✨﷽✨
«سعی کنید در حرم امام رضا ولو دو دقیقه،
ولو پنج دقیقه، دل را فارغ کنید
از بقیّهی شاغلها و متّصل کنید
به معنویّتی که در آنجا حضور دارد
و حرفتان را بزنید …
به زبان خودتان هم با امام رضا حرف بزنید؛
اشکال ندارد
گفت:
گوش کن با لبِ خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست»
رهبرانقلاب؛۱۳۸۲/۱/۶
?امام رضا(ع):
?کسی که برادر دینی اش از او کمک بخواهد و او هم مشکلی در برآوردن حاجت وی نداشته باشد ولی کمکش نکند، به خداوند خیانت کرده است
?بحار؛ ۷۵:۱۸۱
زرنگ باش
اگر میخواهی صدقه بدهی همین طوری صدقه نده صدقه را از طرف امام رضا(ع) و برای سلامتی آقا امام زمان(عج)بده.
برای دومعصوم بده. دو معصوم
که خداوند متعال دوستشان دارد
پس زرنگ باش..
ممکن نیست خداوند این صدقه را رد
کند. تو هم اینجا حق واسطه گریات را
میگیری.
آیتالله آقا مجتبیتهرانی
امان نامه از گناه…
امیــرالمـومـنین علی (ع) فرمـودند:
هر کس نماز صبح را بر پا دارد و پس از نماز در جایش بنشیند و «سوره توحید» را یازده مرتبه قبل از طلوع خورشید قرائت کند آن روز مرتکب گناه نمےشود، هر چند شیطان به سوی او طمع کند.
«ثواب الاعمال، صفحه ۳۴۱»
یامبر اڪرم (ص) فرمود
من از جبرییل پرسیدم آیا بعد از من به زمین خواهی آمد ؟
گفت : بلی یا رسول الله
بعد از شما ۱۰ مرتبه به زمین نازل خواهم شد …. و ده گوهر از روی زمین خواهم برد ( به دلیل ڪفران مردم ).
پیغمبر فرمودند : آن گوهر ها چیست ؟
عرض ڪرد :
دفعه اول که نازل بشوم برڪت را خواهم برد .
دفعه دوم رحمت را .
دفعه سوم حیا را از چشم زنان .
دفعه چهارم حمیت و غیرت را از مردان.
دفعه پنجم عدالت را از دل سلاطین .
دفعه ششم صداقت و راستی را از دل رفیقان و دوستان .
دفعه هفتم مروت را از دل اغنیا .
دفعه هشتم صبر را از دل فقیران .
دفعه نهم حکمت را از دل حڪیمـــان.
دفعه دهم ایمان را از دل مومنین.
هر گاه خداوند غضب نماید،
عذابی بر ایشان نازل نڪند .
به جایش نرخ های آنان گران می شود
و عمرهای ایشان ڪوتاه می گردد
و تجارتشان سود نمی ڪنند
و میوه هایشان نیڪو نمی باشد
و نهر هایشان ڪم آب و باران از ایشان دریغ می گردد
و اشرار بر آنان مسلط می گردد.
مناقب آل بیت النبی المختار(ص)، ص 107، نشر رضی، قم.
مرحوم حاج شیخ علی اکبر نهاوندی از علماء مشهد بود ، که در کتاب شریفش فرمود : یکی از زهّاد و پرهیزگاران می فرمود : من با خودم عهد کردم که هر شب قبل از خوابیدن به اندازه ی معینی بر محمد و آل محمد (ص) صلوات بفرستم.
یک شب یک عده از رفقا و دوستان به اتاق و حجره ام آمدند ، با اینکه حجره ام شلوغ بود و تا دیر وقت طول کشید و خسته بودم ولی مثل هرشب صلوات هایم را فرستادم و بعد خوابیدم.
خواب دیدم ، آقا رسول الله (ص) وارد حجره شدند و از تشریف فرمائی وجود مقدس حضرت در و دیوار منور شده بود. به سوی من تشریف آورند و فرمودند:
کجاست آن دهانی که بر من صلوات می فرستاد؟ می خواهم ببوسم . من خجالت کشیدم که بگویم من . چون لیاقتی در خودم نمی دیدم ، ولی آنقدر آقا رسول الله (ص) بزرگوار بودند که صورت مبارک را جلو آوردند و به صورت من بوسه زدند. از شدت خوشحالی از خواب پریدم بطوری که همه ی دوستان و رفقا از خواب بیدار شدند.