣ لعن بر مرتدان : آن ها که اسلام را پذیرفته ، سپس از آن بازگردند، مورد لعن پروردگار قرار مى گیرند:پ
کیف یهدى الله قوما کفروا بعد ایمانهم و شهدوا ان الرسول حق و جاءهم البینات و الله لا یهدى القوم الظالمین اولئک جزاوهم ان علیهم لعنه الله والملائکه و الناس اجمعین
چگونه خداوند گروهى را هدایت کند که پس از ایمان آوردن و گواهى دادن به حقانیت رسول ، و در حالى که نشانه هاى روشن براى آن ها آمد، کافر شدند؟ و خدا گروه ستمکاران را هدایت نخواهد کرد. کیفر آن ها این است که نفرین خداوند و فرشتگان و مردم همگى براى آن ها است
منبع
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان/استاد ایت الله مجتبی تهرانی
آفات زبان لعن و نفرین
قسمت دوم
3⃣ نکوهش لعن از دید شرع
حکم لعن از دید شرع
لعن با هر شکل و صورتى از دیدگاه شرع نادرست و حرام است مگر مواردى که خود شریعت تجویز کرده باشد
در صورت اول ، وقتى انسان خبر دهد که فلان کس ملعون است در حالى که نمى داند او از رحمت خدا دور است یا خیر، خبر نادرستى داده ؛ زیرا از چیزى خبر داده که جز خداوند کسى آن را نمى داند و از سویى ، چون خداوند، دور کننده ملعون از رحمت خویش است ، او با این خبر، کارى را به خداوند نسبت داده که از واقعى بودن آن بى خبر است و صد البته که نسبت دادن سخن یا کارى به خدا بدون اطمینان از آن حرام است
خداوند در قرآن کریم مى فرماید:
قال الله اذن لکم ام على الله تفترون .
بگو آیا خداوند به شما اجازه داد یا بر خدا دروغ مى بندید.
اگر از خدا بخواهى فلانى را لعنت کند، تباهى و دورى از رحمت را براى کسى طلبیده است که چه بسا مستحق آن نباشد که این نیز ناپسند و ناروا است ؛ چرا که خداوند رحمت خویش را بر سر بندگان خود گسترده است البته لعن کسى که خداوند، خود، او را از رحمت خویش دور کرده جایز و بى اشکال است مانند لعن شیطان که از درگاه خداوند رانده شده است
خداوند بزرگ در قرآن کریم مى فرماید:
ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدى من بعد ما بیناه للناس فى الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون
کسانى که راهنمایى ها و هدایت هاى فرستاده شده از طرف ما را کتمان مى کنند، خداوند آن ها را لعن مى کند و لعن گویان نیز به آن ها لعنت مى فرستد.
هم چنین اگر شخص یا اشخاص معین یا نامعین مستحق لعن و نفرین نباشند، تقاضاى دورى از رحمت خداوندى براى ایشان نیز حرام است
اقسام لعن
لعن به دو صورت انجام مى گیرد
1⃣ لعن از راه اخبار
یعنى انسان خبر مى دهد و حکم کند که فلان شخص از رحمت خداوند دور است و خداوند او را از درگاه رحمت خویش طرد کرده است . در این قسم از چیزى خبر مى دهد و بر کسى حکم مى کند.
