هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد ع?
?از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام…
امان از شام !
?در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و …) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم…
⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین..
برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
آیت الله سید علی قاضی:
تعجب است از کسی که می خواهد به کمالات عالیه برسد اما اهل نماز شب نیست، ما ندیدیم کسی را که بدون نماز شب خواندن به جایی رسیده باشد.
شخصی به علامه طباطبایی گفت ، یک ریاضتی برای پیشرفت معنوی به من بفرمایید.
علامه فرمود : بهترین ریاضت خوش اخلاقی در خانواده است.
امام زين العابدين عليه السلام :
بينوا آدمى! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختيها و كار دنيا بر او آسان مى شد: مصيبت نخست روزى است كه از عمر او كم مى شود. در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود حال آن كه درهم (مال) جايگزين دارد اما عمر از دست رفته جبران نمى شود. مصيبت دوم اين است كه روزيش را به طور كامل دريافت مى كند كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند. مصيبت سوم از اينها بزرگتر است. عرض شد: آن چيست؟ فرمود: هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش ؟!
? بحار الأنوار : 78/160/20.
پیامبر خدا (ص):✨
? بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند. ✋️
البرهانفیتفسیرالقرآن، ج۳، ص۲۳۲
امام سـجاد (ع) :✨
بار خـــــدايا
همه ی درخواست هايم را به من عطا فرما
حوايجم را برآور ؛
و اجابت را كه برايم تضمين كرده ای،
از من دريـــــغ مكن …
و دعايم را كه تو خود به آن دستور داده ای،
از درگاهت محجوب مگردان …
و هر آنچه را كه سبب اصلـــاح من در دنيا
و آخرتم شود، به من عطا فرما ؛
چه آنهايی را كه ياد كردم و يا فراموش نمودم
چه آنهايی را كه اظهار كردم و يا نهان داشتم،
چه آنهایی را كه آشكارا گفتم و يا در دل،
بيان داشتم …
?صحیفه سجادیه، دعا ۲۵
حاجاسماعیلدولابی
مادرتراببوس
دستشرابوسهبزنتابهگریهبیفتد
وقتیگریهافتادخودتهمبهگریهمیافتی
آنوقتکارتروغلطکمیافتد
وخداهمهدرهاییکهبهرویخودتبستهای
رابازمیکند
در کربلا، همه چیز روی حساب است!!
?امام حسین علیه السلام در #شب_عاشورا یک جور سخن گفت و در #روز_عاشورا یک جور دیگر.
?شب عاشورا،سخن از «نمیخواهم؛ احتیاج ندارم؛ بروید؛ بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا میگوید:«بیائید به من کمک کنید؛ آیا یاور و مددکاری هست؟ هَل مِن ناصِرٍ یَنْصُرُني؟»
?شب، صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین پاکها باشد.روز، سخن میگوید تا مبادا پاکی در بین خبیثها مانده باشد.
?شب، غربال میکند تا فقط صالحان بمانند و روز غربال میکند تا فقط اشقیاء
در مقابل او ایستاده باشند!!
?آیت الله حائری شیراز