خواستگارے خواهر من!!
اومدہ بود مرخصے بگیرہ ، یہ نگاهے بهش ڪرد ، گفت : ” میخواے برے ازدواج ڪنے ؟ ”
گفت :
” بلہ میخوام برم خواستگارے ”
– خب بیا خواهر منو بگیر !
گفت :
” جدے میگے آقا مهدے ”
– بہ خانوادت بگو برن ببینن اگر پسندیدن بیا مرخصے بگیر برو !
اون بندہ خدا هم خوشحال دویدہ بود مخابرات تماس گرفتہ بود !
بہ خانوادش گفتہ بود :
” فرماندہ ے لشڪرمون گفتہ بیا خواهر منو بگیر ، زود برید خواستگاریش خبرشو بہ من بدید ! بچہ هاے مخابرات مردہ بودن از خندہ!
پرسیدہ بود :?
” چرا میخندید؟ خودش گفت بیا خواستگارے خواهر من ! ”
گفتہ بودن :
” بندہ خدا آقا مهدے سہ تا خواهر دارہ، دوتاشون ازدواج ڪردن ، یڪیشونم یڪے دوماهشہ !! ”
?شهید مهدے زین الدین
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط، سیدی بود که شغلش فروش لباس های دوخته شده مانند کت شلوار ??بود.
? در آن زمان در خارج از کشور دو تا کارخانه بود که پارچه تولید می کردند و از نظر اهل خبره محصول این دو کارخانه از نظر جنس با یک دیگر هیچ فرقی نداشت. جز این که ?یکی از آن دو تبلیغات زیادی داشت؛ ?دیگری تبلیغات چندانی نداشت. اکثر مردم به سراغ محصولات کارخانه پر تبلیغات می رفتند.
? لباس هایی که این سید تهیه می نمود، از پارچه آن کارخانه کم تبلیغات بود ولی کسی متوجه نمی شد.?
✨روزی شیخ رجبعلی، در مغازه او نشسته بود. جوانی آمد و لباسی خرید و رفت. شیخ خنده ای می کند☺️ و سپس به شاگردش می گوید: علت خنده ام را نمی پرسی؟ می گوید: نمی دانم، بفرمایید به چه علت خندیدید؟!?
شیخ رجبعلی در جواب می گوید: مردم نمی دانند که این دو کارخانه، محصولاتش عین یک دیگر است. این جوان ?که لباس را از تو خرید، با خیال و ذهنیت آن کارخانه پر تبلیغات آمده بود! سزاوار بود که به او می گفتی که این پارچه از چه کارخانه ای است!
خنده ام از این بود که وقتی جوان لباس را خرید و رفت، #شیطان آمد و در اطراف تو چرخی زد و تشکر کرد و رفت! ???
❌ مراقب تشکرهای شیطان باشیم?
✍️ منبع: نشریه نسیم وحی، شماره 22
عبادت وعمل بدون اخلاص و از روی ریا و برای جلب توجه مردم مانند ساختن خانه ای بر روی رمل وشن است که هیچگونه دوامی ندارد وفقط حسرت و خستگی را برای انسان باقی می گذارد.
رنج گناه ?
گناه هرچقدر هم لذت بخش باشد تمام میشود بعداز ده دقیقه فروکش میکند اما رنج گناه برای همیشه در دل انسان میماند.
-پسر شیخ عباس قمی(صاحب مفاتیح) نقل کرده که چند دقیقه آخر عمر پدرم بود دیدیم بسیار ناراحت ونگران است واز چیزی رنج میبرد گفتم پدر چرا در این لحظات اینقدر ناراحتی؟
گفت:من در ایام جوانی مکه رفته بودم یکی از علمای اهل سنت از من پرسید آیا درست است که شما به خلفا لعن میفرستید؟ من برای اینکه او نسبت به شیعه بد بین نشود به دروغ گفتم نه لعن نمیفرستیم.
پسرم الان که عمر من تمام شد من نگرانم در درگاه الهی جواب آن دروغ را چگونه بدهم.
بااینکه شیخ عباس قمی از روی تقیه این دروغ را گفته باز نگران است.
حواسمان باشد!
?حواسمان به چروک هایِ دور چشم مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشد
?حواسمان به ترشدن های گاه و بیگاهِ چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد!
?حواسمان باشد که آنها خیلی زود پیر میشوند!
?حواسمان باشد خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنیم از کنارمان می روند…
?حواسمان باشد به دلگیریِ غروبهایِ تنهاییِ شان…
?حواسمان باشد که آنها تمامِ عمر حواسشان به ما بوده…
به آرام قد کشیدنمان بوده ، به نیازها ونازهایمان بوده….
?آنها یک روز آنقدر پیر میشوند که حتی اسمهایمان را هم فراموش میکنند….
?حواسمان به گرانترین و بی همتاترین عشقهایِ زندگیمان…
به “بابا” به “مامان” ها خیلی باشد!
✨امام علی(ع):✨
?کسی که به هنگام یاری رهبرش در خواب باشد، با لگد دشمن بیدار خواهد شد.
?غرر الحکم،8673
???
آیت الله بهجت (ره) :
روایت دارد زیارت سیدالشهدا علیهالسلام
هر چهار سال یک بار واجب است…
یک مرتبه در چهار سال، دیگر واجب است.
این [تعبیر به وجوب] برای بیان شدت مطلوبیت
و تأکید مطلوبیت است.
خصوصاً به اینکه میدانیم [اهلبیت علیهمالسلام] میخواستند یک کاری بکنند که مردم آن مستحبات
را بهجا بیاورند.
?رحمت واسعه، ص۲۲۱
#چگونه_دعا_کنیم⁉️
امام صادق(ع) فرمودند:
خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی توجهی واز قلب غافل باشد؛ اجابت نمیفرماید پس وقتی دعا میکنی دل بده و با توجه دعا کن و آنگاه یقین کن که خدای تعالی خواهد اجابت کرد.
?{ اوقات دعا کردن } ?
1) هنگام باریدن باران
2)هنگام قرائت قرآن
3) هنگام وزیدن باد ها
4) هنگام نماز وتر(قنوتنماز)
5)بعد از دمیدن سپیده صبح
6) بعد از اذان ظهر و مغرب
منبع:نصایح ص۴۶۵۳و همان ۲۷۲۲۶
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ
❞و زندگی این دنیا چیزی جز کالای فریبنده نیست.❝
سورهٔ آلعمران | قسمتی از آیهٔ ۱۸۵