نشانه های انسان موعظه کننده
پيامبر گرامی اسلام صليالله عليه و آله و سلم علامةُ النّاصِحِ اَربعةٌ
آدم اندرزگوي واقعي چهار علامت دارد
1 يقضي بِالحَقِّ
در داوري، به حق قضاوت ميکند
2 و يُعطيِ الحَقَّ مِن نَفسِه
دربارة ديگران نسبت به خود منصفانه عمل ميکند
3و يرضي لِلنّاسِ ما يَرضاهُ لِنَفسِه
براي خود آنچه ميپسندد براي ديگران نيز ميپسندد
4و لا يَعتَديِ عَلي أَحَد
و به احدي تعدّي و تجاوز نمينمايد.
منبع
تحفالعقول، ص ٢١
حدیث اثر موعظه کردن
اميرالمؤمنين عليهالسلام:بِالمَواعِظِ تَنجلي الغَفلةُ
با موعظه و ارشاد است كه زنگارهاي غفلت از انسان زدوده ميشود.
منبع
غررالحکم ص ٤٠٨
اميرالمؤمنين عليهالسلام:اَلمواعِظُ شِفاءٌ لِمَن عَمِلَ بها
موعظه و اندرز براي کسي مؤثر و شفابخش است که بدان عمل نمايد
منبع
غرر الحکم ص ٤٠٧
حکایت موعظه کردن
نقل است مرحوم آخوند همدانی در یکی از سفرهای خود با جمعی از شاگردانش به عتبات عالیات می رفت در بین راه به قهوه خانه ای رسیدند که جمعی از دنیا پرستان میخواندند و پایکوبی می کردند، آخوند به شاگردانش فرمود یکی برود و آنان را نهی از منکر کند بعضی از شاگردان گفتند اینها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد و کار ما بیهوده است
ایشان فرمود حالا که شما نمی روید، خودم می روم وقتی که نزدیک شد به رئیسشان گفت: اجازه می فرمایید من هم بخوانم و شما بنوازید؟
رییس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟
فرمود: اگر شما جازه بدهید بلی. گفت: بخوان
آخوند نیز شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیر علیه السلام کردند
لا اله الا الله حقاً حقا صدقاً صدقا
إن الدنیا قد غرتنا و أشتغلتنا و استهوتنا
آن عده وقتی این اشعار را شنیدند از آن حال در آمدند و به گریه افتادند توبه کردند یکی از شاگردان آخوند نقل کرده: وقتی ما از آنجا دور می شدیم هنوز صدای گریه شان به گوش می رسید
منبع
با اقتباس و ویراست از کتاب چلچراغ سالکان
افراد بی شخصيت بترس
امام على بن محمّد تقى (هادى) عليه السلام میفرمايد
منْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ
آن كسى كه شخصيتى براى خود قائل نيست از شر او برحذر باش!
شرح كوتاه
در حقيقت يكى از مهمترين عواملى كه جلو فساد و بدكارى را مىگيرد وجود شخصيّت يا لااقل احساس شخصيّت است، افراد با شخصيّت يا آنها كه براى خودش شخصيّتى قائلند هر چند در نظر ديگران چندان شخصيّتى نداشته باشند، به خاطر حفظ موقعيّت خود هم كه باشد از انجام بسيارى از زشتكارىها و اعمال خلاف خوددارى مىكنند، ولى همين كه احساس كردند نه آبرويى دارند و نه احترام و شخصيّتى، از هيچ چيز پروا نخواهند كرد.
لذا امام عليه السلام مىفرمايد از اين گونه افراد بپرهيز
و نيز به همين دليل يكى از نكات مهم تربيت فرزند يا تربيت افراد انسان به طور كلى اين است كه در آنها ايجاد شخصيّت شود و احساس كنند شخصيّت ويژهاى دارند، به عكس خرد كردن شخصيّت افراد اثر بسيار بدى از لحاظ تربيتى دارد.
تحف العقول صفحه ۳۶۲
آفات زبان لعن و نفرین
موارد جواز لعن
۱۳ - لعن بر منکران قضا و قدر الاهى کسانى که ارتباط سرنوشت و حوادث زندگانى انسان را با اراده و تقدیر الاهى انکار کنند از سوى خداوند لعنت مى شوند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در ادامه شمارش افراد ملعون مى فرماید والمکذب بقدر الله
و کسى که قدر الاهى را تکذیب کند.
۱۴ -لعن بر مخالفان سنت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آن کس که با سیره و روش پیامبر مخالفت کرده ، در صدد تغییر و حذف آن بر آید، از رحمت خدا به دور است رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در ادامه شمارش افراد ملعون فرمود
والمخالف لسنتى
و مخالف با سنت من
۱۵ -لعن بر حلال کنندگان حرام خدا: رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در ادامه شمارش افراد ملعون فرمود:
والمستحل من عترتى ما حرم الله
و آن کس از خاندانم که آن چه را خداى عزوجل حرام کرده است حلال کند.
