وصیت آیت الله مرعشی نجفی:
دستمالی را که با آن اشگهای خود در مجالس امام حسین علیه السلام راپاک می کردم با من دفن کنید تا این دستمال شهادت بدهد گه من برای سدالشهداء گریه کردم.
دهه متحول شدن
توصيه هاي استاد فاطمي نيا :
• خالصانه در مجالس عزاداري شركت كنيد. طوري باشيد كه غير از امام حسين (ع) چيزي نبينيد.
• با پاكي ظاهر و باطن به اين مجالس مشرف شويد ؛ همانطور كه با وضوء وطهارت در اين جلسات شركت ميكنيم ، به وسيله استغفار ، طهارت باطني هم كسب كنيم.
•قبل از ورود به مراسم عزاي ابي عبدالله عليه السلام بگوييم: خدايا اگر در وجود من مانعي از كسب فيض ابي عبدالله عليه السلام هست، آن را برطرف بفرما.
•دهه محرم ، دهه تحول است ، جناب حرّ يك شخص است اما حرّ شدن يك جريان ميباشد. در اين دهه بايد متحول شويم.
جبر یا اختیار؟
عارفی را پرسیدند:
زندگی به جبر است یا به اختیار؟
پاسخ داد: امروز را به “اختیار” است، تا چه بکارم!
اما فردا “جبر” است، چرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام!
حباب ها همیشه قربانی هوای درون خودشان هستند.
“افکار امروز”
نقش مهمی در فردای تو دارد …
تکرار اشتباه دیگر اشتباه نیست،
“انتخاب” است.
امام صادق (ع) ✨
?دعای چهارکس مستجاب نمیشود :?
۱٫ کسی که در خانه بنشیند و بگوید : خدایا روزی مرا برسان ، که خدا به او میگوید : آیا دستور ندادم که پی روزی بروی و تلاش کنی.
۲٫ مردی که مغلوب زنش شده است ، که خداوند می گوید : آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم ؟
۳٫ فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن ، سپس این آیه را خواند : بندگان خدا کسانی هستند که هنگام انفاق اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند بلکه میان این دو راه میانه را میگرند.
۴٫ مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد خداوند میفرماید : مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری ؟
? بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۲ حدیث ۵۳
? کاش هر روز زیارت عاشورا می خواندم?
?شیخ عبدالهادی حائری مازندرانی از پدر خود حاج ملاابوالحسن نقل می کند:
من حاج میرزا علی نقی طباطبائی را بعد از رحلتش در خواب دیدم و به او گفتم: آرزویی هم در آنجا داری؟
?گفت: هیچ آرزویی ندارم جز این که چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورای امام حسین علیه السلام را نخواندم.
?رسم سید این بود که دهه محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال؛ از این رو افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم
? کاش هر روز زیارت عاشورا می خواندم?
?شیخ عبدالهادی حائری مازندرانی از پدر خود حاج ملاابوالحسن نقل می کند:
من حاج میرزا علی نقی طباطبائی را بعد از رحلتش در خواب دیدم و به او گفتم: آرزویی هم در آنجا داری؟
?گفت: هیچ آرزویی ندارم جز این که چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورای امام حسین علیه السلام را نخواندم.
?رسم سید این بود که دهه محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال؛ از این رو افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم
مـقام معظم رهبری(حفظه الله)
?زن مــسلمان آن زنـی است که :
?هم دین خود را ؛
?هم حجابــ خود را ؛
?هم زنانگی خود را ؛
?هم ظرافتـ ها و رقتـ ها و لطافتـ های
خود را حفظ میکند ؛
?هم از حــق خود دفاع میکند ؛
?هم در میدان معنویتـ و علم و تحقیق و
تقربـ به خدا پیشروی میکند ؛
?وشخصیتـ های برجستهای را نشان میدهد
?و هم در میدان سیاسی حضور دارد …
✔️این میشود الگویــی براے زنــان
” آیت الله بهجت ” …
وقتے ڪہ مےخواهید به روضه بروید، اگر از شما سؤال ڪردند ڪه ڪجا میروید؟ نگوییـد میرویم روضــه،
بگویید مےخواهیم برویـم ڪربلا ..
?رحمت واسعه ص ۳۴۸
??
از امام رضـا(ع)نقل شده که فرمودند :
هر گاه ماه مــحرم فرا مے رسيد،
پدرم (موسے بن جعفر) ديگر خندان ديده نمے شد
و غم و افسردگے بر او غلبه مے يافت …
تا آن كه ده روز از مـــــحرم مے گذشت ؛
روز دهم مـــــحرم كه مے شد ؛
آن روز ، روز مـــــصيبت و اندوه و گريه پدرم بود …
?روایت از امالے صدوق . ص۱۱۱
▪️▫️▪️
جوانی به حکیمی گفت:
«وقتی همسرم را انتخاب کردم،
در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش
را در دنیا نیافریده است…
وقتی نامزد شدیم،بسیاری را دیدم که مثل او بودند …
وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم…
چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه
اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت:
«اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی،
احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.»
جوان با تعجب پرسید:
«چرا چنین سخنی میگویی؟»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»