2⃣ لعن از راه انشا
به این معنا که انسان لعن را ایجاد کند؛ مانند آن که بگوید: خداوند لعنتش کند یا لعنت خدا بر او باد! در این جا دیگر خبر نمى دهد؛ بلکه چیزى را تقاضا مى کند؛ یعنى از خداوند مى خواهد که او را از رحمت خویش دور سازد
لعن از جهت معین بودن یا نبودن ملعون به دو صورت انجام مى گیرد
1⃣ لعن فرد یا افراد معین
گاه انسان ، فرد یا افرادى را که لعن مى کند، با نام مشخص مى سازد؛ مانند آن چه در برخى زیارت ها گفته میشود اللهم العن اباسفیان و معاویه و یزید ابن معاویه
2⃣ لعن فرد یا افراد نامعین
گاه فرد یا افراد مورد لعن فقط با وصف و بدون تعیین نام و مشخصات لعنت مى شوند مانند آن چه خداوند متعالى در قرآن فرموده فلعنه الله على الکافرین
در این جا به نام و مشخصات کسى اشاره نشده و فقط به وصف کفر تصریح شده و افرادى که ببه این صفت متصف هستند لعنت شده اند
منبع
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان/استاد ایت الله مجتبی تهرانی
آفات زبان لعن و نفرین
قسمت اول
شخص با ایمان اهل لعنت کردن نیست
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم
1⃣ تعریف لعن و نفرین
لعن در لغت به معناى خوار کردن راندن و دور کردن از روى خشم و غضب و در علم اخلاق به معناى طلب و درخواست دور شدن شخص از رحمت خداوند است وقتى انسان شخصى را لعن مى کند، مى خواهد که او از درگاه لطف و رحمت خداوند دور شود و ملعون به کسى گفته مى شود که از رحمت خداوند به دور است البته لعن از سوى خداوند به این معنا است که کسى را از درگاه رحمت خویش دور سازد که در آخرت به صورت عقوبت و کیفر نمایان مى شود؛ اما ( نفرین ) به معناى درخواست هر گونه بدى و شر از خداوند براى دیگران است حال چه درخواست دورى از رحمت و چه امر ناخوشایند دیگرى باشد؛ بدین سبب مى توان (نفرین ) را داراى معنایى شامل تر از ( لعن ) دانست یعنى هر لعنى نفرین است ولى هر نفرینى لعن نیست
حکایت کنترل زبان و نذر کردن
مرحوم آیت اللّه بروجردی زمانی که در بروجرد بودند، در بعضی موارد زود ناراحت می شدند وشاید برخورد این عالم بزرگوار در هنگام عصبانیت دور از انتظار ایشان در مسیر بندگی بود.
به همین خاطر ایشان نذر کردند که اگر نتوانستند خشم خود را کنترل کنند و با مردم با زبان نرم صحبت نمایند، یک سال تمام پشت سر هم روزه بگیرند.
نقل می کنند که حضرت آیت الله بروجردی روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود، که مطالب درسی را به خوبی متوجه نمیشد، طاقت نیاوردند و به او تندی کردند و از مسیر مورد انتظار خود خارج شدند و چون نذر کرده بودند که روزه بگیرند، بدون هیچ عذر و بهانه ای یک سال کامل بدون روزهای حرام پشت سر هم روزه گرفتند تا هم به نذری که کرده بودند عمل نمایند و هم برخوردشان با مردم با نرمی بیشتری باشد
منبع
با اقتباس و ویراست از کتاب صائمان صالح
حکایت کنترل زبان و نذر کردن
مرحوم آیت اللّه بروجردی زمانی که در بروجرد بودند، در بعضی موارد زود ناراحت می شدند وشاید برخورد این عالم بزرگوار در هنگام عصبانیت دور از انتظار ایشان در مسیر بندگی بود.
به همین خاطر ایشان نذر کردند که اگر نتوانستند خشم خود را کنترل کنند و با مردم با زبان نرم صحبت نمایند، یک سال تمام پشت سر هم روزه بگیرند.
نقل می کنند که حضرت آیت الله بروجردی روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود، که مطالب درسی را به خوبی متوجه نمیشد، طاقت نیاوردند و به او تندی کردند و از مسیر مورد انتظار خود خارج شدند و چون نذر کرده بودند که روزه بگیرند، بدون هیچ عذر و بهانه ای یک سال کامل بدون روزهای حرام پشت سر هم روزه گرفتند تا هم به نذری که کرده بودند عمل نمایند و هم برخوردشان با مردم با نرمی بیشتری باشد
منبع
با اقتباس و ویراست از کتاب صائمان صالح
حدیث خوش زبانی وکنترل زبان
امام باقر عليه السلام:فى قَوْلِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحْسَنَ مَا تُحبّونَ أنْيُقالَ لَكُمْ، فَاِنَّ اللّه َ عزَّوَجلَّ يُبْغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ الْمُؤمِنين، اَلفاحِشَالْمُتَفَّحِشَ السّائَلَ الْمُلْحِفَ، وَ يُحِبُّ الحَيّى الْحَليمَ اَ لْعفيفَ الْمُتعَفِّـفَ
درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترينسخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند لعنت كننده، دشنام دهند زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج رادشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد.
منبع
امالى صدوق ص ۳۲۶