حڪمت 339 :
قدرت و حاكميت انديشه(سياسى)
و درود خدا بر او ، فرمود: استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
حڪمت 338 :
اقسام علم (علمى)
و درود خدا بر او ، فرمود: علم دو گونه است: علم فطرى و علم اكتسابي؛ اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود.
حڪمت 337 :
ضرورت عمل گرايى(اخلاقى، تربيتى)
و درود خدا بر او ، فرمود: دعوت كنندة بى عمل، چون تير انداز بدون كمان است.
حڪمت 336 :
مسؤليت وعده دادن(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه چيزى از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.
حڪمت 335 :
آفات اموال (اقتصادى)
و درود خدا بر او ، فرمود: براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث و حوادث.
حڪمت 334 :
ياد مرگ و آرزوها(اخلاقى)
و درود خدا بر او ، فرمود: اگر بندة خدا اجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
حڪمت 333 :
روانشناسى مؤمن(علمى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود: (در توصيف مؤمن فرمود) شادى مؤمن در چهرة او ، و اندوه وى در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزى فراخ تر ، و نفس او از هر چيزى خوارتر است. برترى جويى را زشت ، و رياكارى را دشمن مى شمارد، اندوه او طولانى ، و همت او بلند است، سكوتش فراوان ، و وقت او با كار گرفته است، شكر گزار و شكيبا و ژرف انديش است. از كسى در خواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در ديندارى از بنده خوارتر است.
حڪمت 332 :
مسؤليت رهبري (سياسى)
و درود خدا بر او ، فرمود: حاكم اسلامى ، پاسبان خدا در زمين اوست.
حڪمت 331 :
ارزش اطاعت و بندگى(عبادى، اقتصادى)
و درود خدا بر او ، فرمود: خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.