۱۶ -لعن بر زورگوى سلطه گر سلطه گر ظالمى که صاحبان عزت الاهى را ذلیل و ذلیل ها را عزیز کند. حضرت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در ادامه فرمود
والمسلط بالجبروت لیعز من اذل الله و یذل من اعزالله
و کسى که به زور چیره شده تا آن که را خدا ذلیل کرده عزیز کند و آن که را خدا عزیز کرده ذلیل کند
۱۷ - لعن بر تاراج کننده بیت المال : کسانى که اموال عموى را به یغما برده ، به خود اختصاص مى دهند مورد لعن قرار مى گیرند. رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در ادامه فرمود
والمستاثر على المسلمین بفیئهم منتحلاله
۱۸ -لعن بر حرام کنندگان حلال خدا پیامبر مکرم صلى الله علیه و آله و سلم در پایان شمارش افراد ملعون فرمود
والمحرم ما احل الله عزوجل
و کسى که آن چه را خداى عزوجل حلال کرده است حرام کند.
۱۹ -لعن بر یارى کنندگان ستمگر امام صادق علیه السلام به نقل از رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید
من تولى خصومه ظالم او اعان علیها ثم نزل به ملک الموت قال له ابشر بلعنه الله و نار جهنم و بئس المصیر
هر کس مخاصمه از سوى ستمگرى را به عهده گیرد یا بر آن مخاصمه او را یارى رساند، سپس فرشته مرگ بر او فرود آید، به او مى گوید به تو لعنت خدا و آتش دوزخ و سرانجامى بد را بشارت مى دهم
حال پرسش این است که آیا مى توان افراد متصف به صفاتى چون کفر، شرک ، نفاق و ظلم به صورت معین و مشخص لعنت کرد یا حکم جواز لعن فقط به کافران مشرکان منافقان ، ظالمان و به صورت کلى و نامعین مربوط مى شود؟
نام بردن از شخص خاص و لعنت کردن او، فقط زمانى صحیح است که آن شخص صفت کفر یا ظلم یا را داشته باشد و گرنه لعن او حتى به صورت نامعین هم ، چه به صورت اخبار و چه به صورت انشا، جایز نیست اما از آن جا ممکن است شخص داراى یکى از این صفات تا زمان مرگش توبه کند و به راه خدا باز گردد، بهتر است نام اشخاص در لعن برده نشود و فقط به صورت کلى و نامعین لعن شوند
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) فرمود
اهل شام را لعن نکنید
البته این نهى ، شاید از این رو بوده که حضرت به بازگشت ایشان به راه راست امید داشته یا شاید همه آن ها ملعون نبوده اند؛ زیرا بدون شک در بین آنها افرادى هم بوده اند که در راه راست گام مى گذاشته اند دانشمند بزرگ شیعى مرحوم نراقى در این مورد برداشت زیبایى دارد و مى گوید: اگر این نهى درست باشد، شاید به امید بازگشت ایشان به راه حق بوده است که این شان رئیس دلسوز بر مردم است
امام على علیه السلام رهبر جامعه است و براى جامعه مسلمانان مهربان و دلسوز و براى امت اسلامى مانند پدر است پدر خانواده ، هیچ گاه افراد خانواده را طرد نمى کند
از سویى برخى از اشخاص به وسیله پیشوایان معصوم علیه السلام نفرین شده اند؛ از جمله در تاریخ آمده است که ابوسفیان در هجو پیامبر اکرم هزار خطر شعر گفت و حضرت در پاسخ او فرمود:
پروردگارا من که نمى توانم شعر بگویم و سزاوار هم نیست که بخواهم با شعر پاسخش را بدهم
پروردگارا! او را در برابر هر حرفى از این شعرها که گفته هزار بار لعنتش کن
گفته شده است که حضرت على علیه السلام در قنوت نمازش معاویه عمروعاص ابوموسى اشعرى و ابواعور سلمى را لعنت مى کرد
مرحوم نراقى از شیخ طوسى نقل مى کند که امام صادق علیه السلام نیز پس از سلام نماز، چهار نفر را لعن مى کرد
لعن این افراد از سوى اولیاى معصوم علیه السلام گویاى آن است که ایشان به خوبى مى دانستند افراد مذکور تا پایان عمر، بر کفر یا فسق خود باقى مى مانند
از این موارد مى توان چنین برداشت کرد که لعن برخى افراد یا گروهها نه تنها حرام نبوده بلکه جایز است و نیکو و مستحب نیز به شمار مى رود
منبع
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان/استاد ایت الله مجتبی تهرانی
نکوهش لعن از دید شرع
موارد جواز لعن
۴ – لعن بر منافقان خداوند سبحان در چند آیه از قرآن کریم منافقان را لعن کرده است از جمله مى فرماید
وعد الله المنافقین و المنافقات و الکفار نار جهنم خالدین فیها هى حسبهم و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم
خداوند به مردان و زنان منافق و کافران وعده آتش دوزخ داده است . جاودانه در آن خواهند ماند. همان براى آن ها بس است و خدا آن ها را از رحمتش دور ساخته عذاب پایدارى براى آنان است
۵ – لعن بر ستمگران در قرآن مجید آمده است
الا لعنه الله على الضالمین .
