♥️?
سیرهی_شهـدا
هر وقت مےدید بچہ ها مشغول غیبت
ڪسی هستند مرتب می گفت:
صلوات بفرست! و یا بہ هر طریقے بحث
را عوض مے ڪرد…
#شهید_ابراهیم_هادی
گر دیدید که همسرتان یک
نقطه عیبی دارد ؛
هیچ انسانی بیعیب نیست ؛
و مجبورید او را تحمل کنید،
تحمّل کنید، که او هم همزمان،
دارد یک عیبی را از شما تحمّل میکند…
? آدم عیب خودش را که
نمیفهمد، عیب دیگری را
میفهمد.
پس بنا بگذارید بر تحمّل.
اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید. .
اگر دیدید کاری نمیشود کرد، با او بسازید.
✨ مقام معظم رهبری
??
شهيد_عبدالله_محمودے
خواهرم!
محجوب باش و باتقوا
كه شماييد كه دشمن را
با چادر سياهتان و تقوايتان می كشيد.
???
خـــداوند مے فرماید :
هرچه دیدے هیچے مگو !
من هم هرچه دیدم هیچے نمیگم …
یعنے تو در مصائب صبور باش و چیزے نگو، منم در خطاهایت چیزے نمیگم !
هرچه درد را آشکارتر کنے، دوا دیرتر پیدا میشود. اگر با ادب بودے و چیزے نگفتے راه را نشانت میدهد …
باید زبانت را کنترل کنے ولو اینکه به تو سخت بگذرد ؛ چون با بیانش مشکلاتت رو چند برابر میکنے !
⭐️صـــــبور باش راه باز مے شود …
?حـــاج اسماعیــل دولابــے
آیت الله بهجت(ره):
“ڪینہ ها را از دل بیرون ڪنید
همدیگر را حلال ڪنید
و یڪدیگر را ببخشید
تا خداوند هم شما را ببخشد.”
بیایید هر ڪسے را ڪہ بہ ما بدے ڪرده، ببخشیم❣️
آیت الله سید علی قاضی ره:
? در دنیا به صاحبان خانه دوهزار متری و ریاست و ماشین میگویند اشراف مملکت؛
?اما در قیامت اشراف آن کسانی هستند که نماز شب خوان هستند.
آیت الله مجتهدی_تهرانی :
? من گاهی اوقات که غصّه ام می گیرد ، تسبیح را بر می دارم و شروع به #استغفار می کنم.
?? #تلنگر
گویند عبید در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند، لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت:
من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که در خمره ای گذاشته و در جائی دفن کرده ام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را براى خود بردار
این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگى و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت.
پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد??
اما وقتى خمره را باز کردند، داخلش را از سکه های طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود:
خداى داند و من دانم و تو هم دانى
که یک فُلوس ندارد عبید زاکانى?
✨
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هرچه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
داد میزد خواندهام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه راز ونیاز
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی
آن ندا گفتا همان کس که زدی تهمت براو
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
راه حلی برای گناه نکردن?
جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟
عالم كوزهاي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد…
به يكي از طلبههايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همهي مردم او را كتك بزند.
جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت.
وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟
جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم.
? عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است
مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بیآبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد.