26 آبان 1398
عكس دخترك كوچولو با لباس عروس زيبا توي تنش توقاب اعلاميه ختم چكار مي كرد؟؟؟ زيرش نوشته بود امرزش مرحومه!!!! كدام گناهش امرزيده شود. گناه شانه كردن موهاي عروسكش جم نكردن اسباب بازيش دعواي با برادرش غذا نخوردنش گاهي دلم از رسم زمونه… بیشتر »
نظر دهید »
23 آبان 1398
جا تون خالی جشنمونم گرفتیم .بچه ها مونم خیلی زحمت کشیدند.ان شا الله قدمی برای ظهور باشه.نوجوانای دانش آموز را دعوت کردیم و یه کار تبلیغی ……..خدا قوت بیشتر »
21 آبان 1398
همیشه آمار و ارقام رفت آمدهای کوچه را داشت. خدا رحمتش کند پیرزن خاطرات گذشته ام را می گویم. وقتی از کوچه های کودکیم گذر می کنم یادم می افتد. روی پله های در حیاط مینشست و هرکس می رفت و می آمد برانداز می کرد! اگر غریبه ای میامد که نمیشناختش پرس و جو… بیشتر »
19 آبان 1398
طلبه هاي خوش ذوق مدرسمون يه كار تبليغي و فرهنگي براي دانش آموزان انجام دادند. تهيه يه شيشه تزييني ولي با محتواي ديني .داخل كاغذ هاشم يه جمله قشنگ نوشتند. براي جريمه مشق شبت تا ابد بنويس: آنكه در نماز قنوت شبش برايم دعا ميكند،من براي ظهورش كار نكردم. بیشتر »
18 آبان 1398
اونوقت ها كه شايدم خيلي دور نباشه نان عجب حرمتي داشت!! تكه نان خشك روي زمين كافي بود تا خم شويم و برداريم و ببوسيم و در گوشه اي آن را پنهان كنيم. ما از پدر و مادر خود آموختيم نان بركت خداست و احترام دارد. اما چه شده كه فرزندان همين نسل اين مفهوم برايشان… بیشتر »
13 آبان 1398
13 آبان كه مي شد بچه هاي مدرسه فكر اين بودند كه چه مترسكي بسازند كه شايسته آمر يكا باشه? حالا كه فكر ميكنم اين مترسك يه جورايي نماد قدرت نمايي دروغين و كذب آمريكا و استكبار هست.? مثل مترسك كه داخل مزرعه است و همه از دور فكر ميكنند عجب ادم مقتدر و… بیشتر »
12 آبان 1398
بعضی وقت ها آدم محبت هایی که در حقش شده را فراموش میکنه!!بدترش اینکه یهو اینقدر این کار برامون تکراری میشه که فکر میکنیم وظیفه طرف بوده!!مثل محبت پدر ومادر محبتی که تکرار نمیشه!بدون مزد و منت بود.مامان همیشه نگرانمون بود و محبتش را تو سبد دستانش… بیشتر »
11 آبان 1398
داستان کوتاه واقعی در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟ معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو… بیشتر »
09 آبان 1398
علامه جوادی آملی: حضرت سیدالشهداء نفرمود من با یزید بیعت نمیکنم؛ فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایعُ مِثْلَ یزید بن معاویة»؛ [بحارالأنوار، ج۴۴، ص٣٢۵] فرمود هرکس آزاداندیش است، حسینی فکر میکند؛ مثل من فکر میکند، زیر بار ظلم… بیشتر »
07 آبان 1398
بعضی وقت ها انقدر خسته و عصبانی میشی که واقعا نمیدونی چکار می کنی و چی میگی؟ اما خودمونیم حرف هایی را میزنیم که یک عمر روی هم تلنبار شده و دلت میخواسته بگی بیشتر »
07 آبان 1398
✳️مثل ما تنبل نباشید، زود زود به مشهد بروید. گاهی موانع بزرگی با یکبار مشهد رفتن از سر راه ما برداشته میشوند. ?هنگامی که به حرم مشرف شدید به عدد اسم ابجد امام رضا علیه السلام یعنی هزار و یک مرتبه ✨” یا رئوف و یا رحیم “✨… بیشتر »
06 آبان 1398
منتظر بودم و لباس ها را یکی یکی از پشت ویترین دید می زدم و … از مغاره گیم نت روبه رو پسر جوانی با سر وضع نامناسبی بیرون آمد و نگاهی به دورو بر انداخت و رفت داخل مغازش. خانم کناری من بالحن تندی تو گوش من گفت:اینا نان حلال نخوردند که اینطوری می… بیشتر »