امامصادق(ع)فرمودند:
ایمان خودرا قبل از ظهورتکمیل کنید، چون درلحظات ظهور،
ایمان ها به سختی مورد امتحان و ابتلا قرار می گیرند..!!
اصولکافی؛ج۶؛ص۳۶۰؛ح۱
با صدقه روزی خود را فراهم کنید
حضرت صادق علیه السلام
به فرزند خود محمد فرمود:
«پسرجان! از مخارج چقدر زیاد آمده»؟
عرض کرد: «چهل دینار».
او را امر کرد از منزل خارج شود
و آن مبلغ را صدقه بدهد.
گفت در این صورت دیگر چیزی نخواهد ماند
موجودی همین چهل دینار است.
فرمود: آن را صدقه بده!
قطعا خداوند عوض خواهد داد.
نمیدانی هر چیزی کلیدی دارد
کلید روزی صدقه است.
«ما عَمِلَتْ لِکُلِّ شَیْءٍ مِفتاحُ الرِّزقِ صَدَقَةٌ».
پس اینک چهل دینار را به عنوان صدقه بده
محمد امر امام علیه السلام را انجام داد.
بیش از ده روز نگذشت
که از محلی مبلغ چهار هزار دینار
برای آن جناب رسید.
پسر جان برای خدا چهل دینار دادیم
خداوند چهار هزار دینار عوض آن را داد✨
کافی جزء۴، ص۱۰
انفاق با دست خود!
یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند.
پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود:سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم.
لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است
منبع:
نمونه معارف اسلامی، ص ۴۱۹
جامع احادیث شیعه، ج ۸
حضرت آیتالله بهجت قدسسره :
یکی از دوستان و از خویشان ما خودش برای بنده نقل کرد.
میگفت: «مهمان فلان آقا بودیم در مشهد، همیشه وارد بر او میشدیم. پنجره را باز کرد و گنبد حضرت رضا علیهالسلام را که دید سلام کرد. من آنجا نشسته بودم، این حاجی خیلی خیّر و صالح بود. اینجا ایستاده بود و سلام کرد، من جواب سلام حضرت رضا علیهالسلام را شنیدم که به او [حاجی] داده شد. گفتم حاج آقا! من جواب سلام را شنیدم. گفت: خب به سلامتی! تو استعدادت (استعداد معنوی) خوب بود که توانستی بشنوی، ایشان (اهلبیت) به همه جواب میگویند.
تو استعدادت قوی بود، خوب بود، و شنیدی. با این حرف اصلاً خودش را از کرامت خارج کرد و گفت : ایشان (اهلبیت) به همه جواب میگویند.»
بالاخره، مشهد محل شهادت و حضور حضرت رضا علیهالسلام است. میت و حیّ بودن در پیشگاه اینها فرقی ندارد. تفاوتی در حیات و ممات اینها (اهلبیت) نیست، در غیر اینهاست.
درس خارج فقه، کتاب صلات، ١٣٧٧/١٢/٠۴
مشکل و گیر ما این است، که خودمان را نشناخته ایم.
ما داریم در این دنیا خودمان را خرج می کنیم و بی خیال هم هستیم؛ درست مثل کسی که در شب ، یک اسکناس و یک چک ارزشمند را به خیال این که کاغذ است؛ به آتش بکشد تا فضا را روشن کند و یک قِرانی اش را پیدا کند، صبح می فهمد چیزی را شمع راه رسیدن به یک قِرانی کرده که یک میلیارد ارزش داشته است. این جاست که فریاد ((یاحَسْرَتَا)) سر می دهد.
پس دقت كنيم که عمر خود را، هستی خود را در این دنیا خرج چه چیزی کرده ایم؟!
فوز سالک، صفحه ٥٩
استادعلی صفائی حائری(عین.صاد)
شخصے نزد آیت الله بهجت گله کرد که دست به هر شغلے مے زند ناکام است
فرمود زیاد استغفار کن و اگرحل نشد بدان کم بوده یا بااعتقاد نبوده
نفس مطمئنه ۵۴
پیغمبر عظیم الشان (ص) یک روز در جمع اصحاب فرمودند : من دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عمویم جعفرطیار را که هر دو شهید شدند را در خواب دیدم که از غذا های بهشتی میل میکنند .
از آنها سوال کردم که در ان عالم بهترین اعمال کدام است ؟ گفتند :پدر ومادرمان به قربان شما !
این جا سه چیز افضل اعمال است:
محبت نسبت به حضرت علی(ع)
آب دادن به تشنه ها است
صلوات بر محمد و آل محمد (ص )است.
مستدرک الوسائل،ج۵،ص۳۲۸
حضرت امام صادق(علیهالسلام):
«پيش از قيام قائم (ارواحنا فداه)
مردم به وسائلی از گناه ترسانيده میشوند:
1- به وسيله ي آتشي که در آسمان ظاهر میشود.
2- به وسيله ي سرخي فراگيري که آسمان را فرا میگيرد.
3- به وسيلهی خسفی در بغداد.
4- به وسيلهی خسفي در شهر بصره.
5- به وسيلهی خونهايی که در بصره ريخته میشود.
6 به وسيلهی ترس و اضطرابی که همهی عراق را فرا میگيرد و آرامش را از همهی آنها سلب میکند».
اعلام الوری/ص 429
رسولخدا(ص)فرمودند:
گاهی بنده نمازمیخواند امایکششم ویکدهم از آن هم برایش نوشته نمیشودوتنها آن مقدار از نمازِبنده به حساب میآیدکه
باشناخت و توجه همراه باشد
بحارالانوار
آقا امام رضا عليه السلام میفرمایند
عقل شخص مسلمان تمام نيست ،
مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد :
1 از او اميد خير باشد ،
2 از بدى او در امان باشند ،
3 خير اندك ديگرى را بسيار شمارد
4خير بسيار خود را اندك شمارد ،
5 هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ،
6 در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود ،
فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد ،
8 خوارى در راه خدايش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ،
9گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد .
10 احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزگارتر است.
(تحف العقول ، ص 467)