????????????
حضرت علي عليه السلام مي فرمايند
????????????
أقبح الخلق التّكبّر
بدترين اخلاق تكبر است
?? تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، صفحه ۳۰
?? داستانك ??
خداوند روزي به حضرت موسي فرمود برو بدترين بنده مرا بياور .موسي رفت يكي از گناهكارهاي درجه يك را پيدا كرد ووقتي ميخواست با خود ببرد،گفت نكند يك موقع اين آدم توبه كرده باشد ومن فكر كنم كه اين بنده ي گناهكار مي باشد رهايش كرد.
رفت دزدي را گرفت تاببرد نزد خود گفت نكند نكند اين بنده خاص خدا باشد وتوبه كرده باشد وخدا او را بخشيده باشد ولش كرد.
هر كسي را مي گرفت با چنين فرضيات وداوريهائي آزادش مي نمود.
بالاخره سگي را گرفت وگفت بدتر از اين كه ريگر نداريم ،رفت ميانه ي راه رهايش كرد وگفت شايد در عالم سگي بودنش كاري كرده باشد ؛بالاخره موسي دست خالي پيش خدا رفت.
خدا گفت:اي موسي دست خالي آمدي؟
موسي گفت: هرچه گشتم بدتر از خودم پيدا نكردم.
خدا گفت: اي موسي هر آئينه اگر غير از اين كرده بودي از پيغمبري عزل ميشدي!
?? منبع
حدیث دل سپردن، مرتضي آقاتهرانی ،صفحه ۱۷
اعتكاف از چه زمانى آغاز شد؟ ???????????? قرآن مى فرمايد «و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد». مراسم اعتكاف، به زمان حضرت ابراهيم عليه السلام بر مى گردد و بعد از او، در بعضى از شريعت ها و در زندگى برخى از صالحان - حضرت مريم و زكريا عليهم السلام- به چشم مى خورد. با ظهور دين اسلام، اين امر شكل تازه اى به خود گرفت و در ميان مسلمانان، به عنوان يك عبادت مستحب با آداب و شرايط خاص رايج شد. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله همه ساله در ماه رمضان - به ويژه دهه آخر آن - اعتكاف مى كرد و دستور مى داد رختخوابش را برچينند و چادرى در مسجد بر پا كنند و هميشه مى فرمود: «ده روز اعتكاف در ماه رمضان، برابر با دو حج و دو عمره است». امام حسن و امام حسين عليهماالسلام نيز به سنت اعتكاف عمل نموده و آن را زنده نگاه مى داشتند. اعتكاف در دوران غيبت امام زمان(عج) نيز ادامه داشته به ويژه در عصر صفوى كه در سايه تلاش هاى عالمان دينى در شهرهاى ايران رونق خاصى يافته است و اكنون در بسيارى از شهرهاى كشورمان در روزهاى ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ ماه رجب (ايام البيض) برگزار مى شود.
پنج سنت انبیاء ?
قال رسول الله( صلی الله علیه و آله) خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلينَ
پيامبر (صلى الله عليه و آله) می فرماید پنج چيز از سنت پيغمبران است
1⃣◀️ الْحَياءُ
حیا داشتن
2⃣◀️ و الْحِلْمُ
حلم و بردباری
3⃣◀️ و الْحِجامَةُ
حجامت کردن
4⃣◀️و السِّواك
مسواک زدن
5⃣◀️ و التَّعَطُّرُ؛
عطر زدن
?? منبع
نهج الفصاحه ص ۴۶۲ ح ۱۴۶۳
????????????
إستَنزلوا الرزَّقَ بِالصَّدَقَهِ، وَ مَن اَیقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطیّهِ
????????????
امام علی (علیه السلام) فرمودند
روزی را با صدقه دادن فرود آورید. هر کس یقین به جایگزین داشته باشد، در بخشش سخاوتمند می شود
?? منبع
نهج البلاغه، حکمت ۱۳۲
??شرح حدیث??
از وعده های الهی است که «صدقه» و انفاق، موجب افزایش روزی می شود و خداوند پاداش آنچه را در راه او داده شده است، چند برابر می دهد.
آنچه داریم از خداست. همو از ما خواسته است که به نیازمندان هم رسیدگی کنیم و با انفاق و صدقه و خیرات و احسان، رحمت او را فراهم آوریم.
عرصه ی مال و انفاق و احسان یکی از میادین آزمون است.
