آیت الله بهجت :
با کسی نشست وبرخاست کنیدکه همین که او رادیدید ،به یاد خدا بیفتید ،به یاد طاعت خدابیفتید ،نه با کسانی که در فکر معاصی هستند وانسان را از یادخدا باز می دارند.جرعه ی وصال،ص۱۱۳
یڪ تشرف و شیعہ شدن ۴۰۰۰ سني (آیت اللہ سید بحر العلوم)
سید بحرالعلوم یمني، از علماے بزرگ زیریہ در یمڹ بوده ڪہ وجود حضرت ولي عصر علیہ الصلوة و السلام را انڪار ميڪرده است… تا ایڹڪہ آڹ جنـاب نامہ اے براے حضرت آیت ا… سید ابوالحسڹ اصفہاني رضواڹ ا… تعالی علیہ مينویسد و براے اثبات وجود امام زماڹ (ع) دلیڸ قاطعي درخواست
ميڪند. آیت ا… اصفہاني، در جواب مينویسد:
«جواب شما را باید بہ طور حضورے بدهم. شما طی سفر بہ نجف اشرف مشرف شوید تا جواب را دریافت ڪنید.»
و اینڪ بشنوید ماجراے شیعہ شدڹ سید یمني را از زباڹ فرزند او:
« … وقتي بہ مقام حضرت مہدے (ع) در وسط وادے السلام نجف وارد شدیم، دیدیم ڪہ آیت ا… سید ابوالحسڹ اصفہاني
بہ سوے چاهي ڪہ در آڹ جا بود، رفت و بہ دست خود از آڹ آب ڪشید و تجدید وضو ڪرد و ایڹ در حالي بود ڪہ ما بہ عمڸ
او ميخندیدیم…
آڹ گاه وارد مسجد مقام شد و چہار رڪعت نماز خواند و ڪلماتي گفت… بہ ناگاه دیدیم ڪہ تمام فضاے مقام غرق نور و روشنایي گشت. در آڹ هنگام، آیت ا… اصفہاني پدرم را داخڸ مسجد طلبید. پدرم بہ آڹ مقام وارد شد، اما طولي نڪشید ڪہ صداے گریہ اش بلند شد و آڹ گاه، فریادے بلند زد و از هوش رفت. وقتي داخڸ شدم دیدم كه آیت ا… اصفہاني بالاے سر پدرم نشستہ
است و شانہ هاے او را مالش ميدهد تا بہ هوش آید… وقتي از آڹ جا برگشتیم،
پدرم گفت:
«حضرت ولي عصر حجت بڹ الحسڹ العسگرے (عج) را بہ طور حضورے زیارت ڪردم و با دیدنش مستبصر و شیعہ اثني عشرے شدم»
سید بحرالعلوم یمني، پس از بازگشت بہ یمڹ ۴۰۰۰ نفر از مریداڹ سني خویش را بہ مذهب تشیع مشرف گرداند.
منــابـع:
ڪرامات الصالحیڹ، ص ۸۸
جنه المأوی، ص ۳۶۴
ملاقات با امام زماڹ، ج ۱، ص ۲۶۴
الهی! تا به حال میگفتم « گذشته ها گذشت » ، اکنون می بینم که گذشته هایم نگذشت بلکه همه در من جمع است. آه، آه، از یوم الجمع.
پیامبر خدا (ص) میفرمایند :
به وسيله من هشدار داده شديد
و به وسيله على (ع) هدايت مى يابيد
وبه وسيله حسن(ع)احسان داده مىشويد
و به وسيله حسین(ع)خوشبخت مى گرديد
و بدون او بدبخت…
بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت
است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند
بوى بهشت را بر او حرام مى كند.
البرهانفیتفسیرالقرآن،ج۳،ص۲۳۲
راه حلی برای گناه نکردن
جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟ عالم كوزهاي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد…
به يكي از طلبههايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همهي مردم او را كتك بزند. جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟ جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم.
عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بیآبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد
پنج اصل را در زندگی بخاطر بسپارید:
غرور: مانع يادگيری
عادت کردن: مانع تغيير
کم رويی: مانع پيشرفت
خودشیفتگی: مانع معاشرت
خودبزرگ بینی: مانع محبوبیت است
حضرت آیت الله بهجت :
کسی که بخواهد تمام امورش اصلاح شود ، باید نمازش را اصلاح کند
و اصلاح شدن نماز به دوری از حرف های بیهوده و کارهای حرام محقّق می شود.
آیت الله ملکی تبریزی: ای سالک مراقب! ذکر در موقع غفلت عموم مردم، از مهمات مراقبات است و اجابت آن، سریع تر و نزدیک تر به قبول می باشد و اجر آن افزون تر و عظیم تر در نزد خدا خواهد بود.
باده_گلگون ،ص۳۵۷