هان لعنت خدا بر ستمکاران باد
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود
ان الظالم ینتظراللعن والعقاب و المظلوم ینتظر النصر و التواب .
همانا ستمگر منتظر لعن و مجازات و ستمدیده منتظر یارى و پاداش است
جزاى عدل نور و رحمت آمد
سزاى ظلم لعن و ظلمت آمد
۶ – لعن بر فسادکنندگان در زمین : خداوند بزرگ در برخى از آیات نورانى خود، فساد کنندگان را لعنت کرده است ؛ همانند این آیه که مى فرماید:
والذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فى الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار.
و آن ها که عهد الاهى را پس از محکم کردن مى شکنند و پیوندهایى را که خدا دستور برقرارى آن را داده ، مى گسلند و در روى زمین فساد مى کنند، لعنت خدا و بدى او و مجازات سراى آخرت از آن ایشان است
۷ – لعن بر شیطان شیطان به سبب سرکشى در برابر فرمان حق و کبر ورزیدن از درگاه رحمت خدا رانده و لعنت شد. خداوند در بسیارى از آیات کتاب کریمش او را لعن کرده است :
و ان علیک لعنتى الى یوم الدین .
و همانا لعنت من تا روز قیامت بر تو خواهد بود.
و ان علیک اللعنه الى یوم الدین.
و همانا تا روز قیامت بر تو لعنت خواهد بود.
۸ – لعن بر آزار دهندگان خدا و پیامبر: آزار دهندگان خدا و پیامبر او، لعنت شده اند آن جا که خداوند مى فرماید
ان الذین یودون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخره و اعدلهم عذابا مهینا.
آن ها که خدا و پیامبرش را آزار مى دهند، خداوند ایشان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و براى آنان عذاب خوار کننده اى آماده کرده است .
۹ – لعن بر دروغگویان دروغگویان نیز در برخى از آیات و روایات از افرادى شمرده شده اند که خداوند آنان را لعنت میکند. خداوند بزرگ به پیامبرش دستور مى دهد که گروهى از اهل کتاب را به مباهله بخواند و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهد
ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الکاذبین
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود
فلعنه الله على الکاذب و ان کان مازحا.
خداوند دروغگو را لعنت کند؛ اگر چه شوخى کرده باشد
۱۰ – لعن بر بهتان زنندگان به زنان پاکدامن نسبت ناروا به زنان پاکدامن ، لعن الاهى را به بار مى آورد، خداوند بزرگ مى فرماید
ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المومنات لعنوا فى الدنیا و الاخره و لهم عذاب عظیم
همانا کسانى که به زنان شوهر دار ناآگاه مؤ من بهتان مى زنند، در دنیا و آخرت لعنت مى شوند و براى ایشان عذابى بزرگ است
۱۱ – لعن بر قاتل مؤ من : کشتن فرد مؤ من مایه عذاب الاهى و لعن و دورى از رحمت خدا است در قرآن کریم آمده است
و من یقتل مؤ منا متعمدا فجزاوه جهنم خالدا فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعد له عذابا عظیما.
و هر کس فرد مؤ منى را از روى عمد به قتل برساند، جزاى او دوزخ است . در آن جاودان مى ماند و خدا بر او خشمگین مى شود و او را لعن کرده ، برایش عذابى بزرگ فراهم مى سازد
۱۲ – لعن بر تحریف کنندگان کتاب خدا کسانى که بر کتاب خدا چیزى افزوده موجب تغییر آن شوند، مورد لعن الاهى قرار مى گیرند. رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود
انى لعنت سبعا لعنهم الله و کل نبى مجاب قیل و من هم یا رسول الله ؟ قال صلى الله علیه و آله و سلم الزائد فى کتاب الله
همانا من هفت کس را لعنت مى کنم که خداوند و هر پیامبر اجابت شده اى آن ها را لعنت کرده اند. عرض شد اى پیامبر خدا آن ها چه کسانى اند؟ پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود کسى که بر کتاب خدا چیزى بیفزاید
منبع
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان/استاد ایت الله مجتبی تهرانی
?
” اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی”
"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”
یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و….گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.
نهج البلاغه ،خطبه۲۱۵