در «آزمون مالی» برخی قبول نمی شوند؛ چون دلبسته به ثروت خویشند. بعضی هم می پندارند آنچه می دهند، از دست می رود.
اما اگر طبق توصیه و رهنمود قرآنی تربیت شده باشیم که خداوند انفاق انسان مؤمن را بی پاداش نمی گذارد و باور کرده باشیم که:
تو نیکی می کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
هرگز آنچه را صدقه می دهیم، از دست رفته نخواهیم پنداشت، بلکه در صندوق ذخیره ی آخرتی خویش بایگانی می کنیم.
خدا وعده ی جبران داده است، پس چرا امساک و بخل؟
??منبع
حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم ۱۳۹۱
مردمی بودن زندگی انبیاء الهی ?
?? و ما أَرْسَلْنا قَبْلَک مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیأْکلُونَ الطَّعامَ وَ یمْشُونَ فِی الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَکمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً ??
و ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آن که آنان(نیز) غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند، و ما بعضی از شما را وسیلۀآزمایش بعضی دیگر قرار دادیم
?نکته ها ?
? خداوند در این آیه می فرماید: همۀ انبیا غذا می خوردند و با مردم و در میان آنان بودند و در بازارها رفت و آمد داشتند.
?پیامها ?
1⃣ فرستادن انبیا، از برنامه ها وسنّت های الهی است.
2⃣آشنایی با تاریخ، هم بهانه جویان را خلع سلاح می کند و هم مایۀ تسلی پیامبر اکرم است.
3⃣تمام انبیا، زندگی مردمی داشتند.
4⃣مربّی باید با مردم حشر و نشر داشته باشد.
5⃣زندگی ساده انبیا، برای مردم آزمایش است. (آری، اگر پیامبران، زندگی مرفّه و کاخ و طلا داشتند، مردم به خاطر دنیاطلبی، گرد آنان جمع می شدند که چنین گرایشی ارزش نداشت. ارزش در این است که انسان از فردی در ظاهر عادّی، اطاعت کند.)
6⃣ یکی از وسایل آزمایش مردم، خود مردم اند. گاهی کسی ثروتمند است تا معلوم شود شکر می کند یا طغیان. و کسی فقیر است تا آزمایش شود که آیا صبر می کند یا بر ثروتمند حسد می ورزد.
7⃣کلید موفّقیت در آزمایش های الهی صبر است.
8⃣فلسفۀ آزمایش های الهی، پرورش انسان هاست.
9⃣در آزمایش های الهی، مسأله ای برای خداوند کشف نمی شود، زیرا او به همه چیز آگاه است.
?? منابع
تفسیر نور، ج ۶ ص ۲۳۹
تفسير نمونه، ج ۱۵ ص ۴۹
شان نزول آيات قرآن، ص ۳۴۲
مردعابد وجوان گناهکار
روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ
?? منبع
کیمیای سعادت ج ۱
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید:بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟
امام فرمودند عادل ،صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن
- اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمودند: ببین افراد متدین به کدام مایلند؟
-اگر نفهمیدم؟
?امام فرمودند بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آن هارا خشمگین میکند، او را برگزین
?? منبع
اصول کافی،ج۱،ص۶۸
خلاصه
✅ اگر خودت به تشخيص برسي راي بده
✅ اگر نرسيدي ببين مومنين به چه تشخيصي رسيدند، راي بده
✅ اگر نرسيدي ببين مخالفان دين به چه تشخيص رسيدند به جز اون راي بده
و اما نكته مهم رای بده
اباصلت مي گويد پس از دفن حضرت رضا(علیه السلام) به دستور ماُمون يك سال زنداني شدم پس از يك سال از تنگي زندان و شب نخوابي به ستوه آمدم، دعا كردم و براي رهايي از زندان محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) متوسل شوم. از خداوند خواستم به بركت آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در كار من گشايشي انجام دهد.
هنوز دعايم به آخر نرسيده بود كه حضرت ابي جعفر(علیه السلام) نجات بخش گرفتاران عالم، وارد زندان شد و فرمود: اي اباصلت از تنگناي زندان بي تاب شده اي .عرض كردم به خدا سوگند سخت بي تابم.
فرمود: برخيز، دستي به زنجيرها زد و غل و زنجيرها از دست و پاي من بر زمين افتاد. سپس دست مرا گرفت و از كنار نگهبانان زندان عبور داد .نگهبانان در حالي كه مرا نظاره مي كردند، توان سخن گفتن با مرا نداشتند و از زندان خارج شدم. سپس حضرت فرمود: برو در امان خدا كه هرگز نه دست مامون به تو مي رسد و نه دست تو به مامون.
اباصلت مي گويد: همانگونه كه حضرت فرمود تا حال مامون را نديده ام.
?? منبع
عيون اخبار الرضا (ع) ج ۲ ص ۶۷۸
????????????
محمد بن ريان نقل مي كند
????????????
مامون براي رسيدن به هدفش بدنام كردن حضرت امام جواد(علیه السلام) همه نوع نيرنگي را در خصوص امام جواد (علیه السلام) به كار برد اما هيچ كدام از آنها براي وي سودي نداشت.
به عنوان نمونه پس از به عقد درآوردن دخترش ام الفضل با امام جواد (علیه السلام)، صد كنيز زيبا را انتخاب كرد كه هر يك جامي پر از گوهر درخشان در دست داشتند. مامون به كنيزان دستور داد تا پس از نشستن حضرت در جايگاه دامادي به استقبال وي رفته و به او خوشامد گويند. كنيزكان به سوي حضرت شتافتند و خوشامد گفتند ولي امام هيچ التفاتي به آنها نكرد.
در دربار مامون مردي به نام مخارق كه ريشي بلند وصوتي خوش داشت و عود مي نواخت وجود داشت. وي به مامون گفت من توان آنرا دارم كه نقشه ات را [وادار كردن حضرت به لهو و لعب] عملي سازماز اين رو در مقابل امام جواد (علیه السلام) نشست و شروع به خواندن آواز كرد. كساني كه در آنجا حضور داشتند گرد مخارق حلقه زدند. هنگامي كه مخارق شروع به نواختن عود و آواز خواني كرد، امام جواد (علیه السلام) سر مبارك خود را متوجه او كرد و بر وي نهيب زد و فرمود: “اتق الله يا ذالعثنون ” از خدا بترس اي ريش بلند. دست مخارق از حركت ايستاد، عود از دستش افتاد و ديگر هرگز نتوانست عود بنوازد.
روزي مامون از بلايي كه بر سر مخارق آمده بود از وي سئوال كرد. مخارق پاسخ داد چون امام جواد(علیه السلام) بر من نهيب زد چنان ترسي از هيبت او بر من مستولی شد كه دستم فلج شد و هرگز بهبود نيافت
?? منابع
الكافي، ج1، ص 494 / اثبات الهداة، ج3، ص332 / مدينة المعاجز، ج7، ص 303 / حلية الابرار، ج4، ص565 / الوافي، ج3، ص 828 / المناقب، ج4، ص396 / البحار ،ج50،ص6
در کیفیت ولادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام…
? ﻭ ﺍﻣﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺲ ﭼﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﻰ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠّﻪ ﺩﺭ (ﺟﻠﺎﺀﺍﻟﻌﻴﻮﻥ) ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﺍﺑﻦ ﺷﻬﺮ ﺁﺷﻮﺏ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺍﺯ ﺣﻜﻤﻴﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺻﺒﻴﻪ ﻣﺤﺘﺮﻣﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻮﺳﻰ ﻛﺎﻇﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻃﻠﺒﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻯ ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺧﻴﺰﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻭ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﺷﻰ.
? ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻴﺰﺭﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻗﺎﺑﻠﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺠﺮﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭼﺮﺍﻏﻰ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺍﻓﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﻣﺎ ﺑﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﺯﺍﻳﻴﺪﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﻃﺸﺖ ﻧﺸﺎﻧﺪﻳﻢ ﭼﺮﺍﻍ ﻣﺎ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﻣﻐﻤﻮﻥ ﺷﺪﻳﻢ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺍﺯ ﺍﻓﻖ ﺭﺣﻢ ﻃﺎﻟﻊ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻃﺸﺖ ﻧﺰﻭﻝ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺮﺩﻩ ﻧﺎﺯﻛﻰ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻧﻮﺭﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﺎﻃﻊ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﺠﺮﻩ ﻣﻨﻮﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﭼﺮﺍﻍ ﻣﺴﺘﻐﻨﻰ ﺷﺪﻳﻢ…
?? منبع
منتهی الآمال باب یازده